عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: زندگی نامه شهید صدر(ره) ::.
« مصطفی حسن رئیسی - طلبه سطح یک »
چکیده:
از آنجا که شهید صدر(ره) از نوابغ عصر خود بود، تحولاتی را در علوم گوناگون رقم زد که به رشد و اعتلای آنها کمک شایانی نمود. از جمله ی آن علوم، می توان به علم اصول فقه اشاره کرد. این تحولات تا حدی بود که شهید(ره) را دارای «مکتب اصولی» خاصی گردانید. «مکتب اصولی» نوعی اندیشه ی اصولی مبتنی بر دیدگاه های خاص درباره ی منابع، مبانی، مباحث و تقسیمات علم اصول است که برای مکتب ایشان می توان هشت شاخصه ی اصلی را برشمرد:
1. ساختار آفرینی: ارائه ی تقسیم بندی متکامل تری از مباحث علم اصول؛
2. عنوان بندی: خلق عناوین جدید همراه با جعل برخی اصطلاحات از قبیل عناصر مشترکه و خاصه، ادله ی محرزه، تزاحم حفظی، قرن اکید، حق الطاعه، قطع ذاتی و موضوعی؛
3. ریشه یابی: تمرکز بر پاره ای مباحث زیربنایی همچون تفاوت حکم ظاهری و واقعی، تفاوت امارات با اصول، تعلق حکم به عناوین ذهنی یا موضوعات خارجی؛
4. نظریه پردازی: طرح نظریه ی جمع میان حکم ظاهری و واقعی،حق الطاعه، دلیلیت و دلالت سیره،حجیت قطع، تفسیر وضع و ...؛
5. باز آفرینی: تکمیل،ترمیم، بازپروری و غنی سازی مباحث مطرح شده در ابوابی همچون باب دلیل عقلی، تعارض ادله و نیز مباحث الفاظ؛
6. انسجام بخشی: تبیین نظام تفکر اصولی و ارتباط معنادار قواعد اصولی؛
7. تاریخ مندی: جست و جو از تحولات تاریخی و ادوار تطور علم اصول؛
8. درسی سازی: رعایت نکات آموزشی و به کارگیری شیوه های درسنامه نویسی؛
اشاره:

بدون شک شهید سید محمد باقر صدر (ره) یکی از نوابغ و نوادر عصر خود بود، بزرگ مردی که نه تنها در عرصه ی علم بلکه همواره در صحنه های مختلف، یکه تاز میدان بود. غیور مردی که خون پاک خویش را در راه رشد و اعتلای شجره ی طیبه ی اسلام فدا کرده و به آرزوی همیشگی اش ـ شهادت ـ رسید. در ادامه، زندگی پربار ایشان را به طور مختصر و با رویکرد به شخصیت اصولی ایشان بررسی می کنیم.
بزرگ مرد کوچک
استاد شهید سید محمد باقر صدر در 25 ذی قعده 1353 در کاظمین متولد شد و بعد از وفات پدرش تحت سرپرستی مادر و برادرش سید اسماعیل صدر درآمد. از کودکی آثار نبوغ و هوش عجیب در او نمایان بود. محمد علی خلیلی، دوست او در دوران دبستان، در این باره نوشته است:
« ما در یک مدرسه بودیم. او کلاس سوم ابتدایی و من در سال آخر بودم. من و همه ی بچه های مدرسه به او چشم می دوختیم. همیشه او را به عنوان دانش آموز ممتاز در ادب و درس و تلاش معرفی می کردند. آنچنان در چشم بچه ها بزرگ بود که بعضی بچه ها سعی می کردند حرکات او را تقلید کنند؛ مانند او راه می رفتند و مانند او حرف می زدند. در ایام عزاداری ائمه و عاشورا- که دسته ای متشکل از بچه های مدرسه به صحن کاظمین می رفتند- او سخنرانی می کرد. در کلامش شیرینی و گرمی خاصی احساس می شد که اعجاب همه را بر می انگیخت. مردم از پیش با شوق و شور بسیار منتظر می ماندند تا سخنان او و اشعاری را که به طرز زیبایی در آن سن و سال ادا می کرد گوش کنند.
با همه ی این امتیازات یادم نمی آید مورد حسادت احدی از بچه ها واقع شده باشد و این به سبب رفتار صحیح و عاقلانه و محبت و دلسوزی او نسبت به بچه های دیگر بود. سوگند خدا را که وی معجزه ای الهی و آیتی از آیات او بود.»
