عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: نقش حجاب در سلامت روان ::.
« مصطفی تبارکی - طلبه​ي سطح یک »
چکیده:
پدیده‌ی بی‌حجابی یا بدحجابی که جامعه‌ی دینی ما با آن روبرو است و موج آن در حال حاضر رو به گسترش است، هم‌چون آفتی است که شجره طیبه‌ی نسل جوان و نوجوان ما را آفت‌زده و رشد و بالندگی آنان را به‌ مخاطره انداخته است؛ ازاین‌رو وظیفه‌ی علما و اندیشمندان است تا با بیان فوائد و آثار حجاب از یک‌سو و با روشن‌گری پیامدهای نامطلوب بی‌حجابی از سوی دیگر، به‌روشن‌گری بپردازند (لیهک من هلک عن بینه و یحیی من حی عن بینه) نوشتار حاضر به‌دنبال آنست تا آثار حجاب را در سلامت روان آدمی بررسی نماید. مخاطب اصلی ما در این مقاله بانوان مسلمانی هستند که ناخودآگاه با بی‌حجابی و یا بدحجابی تیشه به‌ریشه‌ی خود زده و رشد اخلاقی و حیات معنوی خویشتن را متوقف ساخته‌اند. نویسنده، نخست اهمیت حجاب را از منظر اسلام و آیات قرآن کریم بررسی نموده، سپس به‌آثار و فوائد آن پرداخته و نقش حجاب را در سلامت روان مورد تحقیق قرار داده است.

كلید واژه: قرآن، اسلام، سلامت روان، حجاب، بازیابی شخصیت و تعادل فطرت.

مقدمه:

بدون تردید هر یک از ما انسان‌ها در زندگی، به دنبال رسیدن به آرامش هستیم و تلاش می‌کنیم از هر راه ممکن به ‌آن دست یابیم. دین مبین اسلام بهترین وسیله برای رسیدن به آرامش است؛ دستورات قرآن کریم و آموزه‌های حیات آفرین اسلام، انسان را به بالاترین نقطه‌ی آرامش و سلامت روان می‌رساند. حجاب زنان و مردان که اسلام به آن سفارش نموده است در سلامت روان آنان تأثیر بسزایی داشته و موجب می‌شود آنان را از مفاسد ناشی از عدم حجاب در امان نگهدارد. یکی از بزرگان در تمثیلی زیبا می‌فرماید: شما چرا به دور خانه‌هایتان دیوار می‌کشید و بر روی دیوارها سیم خاردار نصب می‌کنید؟ اگر درب خانه هایتان چوبی باشد چرا آهنی می‌کنید؟ و اگر دیوارها کوتاه باشد چرا بلند می‌کنید؟ آیا این همه، برای راحتی شماست یا برای ناراحتی؟ حجاب هم‌چون دیوار خانه و هم‌چون سیم خاردار است، حال اگر دیوار خانه‌هایتان بلند بود و کوتاه کردید، یا سیم خاردار داشت، برداشتید یا درب بسته بود باز کردید، این موجب راحتی، آرامش و آسایش شما خواهد بود یا موجب نا آرامی؟ اگر درب‌ها، دیوارها و... برای راحتی خانه‌ها باشد، حجاب هم برای راحتی و آسودگی بانوان است، پس اگر اسلام برای زن حجاب آورده است برای راحتی است نه مشقت، مشقت در بی‌حجابی و بد‌حجابی است. (شجاعی، 1388، ص‌85)
قرآن کریم در فایده‌ی حجاب، می‌فرماید: {ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ} این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دل‌های شما و آن‌ها بهتر است. (سوره احزاب، آیه 53) و در جای دیگری می‌فرماید: {وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها} ؛ و زیورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پیداست‏. (سوره‌ی‌نور، آیه31) هم‌چنین حضرت علی(ع) در وصیتشان به امام حسن(ع) می‌فرمایند: «زنان را در پرده‌ی حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند؛ زیرا سخت‌گیری در پوشش، عامل سلامت روان و استواری آنان است.» (دشتی، نهج البلاغه، نامه31)
شناخت آثار حجاب به خصوص نقش آن در سلامت روان موجب می‌شود، هیچ خانمی از آن دوری نکند و از رعایت کردن حجاب، احساس سنگینی و شرمندگی ننمایند، بلکه آن را مایه‌ی زینت خود قرار داده و در نتیجه آرامش برونی و درونی اجتماع را نیز وسعت بخشند.

