عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: دایرهالمعارف نویسی و مقالات دایرهالمعارفی ::.



لطفاً درباره اهمیت دایرهالمعارف‌نویسی و جایگاه آن در مقوله فرهنگ‌سازی کشورها، اندکی توضیح بفرمایید.

مستحضر هستید که دایرهالمعارف‌ها، دانش‌نامه‌ها و فرهنگ‌نامه‌ها و در یک کلام، کتب مرجع، کتبی هستند که در تألیفات و

پژوهش‌ها می‌توان به آن‌ها ارجاع داد و مطلب مستند از آن‌ها نقل کرد و این در تحقیقات علمی دنیای امروز، اهمیت

فوق‌العاده‌ای دارد. به هر مقدار که مقاله‌ای از منابع معتبر بهره‌مند باشد، ارزش علمی آن بالاتر خواهد بود. اصطلاحاً به

مقاله‌ای، مقاله دایرهالمعارفی اطلاق می‌گردد که هیچ سخن غیرمستندی در آن گفته نشود. بنابراین، امروزه شناسنامه فرهنگی یک

کشور و ملت، وابسته به کیفیت دایرهالمعارف‌‌هایی است که تدوین و تألیف می‌کنند. حتی کشورهای خیلی کوچک و با سابقه

تاریخی اندک هم سعی می‌کنند برای اثبات هویت فرهنگی و ملّی خودشان، دایرهالمعارف مختص به خودشان را داشته باشند؛ مثلاً

کشور کویت که اصل وجودی آن هم مورد ادّعای یک کشور دیگر قرار دارد، دایرهالمعارف مفصّلی را تدوین نموده تا اثبات

کند دارای یک هویت مستقل و ملت و فرهنگ مستقلی بوده و جایگاهی در میان سایر کشورهای جهان دارد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این احساس که ما به عنوان پرچمداران اسلامِ حقیقی و شیعی، باید بیان و قرائت خودمان

را از اسلام که همان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت b است، به سایر ملت‌ها داشته باشیم، بسیار مورد توجه قرار

گرفت. در آن مقطع، هجوم افکار الحادی، به‌خصوص از جانب مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها و هم‌چنین کمبود منابع ارائه شده

شیعی به زبان آکادمیک و علمی در جهان، ما را که تازه انقلاب کرده بودیم، آزار می‌داد. مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بر

همین مبنا توسط جناب آقای سید محمدکاظم موسوی بجنوردی که خود از پیشگامان مبارزه علیه رژیم پهلوی بوده و سالیان

متمادی را در زندان سیاسی، سپری کرده بود، در دوم اسفند سال 1362 پایه‌گذاری شد. در این مرکز، مجموعه بزرگی از

اندیشمندان، علما، اساتید و شخصیت‌های بارز علمی کشور از حوزه و دانشگاه جمع شده‌اند. رسالت این مرکز، پرداختن به

موضوعاتی است که به نحوی با فرهنگ ایرانی و اسلامی در گستره جغرافیای جهان اسلام، ارتباط پیدا می‌کند.

اولین پروژه علمی این مرکز، تدوین دانشنامه‌ای تخصّصی درباره اسلام بود که ذیل عنوان «دائرهالمعارف بزرگ اسلامی»

با همکاری صدها استاد و پژوهشگر ایرانی آغاز شد و تاکنون 21 مجلّد از آن عرضه شده است.

