عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
صفحه اول فصلنامه علمی تخصصی محفل شماره دوازدهم بیانات تحوّل در عرصه علوم انسانی با نگاه اسلامی و قرآنی/حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم
.:: تحوّل در عرصه علوم انسانی با نگاه اسلامی و قرآنی ::.



اشاره


حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم (متولد سال ۱۳۳۴)، دانش آموخته سطح چهار حوزه علمیه قم و مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در رشته برنامه ریزی است. او در حال حاضر، ریاست پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را بر عهده داشته و نیز در بعضی مراکز معتبر پژوهشی؛ از قبیل شورای علمی گروه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مؤسسه آموزش عالی حوزوی اندیشه، اندیشکده فرهنگ (مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت)، کمسیون فرهنگ و تمدن شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری و کمیته مطالعات انقلاب اسلامی شورای گسترش وزارت علوم، عضویت دارد. از حجت الاسلام ذوعلم، تاکنون کتب و مقالات علمی بسیاری منتشر شده است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم: الف) کتب:۱- نظریه تحول در اسلام (رهیافتی در باب گفتمان دینی)، ۲- تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ۳- فرهنگ معیار از منظر قرآن کریم، ۴- نگاهی به مبانی قرآنی ولایت فقیه، ۵- انقلاب و ارزش ها( پژوهشی درباره سیر تحول ارزشها در پرتو انقلاب اسلامی در ایران)؛ ب) مقالات: ۱- شاخص های تربیت دینی از منظر قرآن کریم، ۲- شبهه شناسی و مواجهه فعّال با آن، ۳- جایگاه تربیت در اندیشه اسلامی امام خمینی(ره)، ۴- کارآمدی ولایت فقیه در عرصه بنیان ها و نهادهای دینی، ۵- آیا پیوست نگاری، یک راه کار نهایی است؟، ۶- تربیت حکمت بنیان.


دوستان درباره پژوهش، نکاتی را شنیده اند و من باید سعی کنم که ابعاد دیگری را عرض کنم تا مورد توجه قرار گیرد. امروز در کشور ما، به تحقیقات بر مبنای نگرش اسلامی، بسیار نیاز است و تقریباً در کمتر جلساتی است که از کمبودهایی که در این زمینه وجود دارد، بحثی مطرح نشود. در واقع، ما به تحقیقاتی نیاز داریم که مبتنی بر چارچوب اندیشه اسلامی، منابع دینی و روش شناسی اجتهادی باشد؛ مباحثی نظیر دین شناسی، معرفت شناسی، نظام شناسی و مسائل اجتماعی و فرهنگی. البته ممکن است این بحث بنده، خیلی بدیهی تلقّی شود؛ ولی وقتی به واقعیت جامعه نگاه می کنیم، می بینیم که توجه به این امر، بدیهی و درک عمق آن و لوازم و اقتضائات و آسیب های آن، بسیار ضروری است. اگر مثلاً به آمار تألیف، تحقیق و پژوهش در مقولات مختلف علوم اسلامی یا حتی مباحثی که ناظر بر مباحث اسلامی هستند، توجه کنیم و آن ها را مورد نقد قرار دهیم، می بینیم که در بسیاری از آن ها، این اصل وجود ندارد؛ چون پژوهش، مطابق با تعریف جدیدی که ما از آن سخن می گوییم، مقوله ای نبوده است که در بستر فرهنگ، ادبیات و عقاید، شکل گرفته و سرمایه های فرهنگی ما روی این ایده باشد؛ بلکه مقوله ای است که از بیرون، وارد شده است. این، آسیبی است که متأسفانه در جامعه ما وجود دارد.