واژه شناسی
حجاب :

‎معنای لغوی حجاب:حجاب از ریشه حجب و در لغت به معنای بازداشتن و ممانعت از رسیدن به چیزی آمده است. (راغب، 1386، ص106) مؤلف «کتاب التحقیق فی کلمات القرآن» می‌فرماید: «أنّ الحجاب هو الحائل الحاجز المانع عن تلاقی شیئین أو أثرهما، سواء كانا مادّیّین أو معنویّین أو مختلفین، و سواء كان الحاجب مادّیا أو معنویّا» حجاب عبارت است از: حائل و مانعی که از ملاقات دو چیز یا اثر آن دو جلوگیری کند. (مصطفوی، 1389، ج‏2، ص167) در کتاب العین چنین آمده است: »الحجاب اسم ما حجبت به شیئا عن شی« حجاب اسم چیزی است که به وسیله‌ی آن شیئی را از شیئ دیگر بپوشانی. (خلیل بن احمد فراهیدى، 1384، ج3، ص86)
معنای اصطلاحی حجاب: استاد مطهری در كتاب خود، كلمه‌ی حجاب را هم به معنی پوشش و هم به معنی پرده و حاجب می‌داند. (مطهری، 1388، ص152) استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد. ( مطهری ، 1388، ص72)
در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامی زنان مسلمان است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‎گری و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. گاهی مشاهده می‌کنیم که بسیاری از زنان محجبه در پوشش خود از رنگ‎های شاد و زیبا و تحریک برانگیز استفاده می‎کنند که به اندامشان زیبایی خاصی می‎بخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیبایی‎اش آشکار است، گویی که اصلاً لباس نپوشیده است؛ و این دور از روح حجاب است.(ر.ک: مهدی‌زاده، 1382، ص21)
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و اشیایی که از وصول به گناه ممانعت می‌کند را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به اصول عقاید اسلامی؛ مانند توحید و نبوت و ... از مصادیق آنست که انسان را از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک باز می‌دارد.
در قران کریم از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‌کند نام برده شده است مثل حجاب در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نا محرم به آن توصیه شده‌اند: {قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُم} ‏؛ای رسول به مردان مومن بگو تا چشم را از نگاه ناروا بپوشند ( سوره‌ی نور، آیه‌ی30 ) و در آیه‌ی بعد می‌فرماید : {وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن}‏: ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‌ها را از نگاه ناروا بپوشند. نوع دیگر حجاب، حجاب گفتاری زنان در مقابل نا محرم است آنجا که می‌فرماید: {فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَض}: پس زنها نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا کسی که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد. (سوره احزاب، آیه32)

روان:
روان، واژه‌ی فارسی است که مرادف آن در زبان عربی روح است، زبان شناسان در باره‌ی روان، تقریباً مفاهیم مشترکی بیان کرده‌اند که در این‌جا به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:
برخی از لغت‌دانان، روان را به معنای جان، روح انسانی (مخصوصاً)، روح (مطلقاً) و نفس ناطقه گرفته اند. (معین، 1378، ج2، ص1681 و نیز؛ عمید، 1343، ص536) پس روان انسان در لغت، همان روح و جان اوست که گاهی از آن به روح و گاهی نیز در زبان فارسی به روان تعبیر می شود. در متون دینی نیز تعریف دقیقی از این واژه داده نشده است، بیشتر به ابعاد کلی آن پرداخته شده است. در حدیثی از امام باقر(ع) رسیده است که ایشان در پاسخ اینکه روح چیست؟ فرمودند: «ان الروح مجانس للریح» روح و روان همانند باد است.(عروسی، 1415، ج، 3، ص216)

سلامت روان
در مورد سلامت روان یا بهداشت روان تعریفات متعددی بیان شده است که به دو مورد اشاره می‌شود:
الف: بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO): بهداشت (سلامت) روانی عبارتست از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه اینکه تنها بیمار نباشد. (گروهی از نویسندگان، 1385، ص166)
ب: بهداشت روانی؛ به معنای سلامت فکر است و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که می‌تواند به ایجاد تحرک، پیشرفت و تکامل فردی، ملی و بین المللی کمک نماید؛ زیرا وقتی سلامت روانی شناخته شد برای دست‌یابی به آن اقدام می‌شود و راه تکامل فردی و اجتماعی باز می‌گردد. (گروهی از نویسندگان، 1385، ص170. به نقل از کتاب اصول بهداشت روانی، ص13) برخی نیز در تعریف سلامت روان گفته‌اند: از دیدگاه اسلامی، انسانی که خود آگاهانه با تمامی هستی ارتباطی زنده و پویا و متکامل دارد، انسانی است از لحاظ روانی سالم. عالی‌ترین الگوی انسان‌های سالم، انبیای الهی هستند. (احمدی، 1388، ص203)
با توجه به تعریفات فوق شاید بتوان سلامت روان را به صورت جامع‌تر و دقیق‌تر اینگونه بیان کرد که: سلامت روان عبارتست از وجود حالتی در روح و نفس آدمی که شخص با وجود آن، هیچ احساس کمبودی از نظر جسمی و روانی و اجتماعی و... نمی‌کند.