وضعیت دایرهالمعارف‌نویسی در کشورهای دیگر، به‌خصوص در حوزه مطالعات اسلام چگونه است؟

می‌دانید که اولین دایرهالمعارفی که با موضوع جهان اسلام نوشته شد، دایرهالمعارفی است که مستشرقین در اروپا تنظیم کردند

که ویرایش دوم آن هم در سال‌های اخیر، منتشر شد. این دایرهالمعارف در ابتدا، به سه زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی به

چاپ رسید و بعدها در جهان اسلام، به زبان عربی هم ترجمه شد. قبل از انقلاب، حرف «الف» این دایرهالمعارف، تحت

عنوان «دانشنامه ایران و اسلام» ترجمه و به چاپ رسید. بعد از پیروزی انقلاب، مؤسسه‌ای با عنوان «بنیاد دایرهالمعارف

اسلامی»، زیر نظر جناب آقای دکتر حداد عادل در تهران، تأسیس گردید و کار ترجمه دایرهالمعارف مستشرقین را از حرف

«باء» ادامه داد و آن را با عنوان «دانشنامه جهان اسلام» منتشر نمود که اکنون به جلد هجدهم رسیده است. البته اساس

کار آن بنیاد، بر ترجمه اثر مستشرقین است، ولی محوریت کار ما در دائرهالمعارف اسلامی بر تألیف است.

تبیین اسلام، آن هم به زبان شیعی و اهل بیت پیامبر a، پس از انقلاب اسلامی برای اولین بار است که به صورت تألیفی اتفاق

می‌افتد و این، کار بزرگی است؛ از آن جهت که برای تألیف هر مدخل و عنوان دائرهالمعارفی، منابع فراوانی مورد نیاز است؛

مثلاً اگر بخواهید عالِمی را که چند صد سال پیش در کشور اندونزی زندگی می‌کرده و آثاری داشته و تأثیر فرهنگی بر جا

گذاشته است، معرفی کنید، مگر چه‌قدر درباره او منبع داریم؟ یا مثلاً اگر بخواهید «فرقه اِباضیه» را معرفی کنید، چه‌قدر

در ایران، از خود آن‌ها و نقدهایی که بر فکر آن‌ها وارد شده است، منابع تحقیق وجود دارد که بتوانیم مقاله آن را بنویسیم و این

مقاله بتواند با تحقیقاتِ معمولاً جامع و پُرتتبّعی که مستشرقین انجام می‌دهند، هماوردی کند؟ اساساً مستشرقین در این مسایل،

بسیار ریز می‌شوند و مقالات‌شان دارای ارجاعات و منابع فراوان است. اگر ما حرف جدیدی نداشته باشیم و از لحاظ تولید

محتوا نتوانیم حرف آخر را در معارف اسلامی بزنیم، در واقع، هدف و رسالت خودمان را نتوانسته‌ایم انجام دهیم؛ فلذا در این

سی سال اخیر که از تأسیس این مرکز گذشته است، با تلاش مجدّانه‌ای توانسته‌ایم کتابخانه‌ای تخصّصی را در زمینه اسلام و

ایران که تا به حال حدود هشتصد هزار جلد کتاب در آن فراهم آمده است، در اختیار محقّقان و مؤلّفان این مرکز قرار دهیم.

این را عرض کنم که یکی از پنج کتابخانه تخصّصی ایران در این‌جا فراهم آمده و تلاش بسیار وسیع  صورت گرفته است تا

بتوانیم منابع تحقیق را در این‌جا گردآوری کنیم. شما می‌دانید که تهیه منابع در جهان سوم، بسیار مشکل است. بدون داشتن منابع،

هرچند که مؤلّفان و نویسندگان قوی هم داشته باشیم، ابزار کار در اختیار آن‌ها نیست. بنابراین، تجهیز و تهیه کتابخانه، مهم‌ترین

نکته در تدوین و نگارش دایرهالمعارف‌های علمی است. به عنوان اشاره عرض کنم که بیش از 150 هزار جلد در کتابخانه

مرکز، به صورت فتوکپی موجود است؛ چرا که اصل آن‌ها دیگر در بازارِ فروش یافت نمی‌شود. بنابراین با زحمت و تلاش

زیاد از سراسر دنیا، از کتابخانه‌های مهجور محقّقان و یا از کتابخانه‌های شخصی، نسخه‌ای به امانت تهیه شده و از آن،‌ کپی

گرفته شده است. همه این کارها برای این است که بتوانیم منابع تحقیق را در اختیار محقّقان قرار دهیم. البته خوشبختانه با

گسترش شبکه جهانی اینترنت تا حدودی نسبت به گذشته، استفاده از منابع، تسهیل شده است.