تحصیل و تعلیم
در رساله ی مرحوم سید عبدالغنی اردبیلی( از شاگردان برجسته ی شهید) آمده است: «در یازده سالگی منطق خواند و رساله ای در منطق به همراه اشکالاتی بر برخی کتب منطقی نگاشت. در دوازده سالگی معالم الاصول را نزد برادر بزرگش خواند و در ضمن درس ایراداتی وارد می کرد که در کفایه آمده بود. بیشتر دروس سطح را بدون استاد به پایان برد.» در سال 1365 قمری ازکاظمین به نجف هجرت کرد و درحلقه ی درس آیت الله شیخ محمدرضا آل یاسین و آیت الله سید ابوالقاسم خویی حضور پیدا کرد. این در حالی بود که او دوازده سال داشت و کنارش شخصیت های علمی بزرگی در مجلس درس حاضر می شدند. روزی مرحوم استاد شیخ محمدرضا آل یاسین مسئله ای طرح کرد که آیا بدن حیوان به واسطه¬ی عین نجاست متنجس می شود و به زوال آن پاک می گردد یا اینکه به عین نجاست اصلا متنجس نمی شود؟ سپس فرمود شیخ انصاری ثمره ای برای دو قول در کتاب الطهاره آورده اند و استاد ما سید اسماعیل صدر از ما خواسته بود ثمره ی دیگری ارائه دهیم و ما آن را خدمت ایشان ارائه دادیم. حال از شما می خواهم در این مسئله فکر کنید و تا فردا ثمرهُ دیگری پیدا کنید. روز بعد پیش از همه سید صدر نزد ایشان آمد و ثمرهُ دیگری برای این دو قول بیان کرد. شیخ محمدرضا آل یاسین به تعجب آمد؛ چون فکر می کرد حضوراو با کمی سن و سال در درس حضور تفننی است، نه حضور جدی برای تحصیل. پس وقتی بقیهُ طلاب آمدند، پرسیدند چه کسی ثمره را یافته است؟ کسی چیزی نگفت. آنگاه گفته شد سید محمد باقر صدر ثمرهُ دیگری غیر از آنچه ما در درس استاد خود یافته بودیم آورده است. پس از او خواسته شد ثمرهُ دو قول را بیان کند که این مورد توجه و تعجب همه قرار گرفت.
مرحوم سید اسماعیل صدر می فرمودند: برادر ما به هر جایی رسید، همان اوایل بلوغ رسید.
در سال 1370 قمری که حضرت آیت الله شیخ محمدرضا آل یاسین در گذشت، مرحوم شیخ عباس رمیثی نگارش تعلیقه ای بر رسالهُ آقا را عهده دار شدند و از سید صدر دعوت کردند در مجلس تحشیه حضور یابند و ایشان نیز در آن زمان تعلیقه ای بر رسالهُ آقا نوشتند. مرحوم شیخ عباس رمیثی که تبحر و تسلط او را دید، فرمودند: «بی تردید تقلید بر تو حرام است.»
ایشان حضور در درس مرحوم آیت الله خویی(ره) را تا سال 1378 و درس فقه آن مرحوم را تا سال 1397 ادامه داد. یعنی عمر تحصیلی ایشان هفده یا هجده سال بود؛ البته در هر روز شانزده ساعت کار علمی می کردند. سپس به تدریس روی آوردند و در سال 1378 قمری درس خارج اصول را شروع کردند و دورهُ اول را تا سال 1391 به پایان بردند. درس خارج فقه را نیز در سال 1381 قمری شروع کردند و تا اواخر ادامه دادند.»
مقام علمی شهید صدر
آثار علمی ایشان نسبت به دیگران دو ویژگی دارد؛ یکی دقت فوق العاده و عمق کم نظیر و دیگر احاطه بر تمام جوانب مسئله و فراگیری همۀ مباحث. در هر قسمتی که وارد شده اند چنان گسترده و عمیق بحث کرده اند که مشکل است کسی بتواند باب جدیدی باز کند. به علاوه آنکه ایشان در علوم دیگری غیر از فقه و اصول با همان دو ویژگی وارد شدند. در فلسفه، اقتصاد، منطق، اخلاق، تفسیر و تاریخ، افق های جدیدی را به روی طلاب باز کردند و مباحث بدیع و ارزشمندی ارائه دادند.
ویژگی های شهید صدر در اصول
شاید بتوان گفت علم اصول به اهتمام ایشان به مرحلۀ جدیدی راه یافت. بر اساس آنچه در کتاب «المعالم الجدیده» آورده اند، علم اصول مراحل سه گانه ای را پشت سر گذاشته است و ما تکامل کمی و کیفی مباحث را به دست ایشان ورود به مرحلۀ چهارم به شمار می آوریم. مراحل سه گانۀ علم اصول بنا بر آنچه خود ذکر کرده اند چنین است:
مرحلۀ نخست: دوره های مقدماتی که ریشه های بحث های اصولی نمایان شد. این عصر از «ابن ابی عقیل» و «ابن جنید» شروع شده و با ظهور «شیخ طوسی» به پایان می رسد.