اهمیت حجاب در اسلام
برای پی بردن به اهمیت هر چیزی باید ابتدا تأثیرات آن‌را در ابعاد مختلف بررسی کنیم و ببینیم که دارای چه مفاسد و مصالحی است. و بهترین کسی که می‌تواند این مفاسد و مصالح را تشخیص دهد خداوند متعال است چون اوست که آدمی را خلق کرده و آن مفاسد و مصالح را به وسیله‌ی کامل‌ترین دین یعنی اسلام، به انسان‌ها عطا کرده است. با مراجعه به منابع اصیل اسلامی؛ یعنی قرآن و سنت، اهمیت حجاب به طور واضح معلوم می‌شود، قرآن کریم در موارد متعددی انسان‌ها را به حجاب و پوششِ لازم توصیه کرده است که حکایت از اهمیت آن دارد. از جمله در سوره مبارکه‌ی احزاب به مؤمنین دستور می‌دهد که اگر چیزی از زنان پیامبر خواستید از پشت پرده بخواهید: {وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏}؛ و چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید؛ این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكیزه‏تر است‏.( سوره‌ی احزاب، آیه‌ی53 ) در آیه‌ی دیگری می‌فرماید: {یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن}‏؛ اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیكتر است‏. (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 59 ) از آیات فوق استفاده می‌شود که جهت طهارت قلب و مصونیت از اذیت و آزار هوس‌پرستان، حفظ حجاب و پوشش شرعی لازم و ضروری است. علاوه بر آیات قرآن روایات معصومین نیز به اهمیت حجاب فراوان اشاره نموده است. امام علی(ع) می‌فرماید: «صِیانَهُ المَرأهِ أنعَمُ لِحالِها وَأدوَمُ لِجَمالها»؛ صیانت زن او را شاداب‌تر و زیبایى‏اش را پایدارتر مى‏كند. (غرر الحکم، 1389، حدیث5820)
از مجموع آیات و روایات موجود در این باب به صراحت روشن می‌شود که حجاب از نظر اسلام اهمیت بسیار زیادی دارد تا جایی که پیامبر(ص) کسانی که حجابشان را رعایت نکنند و خود را شبیه غیر مسلمان درآورند را مسلمان نمی‌داند. «من تشبّه بقوم فهو منهم» (صدرالدین شیرازی، 1383، ج 2، ص256)

حجاب و سلامت روان:
حجاب و پوشش فوائد زیادی دارد از جمله در سلامت روح و روان انسان نقش بسزایی دارد که نویسنده در این مقاله به برخی از مهم‌ترین آثار آن می‌پردازد:

1. اطمینان قلب
فقدان حجاب و بی‌بندوباری در معاشرت میان زن و مرد، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می​بخشد و تقاضای سکس را به صورت عطش روحی و یک درخواست اشباع نشدنی در می‌آورد. استاد شهید مطهری در این زمینه می‌فرماید: روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس، آرام می‌گیرد... هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی ازمتوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی‌شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی نیست و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها که به نوبه‌ی خود منجر به اختلالات روحی و بیماری‌های روانی می‌گردد. (مطهری، 1388، ص80 )
از این‌رو، غریزه‌ی جنسی، غریزه‎ای نیرومند، عمیق و دریاصفت است كه هرچه بیشتر اطاعت شود بیشتر سركش می‌گردد، تنها در گستره‌ی اطاعت از آموزه‌های دین است که او را از سرکشی انداخته و به تعادل می‌کشاند. قرآن کریم می‌فرماید: {أَلابِذِكْرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب}؛ آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد. ‏(سوره‌ی رعد، آیه‌ی28) آیه‌ی شریفه‌ی فوق ذکر خدا را آرامش بخش دل‌ها معرفی کرده است. چه ذکر را به وجود مقدس رسول خدا(ص) تفسیر کنیم و چه به قرآن کریم در هر دو صورت، این نکته به دست می‌آید که انسان با یادآوری خدا و اطاعت از پیامبر(ص) یا قرآن آرامش خاطر و سلامت روان پیدا می‌کند. انسان با رعایت فریضه‌ی الهی حجاب، به خدا نزدیک شده و در نتیجه به یک اطمینان قلبی و رضایت مندی روحی ـ روانی دست می‌یابد و موجب اطمینان قلب و سلامت روان می‌شود.‏