نحوه گزینش مدخل‌ها و عناوین مقالات به چه ترتیب است؟

در سراسر دنیا، دایرهالمعارف‌ها و دانشنامه‌های فراوانی وجود دارد. به عنوان لیست اولیه برای این‌که مشخّص شود چه

اصطلاحات و عناوینی را باید برای نگارش مقاله در دایرهالمعارف برگزینیم، به همین مراجع و دانشنامه‌ها مراجعه می‌کنیم؛

یعنی نگاه می‌کنیم آن‌ها چه مطالبی را آورده‌اند و چه مطالبی را نیاورده‌اند. البته ما تابع آن‌ها نیستیم. تنها فهرست‌‌برداری اولیه

صورت می‌گیرد و در طول کار هم از جانب اصحاب تحقیق، چه در داخل مرکز و چه خارج از آن، دائماً عناوینی پیشنهاد

می‌شود. مفاهیم جدیدی که در جهان امروز، بسیار مورد بحث قرار می‌گیرند و به‌خصوص در مباحث مربوط به سنت و مدرنیته

و مباحث جدید علوم انسانی، از این جمله‌اند که در بخش عناوین ویژه به دایرهالمعارف اضافه می‌شوند؛ از این رو ممکن است

عناوینی پیشنهاد شود که در هیچ یک از دایرهالمعارف‌های سابق، مدخلی نداشته باشد. البته در مسیر انتشار دایرهالمعارف، ممکن

است برخی عناوین به دلایلی نوشته نشود یا به صورت یک حفره برای انجام تحقیقات بیشتر، به ویرایش بعدی موکول شود.

طبعاً پس از اتمام ویرایش اول، کار مهمی که می‌ماند پرداختن به کاستی‌ها و عناوینِ از قلم افتاده است.

یک مقاله دایرهالمعارفی یا به تعبیر حضرت‌عالی «مدخل»، جهت انتشار در دایرهالمعارف، چه مراحلی را باید طی کند؟

انتخاب عناوین مقالات در دایرهالمعارف، ضوابط خاصّی دارد؛ به عنوان مثال ممکن است برای شما سؤال پیش بیاید که چرا

عنوان «ناپلئون» در دایرهالمعارف آمده؛ در حالی که او نه مسلمان بوده و نه کشورش در حوزه جغرافیایی جهان اسلام

قرار داشته است؟ اساساً ناپلئون چه ربطی به دایرهالمعارف اسلامی دارد؟ باید گفت: ما می‌دانیم که ناپلئون در  دوره

حکومت‌اش، وارد مصر می‌شود و آن‌جا را اشغال می‌کند؛ از این نظر، تحوّلات و نتایج آن اشغال، با جهان اسلام، ارتباط پیدا

می‌کند. با بیان این مثال، خواستم اشاره کنم که هر آن‌چه که به تاریخ اسلام و مسلمین و کشورهای اسلامی در گستره پهناور

تاریخی جهان اسلام مرتبط می‌شود، لازم است در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، یک مقاله یا به اصطلاح، یک مدخل، به آن

اختصاص داده شود.

