« حامد علی اکبرزاده - طلبه سطح سه،کارشناسی ارشد تفسیر و علوم قرآني »
با تأکید بر سیرهی سیاسی حضرت زینب(س)
چكیده:
پیام هر مكتبی در سایهی تبلیغ صحیح، اشاعه و ترویج مییابد و در مكتب تشیع نیز عنصر تبلیغ جایگاهی بسیار ارزشمند دارد. مسألهی تبلیغ صحیح و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، از ابتدا در بین شیعیان به ویژه خاندان عصمت و طهارت(علیهمالسلام) مورد توجه بوده است و این مقوله در ابلاغ پیامهای حادثهی عاشورا نقش اساسی دارد. در بین كسانی كه وظیفهی خطیر ابلاغ پیام نهضت حسینی را بر عهده داشتند، حضرت زینب كبری(س) به جهت ویژگیهای شخصیتی و كمالات انسانی، نقش برجستهای ایفا نمود و با استفاده از ابزارهای مختلفی همچون؛ قدرت سخنوری، صبر و استقامت، عواطف انسانی و... توانست به بهترین شكل ممكن وظیفهی خویش در قبال قیام سید الشهداء(ع) را انجام دهد. در این پژوهش، سیره و ابزارهای تبلیغاتی زینب كبری(س) در ابلاغ پیام عاشورا با توجه به آنچه كه در تاریخ و مقاتل بیان شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
كلیدواژه : زینب(س)، حسین(ع)، عاشورا، بیداری، تبلیغات و ابزارها.
مقدمه
اهمیت تبلیغ و احیای امور دینی
اهمیت احیای مكتب اهل بیت(ع) مسألهی بسیار مهمی است که در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) نیز بر این امر تأكید شده است. قرآن كریم گاهی تبلیغ را تنها وظیفهی رسولان الهی میداند و میفرماید: «بر رسول (وظیفهی) جز ابلاغ رسالت نیست.» (سورهی نور، آیهی54) گاهی در مقام بیان ویژگی انبیای بزرگوار، آنان را مبلغانی معرفی مینماید که در راستای تبلیغ و رساندن پیام حق از هیچ کسی جز خداوند متعال واهمه ندارند: {الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یخَْشَوْنَهُ وَ لَا یخَْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا} (پیامبران پیشین) كسانی بودند كه تبلیغ رسالتهای الهی میكردند و تنها از او میترسیدند و از هیچكس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس كه خداوند حسابگر است. (سورهی احزاب، آیه39)
علاوه بر آیات نورانی قرآن کریم در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز به اهمیت این امر عنایت شده است. از جمله در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «فأحیوا امرنا فرحم الله من احیی امرنا» پس امر (امامت) ما را زنده بدارید. خداوند رحمت كند كسی را كه امر و راه ما را احیا كند. (شیخ حر عاملی، 1413، ج 10 ص392) از امام رضا(ع) نیز حدیث دیگری در این باب وارد شده كه حضرت میفرماید:«خدا رحمت كند بندهی را كه امر ولایت ما را زنده بدارد» (محمد بن علی بن بابویه قمی، 1361، ص180)
احیای مكتب و خط فكری تشیع همواره مورد توجه ائمهی معصومین(علیهمالسلام) بوده است، نهضت پر عظمت امام حسین(ع) نیز بهعنوان نقطهی عطفی در تاریخ شیعه در این میان جایگاه بس ویژهای داشته است. تأكید بر عزاداری سیدالشهدا(ع)، زیارت آن حضرت، التزام عملی معصومین(ع) در سوگواری بر امام حسین(ع) و روایاتی كه در این خصوص نقل شده است، همگی نشان از اهمیت این مقوله دارد.