2. بازیابی شخصیت
اگر بانوان حجابشان را رعایت نکنند، توجه به آنان از روی هوا و هوس و شهوت بوده و چنین زنی، ارزش حقیقی خود را از دست می‌دهد و در جامعه به عروسکی برای سرگرمی مردان هوس‌باز تبدیل می‌شود. به همین دلیل زن تا زمانی‌که ظاهری زیبا دارد مورد توجه ظاهری قرار می‌گیرد و هر زمان که این زیبایی از بین برود مانند کالایی که تاریخ مصرفش تمام شده باشد دیگر توجهی به آن نمی‌شود پس حجاب، رمز بازیابی شخصیت زن است. بد حجابی زن در جامعه آتش هوس را در اندرون مرد می افروزد، مردان کم اراده وسست عقیده را به چشم چرانی که خود منشأ بسیاری از مفاسد است وا می‌دارد. چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «نگاه، تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است چه بسا یک نگاه که حسرت طولانی در پی دارد.» (عاملی، وسائل الشیعه، ج3، ص24) بنا براین بی‌حجابی یا بدحجابی موجب می‌شود، زن از شخصیت خویش غافل گشته و وجود متعالی خویش را در حد عروسک تنزل دهد. بی‌حجابی و بدحجابی از آن جهت که مانع توجه زن به ارزش واقعی خویش می‌شود، محدودیت و اسارت است نه آزادی. (شجاعی، 1388، ص83 و نیز ر.ک: قطبی، 1380، ص67) اگر خانمی مقید باشد به رعایت حجاب، نوعی استقلال فردی و احساس هویت پیدا می‌کند و دیگر نیازی به طنازی و جلوه‌گری ندارد و با این کار خود، ارزش و شخصیت واقعی خویش را که جایگاه خلیفه‌اللهی است باز می‌یابد.

3. تعادل در فطرت خود نمایی
یکی از مسائلی که جزو فطریات هر شخصی به ویژه بانوان می‌باشد فطرت خودنمایی کردن است که خداوند متعال بنا به دلایلی آن را در روح آدمی قرار داده است. البته این خصلت در زنان بیشتر از مردان است و به همین جهت است که دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است. شهید مطهری در این زمینه تحلیلی دارد؛ ایشان می‌گوید: «از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها، مرد شكار است و زن شكارچی؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچی میل زن به خودآرایی از این نوع حس شكارچی‏گری او ناشی می‏شود. این زن است كه به حكم طبیعت خاص خود، می‏خواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیركند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.» (مطهری، 1379، ص436)
قرآن کریم می‌فرماید: {وَلاَتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَی}؛ مانند روزگار جاهلیّتِ قدیم زینت‌هاى خود را آشكار نكنید.( سوره‌ی احزاب، 33) و در آیه‌ی دیگر نسبت به زنان سالخورده می‌فرماید: {فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَمُتَبَرِّجاتٍ بِزینَه}؛ گناهى نیست كه پوشش خود را كنار نهند [به شرطى كه‏] زینتى را آشكار نكنند. (سوره نور، آیه60) با دقت در دو آیه‌ی فوق به خوبی روشن می‌شود که زن فقط می‌تواند زینت خود را برای شوهر خود بنمایاند؛ زیرا که در آیه‌ی اول، به طور مطلق می‌فرماید که زینت های خود را آشکار نکنید و در آیه‌ی دوم می‌فرماید: برای زنان سالخورده اشکالی ندارد که پوشش خود را از نامحرمان بردارند ولی با این حال حق ندارند زینت خود را به آنها آشکار کنند. بنابراین، وقتی که قرآن به زنان سالخورده چنین خطاب می‌کند پس به طریق اولی برای زنان جوان جایز نیست که زینت خود را آشکار کنند. با این توضیح روشن می‌شود که زنان فقط می‌توانند زینت خود را به شوهرانشان نشان بدهند و برای آنها خود نمایی کنند.
شهید مطهّری نیز در این باره می‏گوید:
حال اگر این فطرت خدادادی از حالت تعادل خودش خارج شود موجب اختلالات روانی می‌شود به عنوان مثال اگر خانمی حجاب خود را رعایت نکند در واقع در خودنمایی کردن دچار افراط شده و فطرت خود را از حالت تعادل درآورده است که موجب به وجود آمدن اختلالات روانی می شود. (مطهری، 1379، ص436) بنابراین، پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه خودنمایی و تبرج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطراب‌ها و دغدغه‌های فکری زن محسوب می‌شود، زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوه های زنانه در جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیبایی‌های ظاهری می‌شود، که این توجه افراطی می‌تواند سبب بروز اختلال‌های روانی در زن شود. (رجبی، 1385، ص56)
بنابرآنچه گفته شد خود نمایی کردن یک مسئله‌ی فطری است و زن باید خود نمایی بکند و لیکن باید حد و اندازه آن را بنا بر آنچه که دین اسلام گفته است رعایت کند تا آن فطرت از حالت تعادل خارج نشده و موجب سلامت روانی وی گردد. در برخی از احادیث به خصلت خودآرایی زنان اشاره شده و بهترین زن را زنی معرفی کرده است که برای شوهرش خودش را آراسته و تبرج کند. پیامبر اسلام می‌فرماید: «بهترین زنان شما زنی است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاك‏دامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد.» (کلینی، 1367، ج5، ص324)

