عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: اغوائات شیطان و راههای مقابله با او با رویكردی بر احادیث معصومین ::.
« محمدرضا علیپور »
چكیده
آنچه در ارتباط با شیطان حائز اهمیت است، نحوه پیوند این موجود مرموز و خطرناك با مقوله شرّ و پلیدی است. در اندیشه اسلامی، شیطان مخلوق خداوند و از جمله جنّیان می باشد كه از وی با عنوان ابلیس یاد می شود. او هیچ تصرفی در عالم وجود نمی تواند داشته باشد و محدوده اختیار و ابتكار عمل او تنها در اذهان بوده و فقط می تواند انسان ها را وسوسه كرده و اغواء نماید. با این تنوع عملكرد، شیطان و نحوه تعامل وی با بشر در خور تأمل و مطالعه است؛ بنابراین صرف تمركز بر روی یك یا چند حدیث به خصوص در باب شیطان، ما را به مقصد نرسانده و تأملات ما را تكمیل نخواهد كرد. این مهم تنها با بررسی خانواده ای از احادیث همگن و كاوش نحوه اغوائات شیطان و مباحث پیرامونی آن با رویكردی بر عمده زوایای موجود امكان پذیر است.
کلید واژه
علم الحدیث، شیطان، رذائل اخلاقی، وسوسه، نیروی شر در عالم
مقدمه
مفهوم «شیطان» در فرهنگ آموزه های اسلامی همواره با بدی ها، پلشتی ها و زشتی ها قرین بوده است. پیشوایان دین به اندازه ای به این مسئله، اهتمام و توجه داشته اند كه در همه حال نسبت به خطرات این موجود پلید و وسوسه گر گوشزد نموده و انسان های مؤمن را از نزدیك شدن به آن بر حذر داشته اند. این امر حتی جلوه خود را در احكام و دستورات عبادی نیز بازیافته است؛ به گونه ای كه مستحب مؤكد است پیش از انجام هر كاری و قبل از اخذ تصمیمات مهم پس از آنكه نام زیبای پروردگار یكتا را بر زبان جاری ساختیم، از شرّ شیطان و وساوس او به خداوند پناه ببریم.با بررسی احادیثی كه در سنت روایی اسلام پیرامون شیطان وجود دارد، به این نكته پی می بریم كه شیطان از وجودی حقیقی برخوردار بوده و مدام دست در نیرنگ و فریب آدمیان دارد. البته این مفهوم با آنچه در سایر ادیان الهی در رابطه با ابلیس به چشم می خورد، بسیار متفاوت است. خاستگاه شیطان و نحوه فریب او در اسلام با آموزه های دینی شرایع یهود و مسیحیت تفاوت عمده ای دارد. این تمایز در آئین زردشت نیز بسیار قابل توجه است و اساساً آنگونه كه این دین ایرانی به دایره وجوی شیطان به عنوان نیروی شر در عالم، وسعت بخشیده است، آئین مبین اسلام چنین توسعی را برنمی تابد. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند:
«یا أیّها الناس إنّما هو اللّه و الشیطان و الحق و الباطل و الهدی و الضلاله و الرشد و الغىّ و العاجله و الآجله و العاقبه و الحسنات و السیّئات فما كان من حسنات فللّه و ما كان من سیّئات فللشیطان لعنه اللّه» (كلینی، 1407: ج 2/ 16).ای مردم جز این نیست كه خدا و شیطان هست، حق و باطل هست، هدایت و ضلالت هست، رشد و گمراهی هست، دنیا و آخرت هست، خوبی ها و بدی ها هست. هر چه خوبی است از آنِ خدا و هر چه بدی است از آنِ شیطان ملعون است.
بنا بر آنچه گفته شد، می توان اینطور نتیجه گرفت كه مفهوم شیطان با تمام ابعاد آن از جهات اعتقادی، اخلاقی و فقهی قابل تحلیل و بررسی است و این نیازمند گردآوری احادیث معصومین (ع): در ارتباط با این موضوع می باشد؛ بنابراین ما در این راستا با تشكیل یك خانواده حدیث پیرامون شیطان و كنار هم گذاشتن احادیث می توانیم محدوده نفوذ و تحرك شیطان را در فریب انسان به خوبی بشناسیم. این امر به ما كمك می كند تا این مسئله را با توجه به تمام ابعاد آن مورد سنجش قرار داده و به مطالعه آن بپردازیم.