ابتدا در بخشی تحت عنوان بخش «گزینش عناوین»، عنوان و مدخل، انتخاب می‌شود. این‌که چه عناوینی را در دایرهالمعارف

بیاوریم یا نیاوریم، خودش بحث مفصّلی دارد. این‌که به چه عناوینی بپردازیم و آن را در حوزه تاریخ و فرهنگ اسلام و مسلمین

قرار بدهیم، در بخش گزینش عناوین، بحث‌های فراوانی پیرامون آن صورت می‌گیرد. جلساتی درباره سیاست‌گذاری‌های کلّی

یک مدخل، حتی تا شورای عالی علمی که شورایی متشکّل از رؤسای بخش‌ها و دپارتمان‌های علمی است، برگزار می‌گردد؛

چون بسیار مهم است که ما چگونه بنویسیم که اولاً دایرهالمعارفی که نوشته می‌شود، در کشورهای اسلامی ممنوع‌الورود نشود

و حساسیت‌های قومی، مذهبی، طائفه‌ای و فرقه‌ای در جهان اسلام ایجاد نکند، مثلاً «آل‌سعود» را چگونه بنویسیم تا این

دانشنامه، به کشور عربستان ممنوع‌الورود نشود یا همین‌طور «آتاتورک» را چگونه بنویسیم تا کشور ترکیه، مانع ورود آن

نشود و در عین حال، حقیقت را فدای مصلحت نکرده باشیم. ثانیاً بتوانیم با زبان علمی و با سند و مدرک، حرف بزنیم.

پس در این‌جا گزینش عنوان، خیلی مهم است. حال، عناوینی که انتخاب می‌کنیم، گاهی باید به صورت مستقل بیاید و گاه می‌تواند

در ذیل عنوان دیگری، گنجانده شود؛ مثلاً آیا می‌توانیم مدخل «انتظار» را تحت یک عنوان مستقل بیاوریم یا باید آن را

زیرمجموعه عنوان «مهدویت» قرار بدهیم؟ خود این مسئله، بحث‌ فراوانی دارد؛ این‌که آیا باید تحت یک عنوان مستقلّی بیاید

یا باید در ذیل عنوان کلّی‌تری قرار بگیرد؟ این سیاست‌گذاری، توسط شورای عالی علمی صورت می‌گیرد که مدیران و

رؤسای بخش‌های مختلف علمی مرکز و مشاوران عالی و سرویراستار، ماهیانه جلساتی را در این باب برگزار می‌کنند.

پس از انتخاب مدخل، کار بدیع این مرکز این بوده که یک پرونده و فایل علمی برای آن مدخل، توسط پژوهشگران کتابخانه قبل

از تألیف مقاله تشکیل می‌شود. پرونده علمی، از آن جهت لازم است که بتوانیم استقصای قابل قبولی، نسبت به منابع داشته باشیم؛

به عنوان مثال، اگر قرار باشد مقاله حضرت ابراهیم g را بنویسیم، قبل از سفارش مقاله، پرونده علمی ایشان را تشکیل

می‌دهیم. خب، ممکن است به فرض، درباره حضرت ابراهیم g، دویست جلد کتاب وجود داشته باشد که یا به‌طور مستقل به

ایشان می‌پردازد یا تنها بخش‌هایی از آن، در رابطه با حضرت ابراهیم g است. قبل از نگارش مقاله، از میان این دویست

جلد کتاب، یک پرونده علمی مفصّل تهیه می‌شود که در حقیقت، منابع لازم را به صورت یک‌جا در اختیار محقّق قرار می‌دهد.

این پرونده، هم می‌تواند به صورت فایل دیجیتالی باشد و هم فایل کاغذی و چاپی. در واقع، وقتی می‌خواهیم تألیف مقاله‌ای را به

مؤلّف متخصّص آن، سفارش بدهیم، همراه آن سفارش، یک پرونده علمیِ چه‌‌بسا قطوری را هم به نویسنده می‌دهیم. وقتی این

پرونده را به او می‌دهیم، مثل این است که دویست جلد کتاب را به او داده‌ایم.