در روایتی از امام رضا(ع) آمده است: كسی كه یاد كند مصیبتهای ما را و بگرید و بگریاند برای آنچه كه بر ما وارد شده، روز قیامت در درجهی ما خواهد بود... و كسی كه بنشیند در مجلسی كه در آن امر ما زنده میشود، نمیمیرد دل او در روزی كه دلها میمیرد (محمد بن علی بن بابویه قمی، 1385، ج2، ص264)
از احادیث و روایات فراوانی که در كتب متعدد و معتبر روایی آمده است، میتوان دریافت که احیا و تبلیغ آموزههای دینی از جایگاه والایی برخوردار است.در این میان، برپایی و اقامهی عزای سیدالشهدا(ع) ابزار تبلیغاتی قدرتمندی است که میتوان در قالب آن، حقایق و معارف بسیاری را بازگو نمود.
نقش حضرت زینب(س) در ابلاغ پیام عاشورا
با مشخص شدن جایگاه مسألهی تبلیغ در اسلام و مكتب تشیع، میتوان به بررسی ابزارهای تبلیغاتی قیام عاشورا پرداخت. به تحقیق میتوان گفت روشهای احیاء و تبلیغ نهضت امام حسین(ع) بسیار كارآمد و مؤثر بوده است و گواه ما براین مدعا تأثیراتی است كه این قیام بر جامعهی آن روز گذارده است.حضرت زینب(س) با توانایی خاص و منحصر به فردی که داشت توانست از این ابزارها به بهترین وجه در راه تکمیل نهضت اباعبدالله(ع) بهره جوید. البته به رغم اینكه نقش حضرت امام زین العابدین(ع) در این زمینه به عنوان امام معصوم در جایگاه نخست قرار دارد، لیکن نویسنده در این مقاله به نقش حضرت زینب(س) پرداخته است.
زینب كبری(س) در مقاطع زمانی و مكانی مختلف با خطابههای آتشین و خارقالعادهی خود آنچنان در راستای ابلاغ پیام عاشورا گام نهاده كه همگان را به حیرت وا داشته است. سخنان این بانوی با عظمت، در مواجهه با چهرههای خبیثی همانند عبیدالله بن زیاد و یزید بن معاویه، در دفاع از حرم رسول خدا(ص) كم نظیر و بلكه در نوع خود بی نظیر است. این بانوی برگزیدهی اسلام، توانست با ابزارها و شیوههای گوناگون، به بهترین نحو از حركت برادر خود امام حسین(ع) دفاع كند، تا آنجا كه حضرت سجاد(ع) زبان به مدح عقیلهی بنی هاشم گشوده و میفرماید: «انت بحمد الله عالمه غیر معلمه، فهمه غیر مفهمه» ای عمه تو به حمد الهی دانشمندی هستی كه نزد كسی تعلیم ندیدهای و دانایی هستی كه نزد كسی نیاموختهای (سید نورالدین جزائری، 1385، ص79)
ابزارهای تبلیغی حضرت زینب در بیداری مسلمانان
زینب كبری(س) در راستای ابلاغ پیامهای عاشورا به مسلمانان، از ابزارهای مختلفی استفاده كرده است كه هر یك از این ابزارها تأثیری خاص بر جامعه و تاریخ داشته است. بررسی این ابزارها مسالهی مهمی است كه میتواند در شناخت سیرهی زینب كبری(س) در جریان نهضت عاشورا مؤثر واقع گردد.
1. خطابه و سخنرانی
مهمترین ابزاری که حضرت زینب(س) به جهت آگاه نمودن مردم و بیداری آنان به کار گرفت، ایراد خطابههای پرشور و سخنرانیهای کوبنده بود، آن حضرت با ایراد خطابههای کوبنده چه در مسیر راه و چه در كوفه و شام، چنان انقلابی به وجود آورد که حکومت مستبد بنی امیه را برای همیشه از بیخ و بن برکند. خطابههای آن بزرگوار از جنبههای مختلف در تبلیغ پیامهای عاشورا اثرگذار بوده است. در ادامه این جنبهها مورد بررسی قرار میگیرد.