شیطان و بهداشت تن و محیط
در نحوه ارتباط شیطان با بهداشت محیط، احادیث بسیاری در مجموعه روایی شیعه آمده است كه شیطان را با مقوله نجاسات و پلیدی های ظاهری پیوند می دهد. این مسئله بیانگر آن است كه هر كجا نجاستی وجود داشته باشد، شیطان نیز آنجاست؛ بنابراین یكی از راه های گریز از شیطان، دفع و امحاء نجاسات و زباله ها از خود و از پیرامون خود می باشد. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است:
«لاتبیّتوا القمامه فى بیوتكم و اخرجوها نهارا، فانّها مقعد الشیطان» (ابن بابویه، 1413: ج 4/ 5).
زباله را شب در خانه های خود نگه ندارید و آن را در روز به بیرون از خانه منتقل كنید؛ زیرا زباله، نشیمن گاه شیطان است.
این حدیث معنای مذكور را به خوبی نشان می دهد. زباله، منبع نجاست و آلودگی است. نجاست و آلودگی از اموری است كه با نوعی اشمئزاز توصیف می شود؛ بنابراین هر جا زباله ای انبار شده باشد، در آنجا شیطان لانه كرده است؛ بدان معنا كه چنین محیطی مستعدّ گمراهی و فریب است. در حدیثی دیگر از پیامبر اکرم a می خوانیم:
«بیت الشیاطین من بیوتكم بیت العنكبوت» (كلینی، 1407: ج 6/ 532).
خانه های عنكبوتی كه در اتاق های شماست، لانه شیاطین است.
این حدیث با توجه به حدیث پیشین، معنا و مفهوم خود را باز می یابد؛ بنابراین با كنار هم گذاشتن هر دو روایت می توان اینگونه برداشت كرد كه معصوم (ع) سخن فوق را با ملاحظه مسائل بهداشتی آن مطرح نموده است. موضوع آراستگی و دوری از آلودگی های ظاهری را با عنایت به حدیثی دیگر از پیامبر (ص) نیز ممكن است بتوان نشان داد. ایشان با اشاره به سفره آرایی و زینت سفره به وسیله سبزی كه نمایانگر سبزی و خرمی است و موجب نشاط تن و روان می گردد، می فرمایند:
«زیـّنوا موائدكم بالبقل فإنّها مطرده للشیاطین مع التسمیه» (حسن طبرسی، 1413: 176).
سفره هایتان را با سبزی، زینت دهید؛ زیرا سبزی با بسم اللّه الرحمن الرحیم، شیطان را طرد می كند.
در ارتباط با این حدیث، به حدیث دیگری نیز می توان اشاره كرد كه با بركت بخشی سفره و آغاز تناول طعام با نام خداوند در پیوند است. حضرت (ع) در این رابطه می فرمایند:
«إذا وضعت المائده حفّتها أربعه آلف ملك فإذا قال العبد: بسم اللّه قالت الملائكه: بارك اللّه علیكم فى طعامكم ثم یقولون للشیطان أخرج یا فاسق لاسلطان لك علیهم.» (كلینی، 1407: ج 6/ 292).
هرگاه سفره پهن می شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد می آیند. چون بنده بگوید: بسم اللّه، فرشتگان می گویند: خداوند به غذایتان بركت دهد. سپس به شیطان می گویند: ای فاسق! بیرون شو؛ تو بر آنان راه تسلط نداری.
این روایت به خوبی نشان می دهد كه هر كاری كه با نام خداوند متعال آغاز نشود، شیطان در آن كار، شریك انسان می شود و بدیهی است هر عملی كه یك طرف آن شیطان باشد، سرانجامی نخواهد داشت؛ بنابراین باید دانست كه سخن كریمه (بسم الله الرحمن الرحیم) نه تنها موجب آرامش و سكون نفس و روان می گردد، بلكه شیطان را نیز از ما دور خواهد نمود. در حدیثی دیگر از امام صادق (ع) آمده است:
«إذا توضّأَ أحدكم و لم یسمّ كان للشیطان فى وضوئه شرك و إن أكل أو شرب أو لبس و كلّ شىء صنعه ینبغى أن یسمّى علیه فإن لم یفعل كان للشیطان فیه شرك.» (برقی، 1371: ج 2/ 433).