علمای ما همگی محقّق بودند و کار تحقیقاتی انجام می دادند. تمام این آثاری که در کلام، فلسفه، تفسیر، اخلاق و به خصوص فقه، نوشته شده است، آثاری تحقیقاتی است؛ ولی امروز وقتی هفته پژوهش برگزار می گردد و از روش های پژوهشی بحث می شود، می ببیند که این مقوله، مقوله جدیدی است و همراه با نظام آموزشی، وارد کشور ما شده است. بنابراین رگه هایی از دیدگاه های غیراسلامی و غربی- لیبرالیستی، در این عرصه وجود دارد؛ از این رو ممکن است کسی درباره مؤلفه های هویت اسلامی تحقیق کند؛ ولی اثر پژوهشی او را مطالعه می کنید، می بینید بر پیش فرض هایی استوار است که قابل تأمل اند و از آبشخور ناب و زلال اسلام تغذیه نکرده اند. بر این اساس، مراکز پژوهشی بسیاری در کشور ما تأسیس شد که از این روند، جلوگیری کند. ورود فضلا و طلاب حوزوی در عرصه پژوهش نیز علی القاعده باید بر چنین مبنایی استوار باشد؛ یعنی در هر مقوله ای که ما می خواهیم کار پژوهشی انجام دهیم، باید مراقب باشیم که در عین رعایت چارچوب های آکادمیک و رسمی که معیار سنجش تحقیقات هستند، تحت تأثیر مبانی و اصول آن قرار نگیریم و نگاه ناب دینی خودمان را فراموش نکنیم. این نکته، بسیار مهم است. پس اگر سخن از این است که ما باید با نگاه اسلامی و قرآنی، تحوّلی در عرصه علوم انسانی ایجاد کنیم، این ها را مورد بازکاوی، بازخوانی، بازسازی و بازتولید قرار دهیم. عرصه پژوهش هم از این امر، مستثنا نیست؛ مثلاً در مباحث پژوهشی مطرح می شود که محقّق باید بدون پیش داوری و پیش فرض اخلاقی یا حتی علمی که در نتیجه تحقیق، تأثیرگذار است، به عرصه پژوهش ورود کند. اما این امر به طور صددرصد، مقدور و ممکن نیست؛ چون هر محقّق، انگاره، پیش فرض و تعلّق خاطری دارد که اگر بخواهیم آن ها را تجزیه و تحلیل کنیم، آیا صددرصد می توانیم بپذیریم یا باید با تبصره بپذیریم؟ آیا واقعاً من باید حتی پیش فرض های اعتقادی و باورهای دینی ام را به عنوان پیش فرض های رایج تلقّی کنم و فرض کنم که آن ها نیستند، بعد شروع به تحقیق کنم یا باید چارچوب و حدّی برای آن مشخص کرد؟ تحقیقات کتابخانه ای، مشاهده ای و تجربیِ مبتنی بر آمار، چه جایگاهی در پژوهش دارند و آیا عمدتاً ارزشمند هستند؟ چه مقدار به نتایج آن ها می توان اعتماد کرد؟ آیا مثلاً ما می توانیم در تحقیقاتِ مبتنی بر آمار، یک اصل مسلّم فلسفی را به بوته نقد و بررسی بگذاریم؟ ارتباط این ها چیست؟ اگر که ما نگاه پوزیتویستیِ حاکم بر علم و پژوهش را مورد توجه قرار ندهیم و نگاه محتاطانه و نقّادانه به آن نداشته باشیم، چه بسا همین بحث هایی که مطرح شده است و بسیار هم ظریف است، ممکن است برای ما تلّقی به قبول شود. امروزه گاه برخی از تحقیقاتی را که پژوهشگران مسلمان انجام داده اند، جانب دارانه خوانده می شود؛ زیرا آن ها از ابتدا پذیرفته اند که دین در این عالم، اعتبار دارد؛ ارزش های دینی، اعتبار فرازمانی و فرامکانی داشته و جهان شمول هستند.