الف: فصاحت و بلاغت
از جمله القاب زینبکبری(س) «الفصیحه» و «البلیغه» بوده است. بشیر بن خذیم اسدی دربارهی خطبهی زینب كبری(س) در کوفه میگوید: «نظرت الی زینب بنت علی... كانها تفرغ من لسان امیر المومنین» در آن روز به زینب دختر علی(ع) نگریستم، زیرا هرگز زنی را سخنگوتر و زبان آورتر و ناطقتر از او ندیدم، گویا به زبان پدرش امیرالمؤمنین سخن میگفت همانا او همراه با اشارهی دست به مردم فرمود: ساكت شوید! ناگاه نفسها در سینهها حبس شد و زنگهای كاروان از حركت ایستادند.(سید بن طاووس، 1385، ص194)
سخنان زینب(س) به قدری محكم و بلیغ و شیوا بوده كه تعجب همهی حاضران را برانگیخته است، لذا در تاریخ آمده، هنگامیكه مردم از استماع سخنان آن حضرت منقلب شده بودند، پیرمردی را دیدند كه گریه میكرد و مكرر میگفت: پدر و مادرم به فدایتان، پیران شما بهترین سالخوردگان و بانوان شما بهترین زنان هستند. (سید نورالدین جزایری، 1385، ص113)
از همین رو بسیاری از علما و بزرگان، كلام زینب كبری(س) را شبیه ترین سخنان به منطق علی(ع) دانستهاند، همانگونه كه امیرالمؤمنان(ع) خود فرمود: «انّا لامراء الكلام.» ما (اهل بیت) امیران سخن و گفتار هستیم. (سید رضی، 1383، خطبه233) زینب کبری(س) نیز اینگونه بود. كلام اعجاز انگیز و سراسر فصاحت و بلاغت زینب كبری(س) نشان از عظمت آن بزرگ بانوی اسلام دارد و درحقیقت كلام وی، همچون كلام دیگر معصومین(ع) در جانها اثر میكرد و دلها را شیفتهی خود میساخت، چنانكه سخنان حماسی حضرت زینب(س) در حضور ابن زیاد، وی را چنان به خشم آورد كه گفت: این زن سجع گوی و شاعر است و پدرش هم شاعر و سجع باف بود. زینب(س) فرمود: ای پسر زیاد! زن را با شعر و سجع چه كار است، من از این كار رویگردانم ولی این سخن از سینهی پر آشوبم برخاست (محمد بن نعمان مفید، 1387، ج2، ص173 )
ب: تبیین مظلومیت امام حسین و یاران
زینب كبری(س) در بسیاری از سخنان خود با بیان روشن و واضح، مظلومیت اهل بیت(ع) را در واقعهی كربلا بازگو نمود. حضرت در جمع مردم كوفه این گونه میفرماید: وای بر شما ای مردم كوفه! آیا میدانید چه دلی از رسول خدا(ص) خراشیدید و چه جگری از او شكافتید، و كدام پرده نشینان عصمت را از پرده بیرون افكندید؟ آیا میدانید چه خونی از پیامبر(ص) بر زمین ریختید و چه حرمتی از او هتك نمودید؟! ( سید بن طاووس، 1385، ص196)
و در جای دیگر میفرماید: چگونه لكهی ننگ ریخته شدن خون پسر خاتم پیامبران و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت را پاك خواهید كرد؟( سید بن طاووس، 1385، ص196)
این سخنان حضرت در حقیقت دارای دو جنبه است، نخست اینكه؛ شایستگی و جایگاه آل الله را در میان مسلمین یاد آوری میكند و این تأكید و یاد آوری است كه در جنبهی دیگر میتواند، ابعاد ظلم و ستمی كه بر آنان وارد شده را مشخص سازد. این بانوی نمونه در ابتدای خطابهی خود در بین مردم كوفه نیز میفرماید: ای مردم كوفه! ای اهل فریب و خدعه، آیا بر ما میگریید؟ هنور چشمهای ما گریان است و نالههای ما خاموش نگردیده است..... شما با این گناه عظیم عهد و پیمانتان را با پیامبر(ص) از بین بردید. (سید بن طاووس، 1385، ص194)
در مجلس یزید، حضرت باز هم به این مسأله میپردازد و به یزید ملعون چنین خطاب میكند: ای پسر آزاد شدگان! آیا از عدل است كه زنان و كنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا(ص) را اسیر نموده و حرمت آنها را از بین ببری؟! (سید بن طاووس، 1385، ص236)
ج: افشای ماهیت حكومت بنی امیه
یكی دیگر از موضوعاتی كه در سخنان حضرت زینب(س) به خوبی مشاهده میشود، افشای فساد و اعمال ستمكارانه و استبداد حكومت یزید و دستگاه خلافت است.