هرگاه یكی از شما وضو بگیرد و بسم اللّه الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریك است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر كاری كه باید نام خدا را بر آن جاری سازد، انجام دهد و چنین نكند، شیطان در آن خواهد بود.
به موضوع بهداشت تن و روان بازمی گردیم و در ارتباط با موضوع مورد بحث به دو حدیث دیگر از رسول اکرم (ص) و امام باقر (ع) اشاره می كنیم كه مرتبط با بهداشت بدن است. البته ناگفته پیداست كه مقوله بهداشت تن هرگز از بهداشت محیط، جدا نیست و این دو در پیوندی ناگسستنی با یكدیگر هستند؛ چرا كه تن نیز خود جزئی از محیط پیرامون ماست. این دو حدیث ذیلاً بیان می شود:
«لایطولنّ أَحدكم شاربه ولاشعر إبطیه ولاعانـته فإنّ الشیطان یتّخذها مخبئاً یستتر بها» (حرّ عاملی، 1409: ج 1/422).
كسی از شما موهای سبیل و موهای زیر بغل و موی زیر شكم خود را بلند نكند؛ چرا كه شیطان این نقاط را پناهگاه خود قرار داده و زیر موها پنهان می شود.
«إنّما قصّ الظفار لأنّها مقیل الشیطان و منه یكون النسیان.» (كلینی، 1407: ج 6/ 490).
كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شیطان است و فراموشی می آورد.
حدیث نخست را پیامبر (ص) و حدیث دوم را امام باقر (ع) فرموده اند. حمل هر دو روایت بر معنای ظاهری آن خطایی نابخشودنی است. نباید تصور شود كه واقعاً موجودی به نام شیطان در محل تجمع موهای زائد و نیز زیر ناخن رشد كرده و زندگی می كند. این دو حدیث را در ارتباط با مفهوم احادیث قبلی باید به صورتی معنا كرد كه متضمن مراد اصلی معصوم (ع) از این سخنان باشد؛ بنابراین با در نظر گرفتن مجموع احادیث ذكر شده، تطبیق شیطان بر آلودگی تن و محیط، نیكوترین معنایی است كه می توان از روایات فوق برداشت كرد. حال با توجه به این مسئله به حدیث دیگری از رسول الله (ص) در مورد بهداشت دهان و بینی اشاره می كنیم. ایشان می فرمایند:
«لیبالغ أحدكم فى المضمضه و الإستنشاق فإنّه غفران لكم و منفره للشیطان.» (ابن بابویه، 1406: 19).
سزاوار است هر یك از شما در دهان و بینی، زیاد آب بچرخاند؛ چرا كه این كار، مایه آمرزش شما و گریز شیطان است.
شیطان و ازدواج جوانان
جوانی دوران شور و نشاط و فعالیت است و هر كس در این دوران برای خود خوشه ای نیكو برچیند، در پیری آسایش و آرامش خواهد داشت. در احادیث بسیاری بر این نكته تأكید شده است كه تا جوان هستید، ایمان خود را تقویت كنید و توشه خود را برای دوران سالمندی و از كار افتادگی مهیا سازید؛ چرا كه معمولاً در دوران پیری دیگر فرصت و توانی برای این مسئله وجود ندارد. یكی از توصیه های همیشگی معصومین (ع): برای دوری از گناه و غفلت در دوران حساس جوانی و بهره بردن لازم از چنین برهه ای از حیات، ازدواج زودهنگام است.
جوان با ازدواج به موقع می تواند علاوه بر نیفتادن در دام معصیت، همه نیرو و توان خود را به كار گیرد و به خدمت خدا و خلق مشغول شود. حال با توجه به این مسئله، یكی از دسیسه های شیطان، بر حذر داشتن جوانان از ازدواج است؛ چه اینكه او به درستی می داند ازدواج نكردن یا به تأخیر انداختن آن، احتمال گناه و نافرمانی از اوامر الهی را افزایش می دهد؛ بنابراین همه همت خود را به كار می بندد تا مانع از وقوع چنین امری گردد. پس یكی دیگر از خاستگاه های حضور و ظهور شیطان، جوانی است كه ازدواج خود را به تأخیر می اندازد. حال جوان با ازدواج به موقع می تواند تا حدودی از شرّ شیطان در امان باشد. پیامبر (ص)می فرمایند:
«ما من شاب تزوّج فى حداثه سنّه الاّ عجّ شیطانه: یا ویله یا ویله عصم منّى ثلـثى دینه فلیتّق اللّه العبد فى الثـلث الباقى.» (راوندی، بی تا 112).هر جوانی كه در سن كم ازدواج كند، شیطان فریاد برمی آورد: وای بر من! وای بر من! دو سوم دینش را از دستبرد من مصون نگه داشت. پس بنده باید برای حفظ یك سوم باقی مانده دینش، تقوای الهی پیشه سازد.