روش کار در تشکیل پرونده‌ به این شکل است که از میان منابع، صفحات مربوط به مدخل مربوطه، کپی گرفته می‌شود و

مجموع منابع، به ترتیب قدمت و اعتبار منبع، طبقه‌بندی و شماره‌گذاری می‌گردد. ما در کتابخانه دایرهالمعارف بزرگ اسلامی،

بخشی داریم که فقط پرونده‌های علمی در آن، نگهداری می‌شود. این پرونده‌ها گاه خیلی مفصّل هستند. ممکن است مقاله چاپ‌شده

نهایی درباره حضرت ابراهیم g، دو صفحه بیشتر نباشد، ولی پرونده علمی آن که در حقیقت، پشتوانه علمی مقاله است،

چندین مجلّد باشد که در بخش پرونده‌های علمی، البته جدا از کتابخانه اصلی، نگهداری می‌شود. نحوه تهیه این پرونده‌ علمی،

نیاز به آموزش دارد و افرادی که می‌خواهند این کار را انجام دهند، باید این آموزش‌ها را ببینند.

حُسن پرونده‌ علمی، این است که وقتی محقّق با پرونده علمی، مواجه می‌شود، با مجموعه‌ای کامل از اطلاعات و داده‌ها درباره

موضوع مقاله روبه‌رو می‌گردد. منابع نگارش مقاله به قدری مهم است که حتی اگر منبعی هم شناسایی شد و ما آن را نداشتیم،

سفارش داده می‌شود و کپی یا عکس یا میکروفیلم آن، از کتابخانه‌ای که آن منبع در آن موجود است، گرفته می‌شود. حتی ممکن

است جهت تهیه منبعی، به کتابخانه‌های خارج از کشور، سفارش داده شود.

 سپس نویسندگان با استفاده از این پرونده که در واقع شامل تمامی منابع موجود در کتابخانه در زمینه آن مدخل است، مقاله را

تألیف می‌کنند. هر مقاله بعد از نگارش، توسط ارزیابان، دقیقاً بررسی می‌شود؛ یعنی ویرایش‌های گوناگون؛ اعم از محتوای

علمی، نگارش فنّی، کنترل منابع و ویرایش نهایی، روی آن انجام شده و چنان‌چه تأیید گردد، در نوبت چاپ قرار می‌گیرد.

بنابراین پس از تهیه پرونده علمی، مؤلّف موظّف است تمام آن را بخواند و چکیده‌ای از آن را در قالب مقاله، آن هم با نگارش

دائرهالمعارفی ارائه کند. بعد از آن‌که مقاله نوشته شد، چندین گروه ویراستاری؛ اعم از علمی و فنّی به ویرایش آن می‌پردازند.

یکی از محورهای ویراستاری، تطبیق نقل‌قول‌های مندرج در مقاله با منابع است؛ چرا که گاه پیش می‌آید نویسنده، اشتباه نقل‌قول

کرده باشد و یا اصلاً استنباط‌اش، اشتباه باشد. تمام این‌ها توسط بخش کنترل دیده می‌شود.

در مرحله بعد، اشکالات مقاله، فهرست شده و به مؤلّف بازگردانده می‌شود. مؤلّف برای دفاع از تز خودش، ممکن است لازم

باشد در جلسه‌ای با حضور رئیس و دستیاران علمی بخش مربوطه حضور ‌یابد و از مقاله‌ای که نوشته است، دفاع کند. باز

ممکن است در مراحلی، مقاله ضعیف تشخیص داده شود. در این صورت، حق‌التألیف به نویسنده پرداخت شده و مقاله از نو به

شخص دیگری سفارش داده می‌شود. این روند آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند تا بهترین مقاله در آن موضوع، نوشته شود. آخرین

مرحله، بخش ویرایش و چاپ است که در حقیقت، آخرین گلوگاه ارزیابی کیفیت مقاله محسوب می‌شود. در این بخش،

ویراستاران زبده‌ای هستند که آخرین بازبینی‌های علمی، فنّی، ادبی و تطبیق ارجاعات را انجام می‌دهند و نهایتاً مجوّز چاپ مقاله

توسط سرویراستار صادر می‌شود. پس از آن، مقاله در نوبت چاپ قرار می‌گیرد.