حضرت در این راستا خطاب به یزید میفرماید: «ای یزید، آرام باش! مگر فراموش كردهای كه خداوند میفرماید: آنان كه به راه كفر رفتند، گمان نكنند مهلتی به آنان دهیم به حال آنها بهتر خواهد بود، بلكه مهلت برای امتحان است تا به سركشی خود بیفزایند و آنان را عذابی خواركننده است.» (سید بن طاووس، 1385، ص236)
حضرت با استناد به این آیهی قرآن حركت در جهت كفر را مسیر اصلی حكومت بنی امیه ذكر كرده است، همانگونه كه تاریخ نشان میدهد بنی امیه، به خصوص یزید بن معاویه به صورت علنی احكام اسلام را زیر پا نهاده و با استبداد و خودکامگی بر مردم حکومت میکرد. زینب(س) در ادامهی سخنانش بدین شكل یزید را مورد خطاب قرار میدهد: «شگفتا كه حزب خدا و بزرگان دین به دست حزب شیطان و آزاد شدگان كشته شوند و دست نحس آنان به خون پاك ما آلوده شود.» ( سید بن طاووس، 1385، ص240 )
این كلام حضرت، نیز روشن كنندهی جایگاه و شأن بنی امیه در نظرگاه اهلبیت(علیهم السلام) است، آنچنانكه در این بخش از خطبه، دستگاه حكومت یزید حزب شیطان نامیده شده است. علاوه بر این، استنادهای زینب كبری(س) در اثنای سخنرانی و خطابه، طعنههای هنرمندانه و عالمانهای بر حكومت میزند، آنچنانكه ابتدا به آیهی استناد كرده و سپس با شیوهی زیبا، دستگاه حاكمیت را در زمره مصادیق آیات میآورد كه نمونهی آن ذكر شد. افشاگری و معرفی ماهیت حقیقی حكمرانان دستگاه اموی، تنها شخص یزید را در بر نمیگیرد، بلكه ابن زیاد نیز هنگامیكه به حضرت میگوید خداوند شما را رسوا كرد و دروغتان را آشكار نمود، این گونه پاسخ می شنود كه «انما یفتضح الفاسق و یكذب الفاجر و هو غیرنا» جز این نیست كه فاسق و زشتكار رسوا میشود و نابكار و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست. (سید بن طاووس، 1385، ص210) بنابراین، سخنان خود حضرت نیز در آشكار سازی چهرهی واقعی حكومت نحس اموی نقشی مهمی داشت.
استدلالات قرآنی
یكی از روشهای تبلیغاتی زینب كبری(س) استناد به آیات قرآن کریم است، در موارد مختلفی آن حضرت به آیات قرآن کریم استناد جسته و پیکرهی باطل را با آیات کوبندهی قرآنی در هم میشکست. در مقاطع مختلف زینب کبری، حقایق آیات قرآن را تبیین نموده و از آن، در راستای تحقق اهداف نهضت امام حسین(ع) بهره میگرفت.