شیطان و اعمال عبادی
عبادت خالصانه همواره انسان را از بدی ها و پلیدی ها دور می كند. مجموع فرائض و مستحبات و نیز دوری از اعمال حرام و مكروه، موجب قرب انسان به خداوند متعال می گردد. هر چه این قرابت بیشتر باشد، بُعد شیطان نیز از آدمی افزون تر خواهد بود. با كنار هم گذاشتن احادیثی كه متضمن این مفهوم است، می توان به چنین استنتاجی دست یافت كه منظور از اعمال عبادی فقط ظاهر آن ها نیست، بلكه معنویتی است كه در بطن آن قرار دارد؛ بنابراین انسان هر چه در جهت انجام فرائض و سنت های دینی خود بكوشد، اما حضور قلب نداشته باشد، ثمره ای برای او نخواهد داشت. آنچه مهم است حضور قلب و توجه به حقیقت عبادت است و این جز با تقواپیشگی حاصل نمی گردد.
یكی از دسیسه های شیطان آن است كه انسان را از عبادت خداوند دور نگه دارد؛ چه اینكه بشر هر اندازه از خداوند دور شود، به شیطان نزدیك خواهد شد و این همان چیزی است كه شیطان می خواهد و اساساً برای این منظور از خداوند مهلت گرفته است (اعراف/17-14). بنابراین همه همت و تلاش او غفلت انسان از عبادات است. در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است:
«ألا أخبركم به شیء إن انتم فعلتموه تباعد الشیطان منـكم كما تباعد المشرق من المغرِب؟ قالوا: بلی قال: الصوم یسوّد وجهه و الصدقه تكسر ظهره و الحبّ فى اللّه و الموازره علی العمل الصالح یقطعان دابره و الإستغفار یقطع وتینه.» (مهریزی، 1378: ج 2/20).
آیا شما را از چیزی خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنید، شیطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: بله. فرمود: روزه روی شیطان را سیاه می كند، صدقه پشت او را می شكند، دوست داشتن برای خدا و همیاری در كار نیك، ریشه او را می كند و استغفار شاهرگش را قطع می كند.
پیامبر (ص) در حدیث دیگری در رابطه با اهمیت نماز اوّل وقت و نیز شتاب در انجام هر كار خیری بر این نكته تأكید دارند كه شیطان در كمین است و هر لحظه در انتظار سستی و فتور آدمیان در انجام امور پسندیده می باشد. ایشان به حضرت علی (ع) سفارش می كنند:
«یا علی إذا حضر وقت صلاتك فتهیّ لها و الاّ شغلك الشیطان و إذا نویت خیراً فعجّل والاّ منعك الشیطان عن ذلك.» (مجلسی، 1403: ج 7/ 29).
ای علی! هرگاه وقت نمازت رسید، آماده آن شو وگرنه شیطان تو را سرگرم می كند و هرگاه قصد كار خیری كردی، شتاب كن وگرنه شیطان تو را از آن باز می دارد.
امیرالمؤمنین (ع) خود در حدیثی دیگر نماز را قلعه و دژی مستحكم معرفی می كند كه انسان مؤمن را از شرّ وساوس و تهاجمات شیطان بر حذر می دارد:
«الصلاه حصن من سطوات الشیطان.» (آمدی، 1410: 56).
نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
در پیوند میان احادیث مرتبط با موضوع مذكور، رابطه شیطان و وسوسه او در غفلت انسان از سنت هاب الهی به خوبی نمایان می گردد. با بررسی مجموع این احادیث می توان بر این نكته واقف گردید كه اعمال دینی و عبادی از هر سنخی كه باشد، چه واجب باشد و چه مستحب، مورد پسند شیطان نیست و او به هر تلاشی دست می یازد تا آدمیان را فریب داده و از این امور بازدارد. یكی از سنت های خداوندی، نماز شب است كه هرچند واجب نیست، اما بسیار بر آن سفارش شده است. نماز شب از جمله اعمالی است كه شیطان را از انسان دور كرده و وی را در پناه پروردگار یكتا قرار می دهد. پبامبر (ص) در این مورد می فرمایند:
«صلاه اللیل مرضاه للرب و حبّ الملائكه و سنّه الأنبیاء و نور المعرفه و أصل الیمان و راحه البدان و كراهیه للشیطان و سلاح علی الأعداء و إجابه للدعاء و قبول الأعمال و بركه فى الرزق.» (دیلمی، 1412: ج 1/191).
نماز شب، موجب رضایت پروردگار، دوستی فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت، ریشه ایمان، آسایش بدن ها، مایه ناراحتی شیطان، سلاحی بر ضد دشمنان و مایه اجابت دعا، قبولی اعمال و بركت در روزی است.
شیطان و اخلاق نیكو
شیطان همواره در نقطه تقابل با خُلق نیكو و اخلاق پسندیده است. صفاتی از قبیل حسد، خشم، نفرت، بدزبانی، كژخلقی و امثال آن ها از امور ناپسندی محسوب می شوند كه دلخواه شیطان هستند. با كنار هم نهادن احادیثی از این باب بر ما روشن می گردد كه تمام صفات رذیله از شرور قلمداد شده و همه انسان ها از شرّ آن ها تنها باید به خداوند بزرگ پناه ببرند؛ بنابراین از دیگر وساوس شیطانی، این امر را می توان نام برد. برای شناخت بیشتر شیطان در این مسئله و نوع وسوسه گری او در این باب، به چند حدیث اشاره می كنیم. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«إنّ الغضب من الشیطان و إنّ الشیطان خلق من النار و إنّما تطفأ النار بالماء فإذا غضب أحدكم فلیتوضّ.» (پاینده، بی تا: 660).
خشم از شیطان و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش می شود. پس هرگاه یكی از شما به خشم آمد، وضو بگیرد.
ایشان در حدیثی دیگر می فرمایند:
«إذا بلغ الرجل أربعین سنه و لم یغلب خیره شرّه قبّل الشیطان بین عینیه و قال: هذا وجه لایفلح.» (علی طبرسی، 1385: 295).
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبی اش بیشتر از بدی اش نشود، شیطان بر پیشانی او بوسه می زند و می گوید: این چهره ای است كه روی رستگاری را نمی بیند.
در روایتی از امام صادق (ع) نیز آمده است:
«یقول إبلیس لجنوده: ألقوا بینهم الحسد والبغی فإنّهما یعدّ لأنهما عند اللّه الشرك.» (كلینی، 1407: ج 2/327).
شیطان به سپاهیانش می گوید: میان مردم حسد و تجاوزگری بیندازید؛ چون این دو نزد خداوند برابر با شرك است.
با تطبیق این سه حدیث از رسول الله(ص) و امام صادق (ع) می توان دریافت كه شیطان جنودی از میان جن و انس دارد و از طریق آن ها به تدبیر شرور در عالم می پردازد. تمامی شرور تحت فرمان او هستند و هر كه در این مسیر با او همگام شود، خوی شیطانی پیدا می كند و در زمره سربازان شیطان قرار می گیرد. در حدیث نخست، با تشبیه بسیار زیبایی مواجه هستیم كه بر عمق مطلب می افزاید؛ همانگونه كه آب، آتش را خاموش می كند، وضو نیز آتش خشم و غضب را فرو می نشاند. در حدیث سوم نیز حسادت و تجاوزگری مورد مذمت قرار گرفته و حتی همپایه شرك محسوب گردیده اند.