4. استواری خانواده
یکی دیگر از آثار و فواید حجاب که در سلامت روانی زنان تأثیر دارد، نقشی است که در پایبندی همسران به پیمان مقدّس ازدواج دارد. زیرا حجاب و پوشش باعث می‌شود زن از نگاه‌های آلوده مردان هوس باز و گرفتار شدن به دام عشق‌های آزاد محفوظ بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد. از طرف دیگر شیوع بی‌حجابی و بی بندوباری، باعث می‌شود شوهران به جای توجّه و محبت به همسران شان، به دنبال لذّت جویی از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند و زنان نیز از جلوه گری و طنّازی برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود.
آزاد شدن از قید خانه و خانواده، به معنای از دست دادن آرامش و امنیت روانی است. خانه را مسکن گویند، زیرا محل سکونت و آرامش روحی برای انسان است. اگر زن این جای امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها را از دست بدهد آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست می‌دهد به این جهت که بی بند و باری و داشتن روابط جنسی ، سبب شده از زندگی در خانه بیزار شوند، و وظیفه مادری خود را فراموش کنند و به جای آن در قید و بند رقابت‌های زندگی مدرن امروزی بیافتند و تمام ارزش های معنوی خود را فدا کنند. (رجبی، 1385، ص58)
شهید مطهری، فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع را خوشبختی خانواده دانسته و ارتباط آزاد و عدم پوشش مناسب همسران را عامل از هم‌پاشیدن کانون خانواده و نفوذ دشمنی و نفرت در کانون پرمهر خانواده دانسته است.(ر. ک: مطهری، 1388، ص81) بدون تردید حفظ حجاب و پای‌بندی به اصول خانوادگی محیط خانه را به محیطی سالم و آرامبخش و پر جاذبه تبدیل نموده و استواری خانواده را به ارمغان می‌آورد.
برخی از نویسندگان عامل تأخیر ازدواج پسران جوان را تنها به مشکلات اقتصادی یا تحصیلی آنها مربوط نمی‌داند بلکه بی توجهی به تقوای جنسی و لجام گسیختگی زنان و دختران خود نما را عامل مهمی در این خصوص می‌داند، طبیعی است وقتی دختران بدون پیمان همسرداری و هزینه‌ها و تعهدات شرعی و قانونی، خود را در معرض نگاه‌های جوانان قرار می‌دهند، آن‌ها بر خود لازم نمی‌دانند که آنچه به طور رایگان به آن‌ها می‌رسد را با بهای سنگین ازدواج به دست آورند. (اکبری، 1376، ص21) بدین جهت است که رعایت کردن حجاب در مرحله‌ی اول موجب سلامت روان شخص، و در مرحله‌ی بعدی موجب استواری خانواده می‌شود.