حضرت زینب(س) در مجلس یزید، پس از حمد و ثنای الهی سخن خود را با آیهای از قرآن آغاز میكند و با استناد به قرآن کریم، مصادیق بارز ستمگران را در قرآن به حکومت یزید بن معاویه تطبیق میدهد و بدینگونه اوج رفتار ننگین بنیامیه با فرزندان رسول خدا را نشان میدهد. از جمله حضرت به این آیه اشاره مینماید: {ثُمَّ كانَ عاقِبَهَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ} (روم،10)
عاقبت آنان كه كار زشت كردند این بود كه آیات خدا را تكذیب نمودند و آن را به مسخره گرفتند. (سید بن طاووس، 1385، ص236 ) یا آن جا که با استناد به آیه 10 سورهی روم، مقام و جایگاه شهدای نهضت کربلا را تبیین میکند و میفرماید: هرگز مپندارید آنان كه در راه خدا كشته شدهاند، مردهاند، بلكه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند(سید بن طاووس، 1385، ص238)
2. تحقیر دشمن و حفظ كرامت اهل بیت
از جمله روشهای زینب كبری(س) در نهضت عاشورا، حفظ كرامت نفس در برابر دشمن به ظاهر پیروز و كوچك شمردن و تحقیر دشمنان اهل بیت در حضور مردم است. حضرت زینب در مجلس یزید در اثنای خطبهی مفصل خطاب به یزید میفرماید: «انی لاستصغر قدرك و استعظم تقریعك» من تو را كوچك میشمارم و بسیار سرزنش و توبیخ مینمایم. (سید بن طاووس، 1385، ص240)
حضرت بار دیگر یزید را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد:
«أمن العدل یابن الطلقاء تحذیرك إماءك و نسائك و سوقك بنات رسول الله سبایا» ای پسر آزاد شدگان! آیا از عدل است كه زنان و كنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا(ص) را اسیر نموده و آبرو و حرمت آنها را از بین ببری؟ (سید بن طاووس، 1385، ص236)
خطاب «یابن الطلقاء» در اینجا اشاره دارد به ماجرای فتح مكه، در این واقعه پس از اینكه معاویه و دیگران به خانهی ابوسفیان پناه بردند، رسول خدا(ص) فرمود: اینها را آزاد كنید اینها بردههاییاند كه ما آزاد كردیم. بنابراین حضرت زینب(س) میخواهد یزید را متوجه این مسأله كند كه پدر و پدر بزرگ و خاندان تو آزاد شدهی دست جدم رسول خدا(ص) هستید و جایگاه تو هرگز با مقام والای فرزندان رسول خدا(ص) قابل مقایسه نیست. حضرت زینب(س) با این كلام، حقارت دشمن را بار دیگر به یاد همگان آورده و خاطرات فراموش شده و سابقهی نحس آل ابوسفیان را دیگر بار زنده و اذهان خفتهی امت اسلامی را بیدار نمود.
