بیانات ایت الله مصباح
حاصل کار و تلاش های عقبه های فکری نظام
دوره طرح ولایت و شش کتاب آن حاصل تلاشها و فعالیتهای دهها نفر در طول دهها سال است که از افکار علامه طباطبائی، شهید مطهری و حضرت امام (ره) در آنها استفاده شده است و به تبیین مبانی اندیشه اسلامی پرداخته است.
طرح ولایت حاصل کار بزرگان انقلاب
انقلاب اسلامی ایران بزرگانی دارد که بیش از 50 سال در راه مباحث اسلامی تلاش کردند که حاصل آن این مجموعه تفکرات دینی است که امروز طراحی شده است.
مسائل بنیادین که همه باید بدانند چیست؟
حاصل فهم بنده در طول قریب به 70 سال حضور در حوزههای علمیه، این است که مسائل بنیادیای که هر مسلمانی باید بداند، به شش دسته کلی تقسیم میشود که اولین آنها معرفتشناسی و آخرین آنها حکومت اسلامی است که این مجموعه مباحث امروز به نام طرح ولایت معروف شده است.
معارف اسلام نظاممند یا تفکیک شده
یک سؤال: ما درباره چیزهایی که مربوط به اسلام میدانیم چه رابطهای بین خود اینها قائلیم؟ چند فرض میشود؛ چند تا گزینه در اینجا وجود دارد. یکی این که اینها مجموعشان یک دسته گلاند، یکی گل رز است، یکی گل یاس، یکی گل زنبق. معرف دینی را همچون گلهای متعددی فرض کنیم با رنگ و بوهای مختلف خوشرنگ و خوشبو هستند و مفید، اما ربطی به هم ندارند، ما اینها را کنار هم میگذاریم و دور آن نخی میبندیم؛ میشود دستهگل. اسلام یک دستهگل است بخشیاش گل رز است، بخشیاش گل یاس است و... اما خود گلها در هم تأثیری ندارند؛ نه گل یاس از گل رز میروید، نه این آن را عوض میکند. هرکدام یک گل مستقلی هستند برای خودشان؛ این یک بینش. خب براساس این بینش اگر یک جامعهای یک بخشی از اینها را داشته باشد، مثلا اعتقاداتی داشته باشد یا اخلاق یا در فقه، طهارت و نجاست را خوب رعایت کند، خب یک بخشی از اسلام را دارد؛ چون اینها دستهگلی بود؛ لذا بخشی از گلها را دارد بخشی را فاقد است.
نگرش دیگر نقطه مقابل این نگرش است. این طور که این معارف رابطه اصل و فرع دارد، رابطه ریشه و شاخه و برگ دارد. بخشی از اینها حکم ریشه درخت را دارد، بعضی معارف حکم تنه درخت را دارد، بعضی شاخههای اصلی، بعضی شاخههای خیلی نازك و ریز، بعضی برگاند و بالاخره بعضی هم میوهاند؛ ولی اینها همه به هم مربوطاند. اگر شاخ و برگ نباشد میوهای به وجود نمیآید. اگر ریشه بخشکد همه درخت از بین میرود. این هم یک تصوری است از ارتباط بخشهای مختلف معارف اسلام به همدیگر. اگر این را ما پذیرفتیم، دیگر آن نظر را نمیتوانیم بپذیریم. اگر این درخت بخواهد باشد اول باید ریشه محکم داشته باشد. اگر ریشه خشکید دیگر آنها عاریهای است. کَشَجرَهٍ خَبِیثَۀٍ اجتُثَّت من فَوقِ الأَرضِ ما لَها من قَرَارٍ، دوام نمیآورد خودش هم پا در هواست.
معارف اسلام چگونه است؟ آیا این ها رابطه ارگانیک با هم دارند؟ از ریشه چیزی میروید، تغذیه میشود، رشد میکند تا به میوه میرسد؟ یا نه اینها گلهایی هستند هر کدام طبق شرایط خاصی و احیانا اتفاقی میرویند و ربطی به هم ندارند؟ شاکله صحیح اسلام در تعبیر قرآنی شجره هست. ضَرَب اللّه مثَلاً کَلمۀً طَیبۀً کَشَجرهٍ طَیبۀٍ أَصلُها ثَابِت وفَرْعها فی السماء. آن وقت: تُؤْتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ ربها دین رابطه اجزایش رابطه درخت است. ریشه دارد، تنه دارد، شاخ و برگ دارد، میوه دارد، گلهای متنوعی نیست که جدا از هم باشند. اینها را با هم بچسبانیم یک نخ دورش ببندیم بگوییم یک دسته گل. نه خیر یک درخت هست.
حاصل عمر
تحقیقات و زحمات 70 ساله بنده درحوزه علمیه همچون درختی است که میوه آن طرح ولایت است. این میوه را قدر بدانید و سبک نشمارید. (8/11/94)