یکی از ویژگیهای مهمی که یک دانش پژوه موفق باید از آن برخوردار باشد خلاقیت در اندیشه است. خلافیت یکی از پدیدههای شگرف ذهن انسان (Special Abilities) میباشد که تقریباً ماهیت آن ناشناخته مانده است؛ این امر، نوعی توانایی خاص در ارائه طرحهای جدید میباشد که برخی از افراد باهوش و استثنایی از آن برخوردار هستند. باید دانست که خلاقیت، اساس، نقطه آغازین و به اصطلاح، مُوَلّد نوآوری است. زیرا نوآوری در واقع تلاش برای تبدیل ایدههای خلاق به محصول و فرآیند است.
توصیههایی برای یافتن حس خلاقیت
1. تنوع طلب باشید؛ یکی از موانع بر سر راه خلاقیت شخصی ما، مسیر عادت شدهای است که برای خود خلق میکنیم. پس خود را از این مسیر بیرون بکشید و راههای جدیدی را بیازمایید. آثار پژوهشی بخوانید و فقط به رشته تخصصی خود بسنده نکنید.
2. از خودتان بپرسید:«چطور میتوانم بیشتر و بهتر بیاموزم؟»؛ باید توجه داشته باشید که توانایی با برداشت ذهنیِ مثبت، رابطه مستقیمی دارد. اگر متقاعد شدهاید که فرصت کم است و باید مهارتهای خود را بهتر و بیشتر ارتقاء دهید، این دستورالعمل دو مرحلهای را انجام بدهید: الف- مشتاقانه پیشنهادها را بپذیرید. چون هر پبشنهاد یک فرصت است؛ ب- روی این نکته تمرکز کنید که «چطور میتوانم از فرصت ها بیشتر استفاده کنم؟» بعضی از این جوابها ممکن است شامل برنامهریزی بهتر، انضباط بیشتر و یا مختصر و مفیدکردن فعالیتهای روزمره، یا کلاً حذف امور غیر ضروری باشد.
3. ایمان داشته باشید که با توکل به خدا میتوانید موفق شوید؛ وقتی ایمان داشته باشید که میتوانید کاری را انجام دهید، ذهن شما خود به خود، راههای انجام آن را مییابد. ایمان به راه حل، دست یابی به آن را آسان میکند، مخصوصاً که طبق اعتقادات ما، مؤمن همیشه حمایت و توفیق الهی را نیز همراه دارد.
4. افکار نو را پذیرا شوید؛ اجازه ندهید سنتهای دست و پاگیر، ذهن شما را فلج کنند. جستجوگر باشید و راههای جدید را امتحان کنید. در هر کاری که انجام میدهید پیشرو باشید. سه راه برای مقابله با تفکر سنتی میتوان پیشنهاد کرد: الف- به نظرات افراد توجه کنید و فکرهای جدید را پذیرا شوید؛ و اساساً با افکار منفی مانند «نتیجه نمیدهد»، «نمیشود»، «بیفایده است» مبارزه کنید؛ ب- پیوسته در حال جستجو باشید و خبرهای جدید را پیگیری و یافتههای نو را امتحان كنید؛ ج- پیشرو باشید، نه دنباله رو؛ نگویید:«چون قبلاً از این روش برای انجام کارها استفاده میشد، پس در اینجا هم باید طبق همان شیوه عمل کنیم»؛ بلکه در مقابل بگویید:«چطور میشود این فعالیت را بهتر از آنچه که در گذشته انجام میدادیم، انجام دهیم؟»
5 دید خود را گسترش دهید؛ در اینجا دو راه برای دریافت محرکهای ذهنی توصیه میشود: الف- با صاحب نظران ارتباط داشته باشید. سعی کنید حداقل با یک گروه علمی که روی مسائل مورد علاقه شما تأثیر میگذارند، و با یک گروه که بیرون از حوزه علاقههای مطالعاتی شما فعالیت میکنند، ملاقات و ارتباط مستمر داشته باشید؛ ب- همه چیز را به پرسش بگیرید. هیچ چیز بی نیاز از نقد نیست. با آزادی کامل هر چیز و همه چیز را به طور مطلق به چالش بگیرید.
6. سؤال کردن و شنیدن را تمرین کنید؛ انسانهای بزرگ، بیشتر میشنوند و انسانهای کوچک، بیشتر حرف میزنند. این برنامه سه مرحلهای را برای تقویت تفکر خلاق، از طریق پرسیدن و شنیدن اجرا کنید: الف- دیگران را تشویق به حرف زدن کنید؛ ب- دیدگاههای خود را از طریق پرسشهایی که طرح میکنید، محک بزنید. اجازه بدهید که دیگران در اصلاح افکارتان به شما کمک کنند؛ ج- به چیزی که طرف مقابل میگوید، خوب گوش کنید. گوش کردن به معنای آن است که اجازه دهید حرفهایی که زده میشود، در ذهنتان رخنه کند.
7. از ایدههای خود برداشت عملی داشته باشید و آنها را شکوفا کنید؛ برای این امر، سه راهکار پیشنهاد میگردد: الف - نگذارید افکار از ذهنتان فرار کنند. آنها را روی کاغذ بیاورید؛ ب- ایدههایتان را مرور کنید. آنها را دائما در پروندهای که در جریان است (مثل در یک سررسید سال)، ثبت کنید؛ ج- ایدههایتان را به کار ببرید و آبیاری کنید. آنها را رشد دهید. راجع به آنها فکر کنید.
همواره باید به خاطر داشته باشیم که صرف به خاطر سپردن این مطالب، هیچ سودی را عایدمان نمیکند؛ بلکه باید به این توصیهها عمل کرد. خلاقیت نه تنها نقش مؤثری در رشد فردی دارد بلکه میتواند تأثیرات مهم جمعی نیز داشته باشد.