سراسر خطبههای زینب(س) پس از واقعهی كربلا، كرامت و بزرگواری است و این حفظ كرامت است كه به رسوایی دشمن میانجامد. زینب(س) انتظار دلسوزی و رحمت از فرزندِ مادری ناپاك را بیهوده دانسته و میفرماید: چگونه میتوان به دلسوزی و مهربانی كسی كه مادرش جگر پاكان را دریده و گوشتش از خون شهیدان روییده است، چشم امید داشت. ( شیخ عباس قمی، 1385، ص403)
3. صبر و استقامت در مسیر الهی
استقامت و صبر همواره یكی از راههای نیل به اهداف بزرگ بوده است و در آیات و روایات مختلف به آن سفارش شده است. صبر بر سختیها و پیش آمدهای ناگوار در مسیر یك هدف متعالی تضمین كنندهی تحقق آن اهداف است، انبیاء و اولیای الهی برای ادای رسالت خود از این ابزار بهخوبی بهره جستهاند. در حدیثی آمده است كه امام صادق(ع) فرمود: هر مومنی كه گرفتار گردد و صبر كند بر آن، برای او مانند اجر هزار شهید است. (محمد بن یعقوب کلینی، 1385، ج4 ، ص280)
قرآن مجید نیز استقامت در راه خدا را شایستهی بشارت فرشتگان خدا دانسته و میفرماید: {إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ تَتَنزََّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَئكَهُ أَلَّا تخََافُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَبْشِرُواْ بِالجَْنَّهِ الَّتىِ كُنتُمْ تُوعَدُون} آنان كه گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت كردند فرشتگان بر آنان نازل میشوند كه نترسید و غمگین نباشید و بشارت باد بر شما آن بهشتی كه به شما وعده داده شده است. (سوره فصلت، آیه30)
بنابراین صبر پیشه كردن و استقامت ورزیدن عبادتی ارزشمند و موجب پیروزی انسان در ابتلائات و مصایب است. حضرت زینب كبری(س) نیز در زمرهی بزرگترین صابران به شمار میرود و صبر آن بزرگوار یکی از مهمترین عوامل موفقیت قیام اباعبدالله بهشمار میآید، او با بهرهگیری از این فضیلت اخلاقی بود که توانست از چنین آزمون بزرگی موفق بیرون آید. آری، صبر در برابر مصیبتهای وارد شده بر امام حسین(ع) و یارانش در روز عاشورا و پس از آن استقامت كردن در برابر ظلم و جور دشمن و تحمل اسارت و اتفاقاتی كه در كوفه و شام رخ داد، از جمله ویژگیهای بارز این بانوی نمونهی خاندان عصمت و طهارت است. از همین روست كه زینب(س) را شریك برادر در جمیع مصایب دانستهاند و از قول آن بانوی صابره گفتهاند: «سأصبر حتی یعجز الصبّر عن صبری» تا آنجا صبر میكنم كه خود صبر نیز از صبر من عاجز بماند. ( سید نورالدین جزایری، 1385، ص246) در حقیقت صبر در برابر ناملایمات و مصایب از بارزترین ویژگیهای حضرت زینب(س) است و به پشتوانهی همین صبر، وجدان خفتهی جامعهی اسلامی را بیدار کرد.
4. استفاده از عواطف انسانی
در طول تاریخ و بعد از واقعهی عاشورا، یكی از مهمترین ابزارهای موجود برای ابلاغ پیامهای این نهضت استفاده از عواطف انسانی و عزادارای و سوگواری در مصیبت سالار شهیدان بوده است، به گونهای كه معارف و آموزههای بلند دینی از مجرای این سوگواریها در عمق جان مردم نفود كرده است و شیوهی متعالی برای زنده نگه داشتن یاد و نام و آرمانهای نهضت حسینی بوده است. تأكید ائمهی معصومین(ع) بر سوگواری و گریه بر سید الشهدا(ع) نیز گواهی بر این مدعاست. در حقیقت گریه و ماتم برای حسین بن علی(ع) فریاد مظلومیت حق و عدالت است. همچنانكه بسیاری از انقلابها و نهضتهای دینی حتی غیر دینی بهگونهای از این قیام جاوید الگو گرفته است.
«باكیه» به معنی بسیار گریه كننده یكی از القاب زینب كبری(س) است. گریهها و ندبههای زینب(س) علاوه بر اینكه امری عاطفی بوده، از سوی دیگر ماهیت سیاسی داشته و بدینوسیله یاد و نام حسین(ع) و آرمانهای بلند او را در دلها زنده نگه داشته است. بینش سیاسی آن حضرت در مسألهی سوگواری بر سیدالشهدا(ع) آنجا مشخص میشود كه در آستانهی ورود به مدینه دستور میدهد: محملها را سیاه پوش كنید تا مردم بدانند ما در مصیبت و عزاداری فرزندان فاطمه زهرا(س) به سر میبریم. (سید نورالدین جزایری، 1385، ص210) و همین كار باعث میشود اهل مدینه مراسم سوگواری پر سوز و گدازی در هنگام ورود اهلبیت(ع) به این شهر برگزار كنند كه در تاریخ از آن یاد شده است.