مرحلۀ دوم: دوره رشد و ظهور علم اصول به صورت مستقل. در این مرحله تأثیرات مباحث اصولی بر مباحث فقهی به صورت گسترده ای مورد توجه قرار گرفت. جلودار این دوره «شیخ طوسی» است و «ابن ادریس» و « محقق حلی» و «شهید اول» از رجال آن حساب می شوند.
مرحله سوم: عصر کمال و شکوفایی که علم اصول به اهتمام «شهید بهبهانی» از اواخر قرن دوازدهم به صورت جدیدی عرضه شد.
«شیخ انصاری» (م1281ق) از بزرگان این دوره و کسی است که علم اصول را به بالاترین درجۀ خود در این مرحله ترقی داد.
به هر حال مرحلۀ جدیدی از علم اصول که به اهتمام شهید صدر بنیان گذاشته شده، مرحله چهارم است.
تکامل مباحث در این مرحله به چند جهت است:
جهت اول: ایراد مباحث کاملا جدید که در گذشته اصلا مطرح نبوده است: مانند بحث از «سیرۀ عقلا و متشرعه و طریق کاشفیت سیره و قوانین حاکم بر آن با اسلوبی بدیع و متین» و نیز طرح «نظریه التعویض» که البته به مباحث رجالی بیشتر شبیه است تا مباحث اصولی. گرچه ریشه های این بحث نزد گذشتگان بوده است، ولی به صورت مستقل و بیان فنی برای اولین بار طرح شده است.
جهت دوم: تغییر مبانی مشهور در علم اصول با ارائۀ دلیل و برهان: مانند بحث از «برائت عقلیه» و «قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان» که به نظر ایشان باید آن را تغییر داد و قاعدۀ «منجزیت احتمال و احتیاط عقلی» را جایگزین کرد. همچنین بحث از حکومت بعض از اصول بر بعضی دیگر در جایی که متوافق در نتیجه باشند؛ نظیر حکومت «استصحاب الطهاره» بر «قاعده الطهاره» ، یا حکومت «اصل سببی» بر «اصل مسببی» که نتیجۀ یکسان دارند و نظیر حکومت «امارات» بر «اصول» که در تمام این موارد قول مشهور را ابطال کرده و مبنای جدیدی قرار داده اند. همچنین است ابطال قول مشهور بر «جریان اصاله الطهاره در ملاقی بعض اطراف شبهۀ محصوره» و نیز «بحث از وضع و ابراز نظریۀ قرن اکید.»
جهت سوم: اصلاح و تعدیل برخی نظریات رایج در علم اصول: مانند بحث از «حقیقت معانی حرفیه» و بحث از «طریق جمع بین حکم ظاهری و واقعی.»
جهت چهارم: درسی سازی: نو آوری های ایشان در ترتیب مباحث اصولی، چنانکه در دورۀ «حلقات علم اصول» و نیز در «تقریرات درس خارج» منعکس است، اهمیت بسیاری دارد. ایشان معتقد بودند در ترتیب مباحث اصولی در گذشته، نکات فنی که به طبیعت حال، تقدیم بعضی مباحث و تأخیر بعضی دیگر را می طلبد، رعایت نشده است. در «دورۀ حلقات»، آخرین دستاورد ها و نظریات اصولی را در قالب آموزشی و در سه سطح مختلف (ابتدایی، متوسط، عالی) عرضه کردند.
جهت پنجم: عنوان بندی: خلق عناوین جدید همراه با جعل برخی اصطلاحات از قبیل«عناصر مشترکه و خاصه»، «ادلۀ محرزه»، «تزاحم حفظی»، «قرن اکید»، «حق الطاعه»، «قطع ذاتی و موضوعی».
همۀ این جهات افزون بر طراحی خاصی که در مباحث علمی، خصوصا بحث «ترتّب»، «تزاحم» و «قاعدۀ لا ضرر» داشته اند، اصول ایشان را دارای برجستگی فوق العاده و منحصر به فرد کرده است.
که البته بحث تفصیلی دربارۀ هر یک از جهات فوق، نیازمند مجال مناسب خود می باشد.(علاقه مندان می توانند برای پیگیری بحث به مقاله ای که آدرس آن در منابع ذکر شده رجوع نمایند.)
منابع:
1ـ قواعد کلی استنباط، سید محمدباقر صدر؛ ترجمه و شرح رضا اسلامی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم 1384.
2ـ رضا اسلامی،«مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، نشریۀ پژوهش حوزه، سال هفتم، شمارۀ 27 و28.

نقشه سایت :: sitemap