این ها همه نشان دهنده آن است كه چنانچه انسان صفات مذموم را بر صفات فضیله ترجیح دهد، گرفتار غفلت شده و اسیر جنود شیطان می گردد، به نوعی كه خود نیز سرانجام جزء سپاهیان شیطان قلمداد خواهد شد. در حدیث دوم مطلق اعمال زشت و ناپسند مورد ذمّ قرار گرفته و تأكید شده است كه صاحب چنین اعمالی به فلاح و رستگاری نخواهد رسید. با مقایسه این روایت با دو روایت دیگر ارتباط اخلاق رذیله و شیطان و محسوب شدن حسد، خشم و تجاوزگری در زمره اعمال ناپسند به خوبی آشكار می گردد. در همین رابطه به حدیثی دیگر از امام صادق (ع) اشاره می كنیم:
«إذا رأیتم العبد متفقّداً لذنوب الناس ناسیاً لذنوبه فاعلموا أنّه مکر به.» (حرّ عاملی، بی تا: 237).
هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده است، بدانید که او فریب شیطان را خورده است.
پیامبر اکرم (ص) نیز در ارتباط با همین موضوع می فرمایند:
«إذا رأیتم الرجل لایبالی ما قال و لا ما قیل له فهو شریک الشیطان.» (همان: 687).
هرگاه دیدید که فردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود، چنین کسی شریک شیطان است.
در انتها به روایت دیگری از امام صادق (ع) اشاره می كنیم كه یكی از مهم ترین صفات رذیله اخلاقی؛ یعنی رباخواری را كه مرتبط با احكام اقتصادی و اجتماعی اسلام نیز هست، مورد مذمت قرار می دهد. ایشان می فرماید:
«آكل الربا لایخرج من الدنیا حتّی یتخبّطه الشیطان.» (مجلسی، 1403: ج 103/120).
رباخوار از دنیا نرود تا آنكه شیطان دیوانه اش كند.
نتیجه
آنچه از مجموع احادیث بررسی شده پیرامون شیطان برمی آید، وسعت نظر و اهتمام ویژه اسلام به مفهوم شیطان و نقش آن در زندگی انسان است. خانواده ای كه از روایات پیرامون این مقوله فراهم می آید، نحوه ارتباط شیطان را با نیروهای شرّ در عالم به خوبی نمایان می سازد. برخی از احادیث به تفسیر سایر احادیث می پردازند و این شیوه ای است كه مانند تفسیر قرآن به قرآن، ما را در فهم احادیث مشابه در یك موضوع خاص یاری می رساند. تحلیل مفهوم شیطان با توجه به احادیث مختلف با موضوعات متنوع، این ثمره را به ارمغان می آورد كه به این مسئله از زوایای گوناگون پرداخته می شود؛ به گونه ای كه شناخت شیطان در سیر مطالعاتی احادیث گوناگون، بسیار دقیق تر و علمی تر از تأمل و تمركز در یك یا چند حدیث محدود است.
كتابنامه
* قرآن كریم.
1. ابن بابویه، محمد بن علی، (1406 ق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر.
2.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1413 ق)، من لایحضره الفقیه، تحقیق و تصحیح: علی اكبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین قم.
3. برقی، احمد بن محمد، (1371 ق)، المحاسن، تحقیق و تصحیح: جلال الدین محدث، قم: دارالكتب الإسلامیه.
4. پاینده، ابوالقاسم، (بی تا)، نهج الفصاحه، تهران: دنیای دانش.
5. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، (1410 ق)، غرر الحكم و درر الكلم، تحقیق و تصحیح: سید مهدی رجایی، قم: دارالكتب الإسلامیه.
6. حرّ عاملی، محمد بن حسن، (بی تا)، جهاد النفس، قم: انتشارات نهاوندی.
7. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1409 ق)، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت.
8. دیلمی، حسن بن محمد، (1412 ق)، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم: دار الشریف الرضی للنشر.
9. راوندی كاشانی، فضل الله بن علی، (بی تا)، النوادر، تحقیق و تصحیح: احمد صادقی اردستانی، قم: دار الكتاب.
10. طبرسی، حسن بن فضل، (1413 ق)، مكارم الأخلاق، قم: دار الشریف الرضی للنشر.
11. طبرسی، علی بن حسن، (1385 ق)، مشكاه الأنوار فی غرر الأخبار، نجف: المكتبه الحیدریه.
12. کلینی، محمد بن یعقوب، (1407 ق)، الكافی، تحقیق و تصحیح: علی اكبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالكتب الإسلامیه.
13. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، (1403 ق)، بحار الأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
14. مهریزی، مهدی؛ صدرایی خویی، علی، (1378)، میراث حدیث شیعه، قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.

نقشه سایت :: sitemap