هنگامی كه در بازار كوفه سر بریدهی اباعبداللهالحسین(ع) را بر روی نیزه میگردانند(طبق روایتی) كه حضرت زینب(س) در برابر این حركت وحشیانه، از شدت مصیب سر بر چوبهی محمل میكوبد به حدی كه خون از پیشانی مباركشان جاری میشود. ( مجلسی،1403، ج 45، ص114)
نالههای جان گداز زینب كبری(س) در قتلگاه نیز در تاریخ به عنوان فریاد مظلومیت اهل بیت(ع) ثبت شده است و دل هر انسانی را به درد میآورد. محدث قمی در نفس المهموم میگوید: زینب(س) از یزید اجازه گرفت تا برای حسین(ع)مجلس ماتم برپا كنند، اهل بیت(ع) در منزلی به نام «دارالحجاره» هفت روز مجلس سوگواری برپا كردند و هر روز جمع بیشماری از زنهای شام با آنها در سوگواری شركت میكردند و آثار این عزاداریها چنان بود كه مردم قصد میكردند به قصر یزید هجوم برند و او را بكشند. مروان از این قصد آگاه شد و به یزید گفت: «مصلحت تو نیست كه اهل بیت حسین(ع) را در شام نگهداری. آنها را به حجاز بفرست و از همین رو یزید و سایل سفر آنها را آماده كرد و آنان را به مدینه فرستاد.» ( شیخ عباس قمی، 1385، ص410)
جمع بندی
در یک نگاه کلی میتوان ادعا كرد، اثرات و نتایج قیام عاشورا ریشه در ابلاغ پیامها و احیای صحیح این نهضت از سوی زینب كبری(س) و دیگر اهلبیت(ع) دارد، چرا كه اگر این تبلیغ ها و یادآوریها نبود حقایق عاشورا در سرزمین كربلا باقی میماند و جامعه برای همیشه در غفلت و بیخبری نسبت به این حرکت عظیم بسر برده و پیغام های الهی و معنوی آن در دل مكر و فریب و نیرنگ بنی امیه دفن میشد. شجاعت زینب(س) بود كه دشمنان را به زانو درآورد و كلام رسا و اشكهای پر معرفت او كشتی نهضت حسینی را به ساحل مقصود نشانده و وجدانهای خفتیدهی جوامع اسلامی را بیدار نمود.
بیداری اسلامی در عصر حاضر نیز به همان اندازه مرهون تلاشهای زینب کبری(س) است.
منابع:
1. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد،كامل الزیارات، ترجمه محمد جواد ذهنی تهرانی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات پیام حق، 1386ش.
2. جزائری، سید نورالدین، خصائص زینبیه، به تحقیق ناصر باقری بیدهندی، چاپ ششم، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران، 1385ش.
3. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه علیرضا رجالی تهرانی، چاپ دهم، قم، انتشارات نبوغ، 1385ش.
4. سید رضی، ابوالحسن محمد، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، چاپ بیست و سوم ،تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1383ش.
5. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ دوم، قم،موسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1413 ق.
6. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ سوم، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1385ش.
7. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، معانی الاخبار، قم، انتشارات اسلامی، 1361ش.
8. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ترجمه صادق حسن زاده، قم، نشر اندیشه هادی، 1388ش.
9. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه محمد باقر كمرهای، چاپ بیست و دوم، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران، 1385ش.
10. كلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، ترجمه محمد باقر كمره ای، چاپ هشتم، تهران، انتشارات اسوه، 1385ش.
11. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار ، چاپ سوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ش.
12. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ دهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1387ش.