5. سلامت جسم و آسایش بیشتر
یکی از مهم‌ترین آثار حجاب، آسایش فردی است، امیر مؤمنان(ع) در این زمینه می‌فرماید: «پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه‌ی آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست.» ( غررالحکم، 1389، حدیث5820) تحقیقات علمی نیز در فیزیولوژی و روان‌شناسی در باب تفاوت های جسمی و روانی زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک‌های چشمی حساس‌تر از زنان هستند و زنان در مقابل محرک‌های لمسی حساسیت بیشتری دارند. (حداد عادل، 1374، ص63) با دقت در روایت مذکور و تحقیقات علمی، فهمیده می‌شود که وقتی زنی حجاب خود را رعایت کند و پوششی را که اسلام متناسب با ویژگی‌های تکوینی زن تشریح کرده است، انتخاب کند، خود را از مفاسد ناشی از محرک های لمسی مصون داشته است که این باعث آسایش بیشتر وی و در نتیجه موجب سلامتی روان زن می شود. قرآن کریم می‌فرماید: «اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند به احتیاط نزدیك‌تر است، و خدا آمرزنده مهربان است.» (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 59)
روانشناسان عموماً این نکته را می پذیرند که: اختلالات روانی عوارض جسمانی دارد و بالعکس؛ یعنی اگر کسی روان سالم داشته باشد جسم سالمی هم خواهد داشت. (ملکیان، 1383، ص12) بنا براین وقتی خانمی حجاب خود را رعایت نکند مورد اذیت و آزار دیگران قرار می‌گیرد و علاوه بر آن چون مخالف با فطرت و سرشت درونی خود عمل کرده، حالت افسردگی و اختلال روحی و روانی در او پدید می‌آید در نتیجه موجب می‌شود که جسمش نیز بیمار شود و همین‌طور بالعکس اگر خانمی حجاب خود را رعایت کند و به نیاز فطری خود که پوشیده بودن است جواب مثبت بدهد سلامت روانی را برای خود به ارمغان می‌آورد. چون جسم و روان متقابلاً بر هم تأثیر می‌گذارند و با سالم بودن جسم، از روان سالم نیز بهره‌مند می‌شوند.

نتیجه گیری :
در آخر می‌توان نتیجه گرفت كه حجاب یك هدیه‌ای الهی است كه خداوند به بندگان خود عطا كرده است تا در سایه‌ی آن، زنان به سعادت حقیقی خود دست پیدا کنند. حجاب اثرات مختلفی بر زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی ما دارد، از این رو بی‌توجهی به مسئله‌ی حجاب هرگز به نفع فرد و جامعه نیست. حفظ حجاب در بخش خانوادگی استواری آن را در پی داشته و کانون خانواده را استحکام می‌بخشد، چنانچه رسیدن به آرامش و اطمینان قلبی و تعادل شخصیتی در پرتو حجاب محقق می‌گردد. با حفظ حجاب و پوشش مناسب دختران و زنان بسیاری از بیماری‌های اخلاقی جنسی ریشه‌کن شده و یا حد اقل کاهش می‌یابد.
 
منابع:
1. قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، تهران:گلبان، 1380.
2.  نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد، انتشارات قدس، قم، 1382.
3. احمدی، علی اصغر، روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم 1388.
4. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، اتشارات امام عصر، قم، چاپ هفتم، 1389.
5. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، انتشارات شهید فهمیده، چاپ اول، بهار1376.
6. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، انتشارات سروش، 1374.
7. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل، مفردات الفاظ القرآن، ایران، نشر سبحان، 1386.
8. رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385.
9. شجاعی ، محمد ، در و صدف، نشر محیی، چاپ هشتم، 1388.
10. شرقاوی، حسن، گامی فراسوی روانشناسی اسلامی، مترجم، حجتی، محمدباقر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1363.
11. صدر الدین شیرازی، محمدبن ابراهیم، شرح اصول کافی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، چاپ اول 1383 ش.
12. عاملی، شیخ حرّ، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، 1409ه. ق، قم.
13. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، انتشارات جاویدان، چاپ هشتم، 1354.
14. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، اسماعیلیان؛ چاپ چهارم، 1415 ق.
15. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، انتشارات سازمان حج اوقاف و امور خیریه، اسوه، 1384.
16. قطبی، هادی، منزلت زن از منظری دیگر، انتشارات مولف، چاپ اول، 1380.
17. کلینی، محمدبن یعقوب، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1367.
18. گروهی از نویسندگان، تفسیر موضوعی قرآن کریم، دفتر نشر معارف، تهران، چاپ ششم، 1385.
19. گروهی از نویسندگان ، نقد و نظر، سال نهم، شماره اول و دوم، بهار و تابستان 1383.
20. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1388، تهران.
21. مهدی زاده، حسین، حجاب شناسی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1382.
22. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی،شهریور 1385.
23. معین، محمد، فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ چهاردهم، 1378.
24. مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، 1379.

نقشه سایت :: sitemap