اعتقاد بنده، این است که برخی از افراد وقتی در فضاهای رایج آکادمیک و رسمیِ پژوهش و مطالعه قرار می گیرند، آن اصول را اصول مسلّم پنداشته و در یک طرف کفه ترازو می گذارند؛ آن ها را با مباحث اسلامی و بنیادی خودمان مقایسه کرده و هم عرض یکدیگر می دانند. از آن جا که آن ها نگاهی نقّادانه و محتاطانه، نسبت به این اصول مسلّم ندارند، دچار چنین آسیب و آفتی شده اند؛ حال آن که ما در این عرصه، به پژوهش های ناب اسلامی نیاز داریم که در واقع بتواند اندیشه هایی؛ مثل اندیشه های حضرت امام(ره) را از خودش بروز بدهد؛ جای این سؤال هست که آیا امام برای انتخاب راهبردی که در انقلاب اسلامی پیش گرفت، از این روش های متعارف مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی سیاسی و نظایر آن ها استفاده کرد؟ اتفاقاً ما اگر مراجعه کنیم، می بینیم که آن تحقیقات که به عنوان پژوهش تلقّی می شد، آن چه را که برای امام، مسئله بود، نفی و انکار می کرد. آیا امام، غیرمحقّقانه وارد شده بود؟ نه؛ امام کاملاً در عرصه انقلاب، محقّقانه وارد شد؛ ولی محققّی بود که در بستر فرهنگ، ادبیات، اندیشه، مبانی و تفکر ناب دینی، پرورش یافته بود. نکته دیگری که باید عرض کنم، این است که مقام معظم رهبری(دام ظله العالی)، کار پژوهشی، فکری و علمی را در سه بیان مطرح کرده اند. مرزبندی بین کار علمی و پژوهشی، قدری روشن است؛ چرا؟ چون کار پژوهشی با کار علمی تفاوت دارد. تدریس، تحصیل، حفظ کردن، خواندن و امتحان دادن، همه کار علمی هستند؛ اما پژوهش، این است که شما خودتان مطلبی را تولید کنید. ولی کار فکری چیست؟ ما پژوهش های زیادی داریم که لزوماً کار فکری نیستند؛ یعنی نوآوری ندارند و صرفاً گردآوری هستند؛ نه مسئله ای در آن ها، حل شده است و نه راهی را نشان می دهند؛ در یک کلام، پژوهش نیستند. در پژوهش، محصول فکر پژوهشگر را خیلی روشن، باید دید. در نظام جمهوری اسلامی ایران که نظامی برخاسته از فکر و انگیزه دینی است و به برکت خون شهدا، شکل گرفته است، پژوهش های ما قطعاً باید نسبت به جامعه و نظام، حسّاسیت داشته باشد. اگر بخواهد بریده از آن باشد و به مسائل، مشکلات، آسیب ها و نیازهای او توجه نکند، خیلی کارآمد نیست. ضلع دیگر، این است که در جامعه ما باید هویت الهی، دینی و اسلامی، ارتقاء پیدا کند که بر اساس آن، فرهنگ دینی، اخلاق دینی و روش و منش دینی، در رفتار فردی و اجتماعی ما رشد می یابد؛ یعنی بُعد هویتی، که از ابعاد هویتی، بُعد فرهنگی است. ما باید در جامعه واقعاً ببینیم که چه خلل های هویتی ایجاد شده است. تمام رسانه های غربی و نظام های علمی و آموزشی غربی که ده ها سال است بسیار عمیق و اثرگذار در جامعه ما کار کرده و هنوز هم جریان دارند، درصدد آن هستد که هویت اسلامی را دست کاری کنند؛ تغییر بدهند؛ در آن، تحریف ایجاد کنند؛ یا آن را در حدّ یک هویت ملی، منطقه ای و جغرافیایی تقلیل بدهند.


آخرین نکته ای که بر آن تأکید دارم، این است که تا وقتی که یک مسئله، واقعاً برای خود شما به عنوان یک سؤال، مطرح نیست، آن را به عنوان یک مسئله پژوهشی دنبال نکنید. تا وقتی که خودتان به پاسخ آن مسئله، واقعاً نرسیدید و ابعاد آن برای شما روشن نشده است، دست به قلم نشوید. خلاصه، باید خیلی مراقب باشیم که «پژوهش سازی» در کار ما وارد نشود. امروزه یکی از آفاتی که ما در عرصه پژوهش داریم، همین پژوهش سازی هاست؛ یا به تعبیری که رایج است: «کتاب سازی». امیدواریم که شما دوستان با توکل به خدا و توجه به این نکته که قرار است کاری انجام بدهید که پیشینیان انجام نداده اند و با حضور شما قرار است مسیرهای محکم تر، زلال تر و عمیق تر طی شود و قرار نیست که حرف گذشتگان را کپی برداری کنید، بتوانید راهی را در عرصه یا موضوعی که دنبال می کنید، بگشائید و انتظار جامعه آینده ما را نه فقط در سطح کشور که در عرصه جهان اسلام و فراتر از جهان اسلام، پاسخ دهید. امروز اسلام نمی خواهد پاسخ گوی اسلام و یا پاسخ گوی جهان اسلام باشد. ما باید بتوانیم مسائلی که حتی در جهان غرب وجود دارد، با نگاه مبنایی اسلامی، تحلیل کرده و برای آن، راه حل و راهبرد ارائه کنیم. 


 


حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم

نقشه سایت :: sitemap