عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
صفحه اول اندیشوران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
.:: اعتقادات عقلانی از فقه هم مهمتر است ::.

اشاره آیت الله سیّد ابراهیم خسروشاهی، در سال 1303 شمسی، در شهر مقدس قم، دیده به جهان گشود. ایشان پس از طی دروس مقدّماتی، از محضر بزرگانی نظیر امام خمینی(ره) و علّامه طباطبائی(ره) بهره‌مند گردیدند. این عالم اخلاق، سال‌های متمادی در مدارس علمیّه تهران، به تدریس منقول و معقول اشتغال داشته و در این مدّت از تعلیم و تربیت طلّاب فاضل، غفلت نورزیده‌اند. دروس فلسفه ایشان، همواره مورد استقبال فضلا و طلّاب مشتاق حکمت متعالیه قرار گرفته است. ایشان مقاله‌ای تحت عنوان «مکتب تفکیک، دستخوش تفکیکی دیگر» در نقد مبانی مکتب تفکیک نگاشته‌اند که توجّه صاحب‌نظران را به خود جلب نموده است. خوشه‌چینی از خرمن علم و ایمان بزرگان غنیمتی است که محفل هیچ‌گاه خود را از آن بی‌نیاز نمی‌داند. عدّه‌ای از مخالفان فلسفه اعتقاد دارند که فلسفه مایه گمراهی است، در واقع آن‌ها به نوعی نسبت فلسفه و ایمان را معکوس می‌دانند، نظر حضرت‌عالی چیست؟ این مباحث کمی خَلط شده، اصل اینکه انسان اعتقادات محکم و عقلانی داشته باشد از واجبات است و از فقه هم مهم‌تر است؛ امّا تفاوت ایمان و مسائل علمی، سخن دیگری است که امام هم فرموده اند (در شرح حدیث دوم از کتاب چهل حدیث). کلام مرحوم امام، ناظر به این است که مسائل عقلی اگر به قلب انسان وارد نشود خطرناک است. انسان ممکن است بتواند سخنرانی خوبی ایراد کند، ولی قلبش واقعاً مرتبط نباشد، عملش مسلمانی نباشد، منطقش مسلمانی نباشد؛ ولی بحث اوّل این است که مسائل علمی و عقلی جزء واجبات است. در مقابل این پاسخ، ممکن است مخالفین بگویند خوب! برای اعتقادات عقلانی بروید سراغ کلام، چرا سراغ فلسفه می‌روید که غرض ابتدائی آن دفاع از دین نیست، چه پاسخی دارید؟ استاد شهید به این سئوال پاسخ گفته است. ایشان در کتاب علوم اسلامی می‌گوید: مسایل کلاسیک و دینی در تشیّع، طی سالیان، طوری شد که به خاطر صدرالمتألّهین و با روش ایشان، این علوم به شکل واقعی درآمد و عملاً بهتر از کلام سابق، وظیفه دفاع از دین را انجام داد. از این جهت به آن کلام سابق که مبتنی بر نگاه ایشان نیست کمتر توجه می­‌شود؛ البته کلام قدیم هم لازم است، مانند فیزیک قدیم، ریاضیات قدیم و غیره. از سالی که مرحوم ملّاصدرا در تشیّع قیام کرد تاکنون، این قیام فکری ایشان در ممالک اسلامی گُم و مجهول‌القدر مانده است که متأسفانه با آن آشنا نیستند. ایشان بحث را هم از جهت حکمت مشّاء و اشراق و هم تصوّف و عرفان و هم کلام، به صورت روشمند گردهم آورد و نتایج بسیار خوبی به دست داد. پس از زحمات ایشان، دیگر آن کلام قدیم از رونق افتاد. برخی‌ها همچون علّامه طباطبایی قائل به شرافت علم فلسفه هستند. برخی از فقها همچون مرحوم آیت الله بهجت نیز در پاسخ به این سئوال که آیا خواندن فلسفه اشکال دارد یا نه، فرموده‌اند: اتّفاقاً خواندن فلسفه خوب هم هست، ولی برای اهلش. مثل اینکه ریاضی را عدّه‌ای نمی‌فهمند و قدرت ذهنی ندارند، نباید بخوانند نه اینکه از اساس منکر ریاضیات شوند. آیا شما توصیه‌ای هم برای طلّاب دارید که در این وادی قدم بگذارند؟ ما در مقاله‌ای به همه این‌ها پاسخ داده‌ایم. این‌ها همه‌اش ناشی از ناآشنایی با مسایل ملّاصدر است. حاج شیخ غلامرضا یزدی از معاصران میرزا مهدی اصفهانی - مبتکر مکتب تفکیک - در یزد بود. عازم تشرّف به خانه خدا بود و در مسیر تشرّف، چند روزی را که در مدرسه فیضیّه قم اقامت داشتند از ایشان خواستند تفسیری بگوید که ایشان هم تفسیری نوشته بود که چاپ شد. مطلب را با روش اسفار بیان کرد نه اینکه به‌عنوان فلسفه ارائه شده باشد؛ یعنی خدمت به قرآن و دین است نه اینکه خلاف باشد، که بخواهیم این‌ها را جدا حساب کنیم. منتها این تفسیر یک عیبی دارد که کاملاً استدلالی بیان نشده است. امام w هم همین را می‌گوید؛ مسایل اعتقادی، فقهی، اخلاقی سه تخصّص است. هیچ‌کدام از اهل این سه علم حق تعرّض به دیگری ندارد. از این‌طرف مرحوم ملّاصدرا در درجه اوّلِ توحید و خداشناسی قرار دارد. کسانی‌که این مسایل را می‌گویند ناشی از ادراک نکردن مسایل ملّاصدرا است. لازم نیست همه وارد شوند؛ هر کس در هر حوزه‌ای خوب امتحان پس داد، در همان‌جا وارد می‌شود. آقای بروجردی -در آن زمان که به علّامه طباطبایی در برپایی کرسی فلسفه اعتراض شد- نامه‌ای به ایشان (آیت الله بروجردی) نوشته شد که دستور بدهید امتحان منظومه جزو مقدّمات عقاید شود، اگر این باشد دیگر اشکالی ندارد. ایشان فرموده بودند: برخی می‌روند این درس‌ها را نمی‌فهمند، مشکل برای ما این است. ما خودمان این درس‌ها را خوانده‌ایم. ولی برخی می‌آیند می‌نشینند، نمی‌فهمند و منحرف می‌شوند. حضرت‌عالی فلسفه را نزد مرحوم علّامه طباطبایی درس گرفتید؟ هر چه بلد باشم از مرحوم علّامه و کتاب‌های ایشان است. نزد علّامه طباطبائی مشخّصاً چه درسی گرفتید؟ پای منظومه رفتم که آقای سبحانی هم در این درس شرکت می‌کرد. بعد اسفار شروع کردند که هم تفسیر و هم اسفار را درس گرفتم. در مقاله “مکتب تفکیک دست­خوش تفکیکی دیگر” ، ذیل روایتی که سوره توحید و آیات ابتدایی سوره حدید را مربوط به متعمّقین آخر الزّمان می‌داند، شما آن روایت را ناظر بر امثال ملّاصدرا دانسته اید. ولی مکتب تفکیکی‌ها متعمّق بودن را فضولی می‌دانند؛ جزو کمال نمی‌دانند. آن‌ها می‌گویند تأویل در قرآن کار معصوم است؛ مثلاً آقای ملکی میانجی در کتاب علوم قرآن این را فرموده‌اند که تأویل از شئون معصوم است. خب این اگر خوب بررسی نشود باعث تردید طلبه‌ها می‌شود که آنها که فلسفه می خوانند ظاهر آیات را تأویل می کنند. ریاضیات را با ظواهر نمی‌شود تدریس کرد. در آیات عقایدی قرآن، ظواهر می‌رود کنار. Pعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىO (طه/5) ظاهر است، اینکه بخواهی با این ظواهر صحبت کنی، نمی‌شود. باید علمی باشد که همان‌طوری که صلاه و صیام، مُجمل قرآن را توضیح می‌دهد، ‌آیات شریف اعتقادیات را [آیاتی]مثل آیات اوّل سوره حدید توضیح دهد، یا باید به جز خواندن و ثواب بردن کار دیگری نکرد یا اینکه اگرکسی بخواهد به معانی وارد شود باید حتماً یک علمی دستش را بگیرد و او را از انحرافات نجات دهد. برخی می‌گویند اگر فقط ظواهر و پوسته اسلام را به مردم انتقال بدهیم و آن محبّت، نگاه عرفانی و عاشقانه به هستی را به مردم منتقل نکنیم، جامعه به معنویت و اخلاق بیشتر رو نمی‌کند؛ برخی قائلند اگر نگاه افرادی مثل علّامه طباطبایی در جامعه گسترش پیدا کند معنویت و اخلاق هم به تبع آن گسترش پیدا خواهد کرد. این سعی از طرف خود علّامه و آن‌ها هم هست. چون می‌گویند باید قابلیّت داشته باشیم. زمانی که من با ایشان بحث می‌کردم می‌گفتند:نمی‌فهمی؛ وقتی آدم نمی‌فهمد باید چه کار کند؟! آن حرف‌هایی که فهمش مشکل است، نباید در جامعه پخش شود. این بحث‌های عمیق جایش در کلاس‌های درس است که در دسترس دیگران نیست. این مباحث، عین ریاضیات و فیزیک هسته‌ای عمیق است. مگر می‌شود این بحث را در تلویزیون مطرح کرد. مثلاً اگر کسی بیاید در تلویزیون مسایل هسته‌ای را مطرح کند؛ برای چه کسی مطرح می‌کند؟ باید افرادی باشند که آموزش دیده باشند؛ پس باید شبکه مخصوص آن‌ها باشد و الّا انحراف پیدا می‌شود. از فرصتی که در اختیار محفل گذاشتید صمیمانه تشکّر می‌کنیم.

آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی /محفل

نقشه سایت :: sitemap