ما باید در دایرهالمعارف‌نویسی، نیش قلم را تا جایی که امکان دارد، بگیریم و کاملاً بی‌طرفانه به عنوان یک گزارشگر منصف، به

موضوعات ورود پیدا کنیم. اگر سخنی هست، تنها باید با استناد و ارجاع به منابع علمی معتبر و مستند و حتی‌الامکان دست‌اول،

بیان شود تا مقبول بیفتد، قابلیت نفوذ داشته باشد و باعث شود بحث فرهنگی بین ابنای مسلمین در سراسر جهان اسلام، به نحو

صحیح شکل بگیرد که : Pوَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أحْسَنُO (نحل:125). والاّ اگر بخواهیم با نگاه متعصّبانه و بدون مدرک

و دلیل، مطلبی را در مقالات بیاوریم، تبعاً مهجور خواهیم ماند. این وضعیتی را که تشریح کردم، در جهان اسلام بود؛ حال آن‌که

این حساسیت‌ها؛ اعم از قومی، مذهبی و فرقه‌ای در کشور خودمان هم وجود دارد و ما باید سعی کنیم حرف خودمان را با بیان

صحیح عرضه نماییم.

فرضاً اگر بخواهیم مقاله «ابن‌تیمیه» را بنویسیم، با حساسیت‌های عدیده‌ای روبه‌رو هستیم. حتماً می‌دانید که در واقع، آبشخور

فکری وهابیت، از ابن‌تیمیه سرچشمه می‌گیرد و محمدبن‌عبدالوهّاب، تحت تأثیر افکار او از 700 سال قبل، عقاید او را به

شکل جدید، ترجمه کرده است. ما اگر بخواهیم مقاله ابن‌تیمیه را در دایرهالمعارفی که نویسندگان آن، شیعه هستند، بیاوریم، باید

طوری مطلب را عرضه کنیم که تمام جنبه‌های مثبت و منفی او به روایت منابع مختلف و چه‌‌بسا متضاد آورده شود. نکته مهم،

این است که اگر تحلیلی هست، برگرفته از منابع باشد. نویسنده مقاله دایرهالمعارفی، از خودش حرفی ندارد؛ نظر خودش را

نمی‌نویسد، بلکه فقط مانند یک گزارشگر  امین، با استفاده از منابع، آن هم منابع معتبر و دست‌اول، خودش را به‌تدریج، به محل

حادثه و موضوع نزدیک می‌کند. بنابراین برای این‌که بتوانیم یک دایرهالمعارف متقن داشته باشیم که بتواند با دایرهالمعارف‌های

دیگر در عالم اسلام و اروپا هماوردی کند، باید به همه این مسایل، توجه داشته باشیم. به عنوان مثال، مؤلّف مقاله «ابوبکر»

در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تعبیر جالبی داشت؛ می‌گفت: من بعد از نوشتن مقاله ابوبکر، تازه شیعه شدم؛ یعنی برای این‌که

بتوانم مقاله‌ای مستقل و کامل و به دور از جانب‌داری و تعصّب بنویسم، آن‌قدر به کتب و مقالات مختلف از همه فرقه‌ها و

نحله‌های جهان اسلام مراجعه کردم که الآن تصویر دقیق‌تری از ابوبکر دارم. نگاه من قبل از تألیف مقاله، سطحی بود و الآن

طور دیگری فکر می‌کنم. خب، مقاله‌ای که او نوشته است، واقعاً ممتاز است.

شما فرمودید که دایرهالمعارف، شناسنامه یک ملت است و نویسندگان آن، صرفاً گزارشگر هستند. از سوی دیگر فرمودید که

فعالیت‌های دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، از منظر تشیع انجام می‌شود. حال، سؤال این‌جاست که آیا در ضمن گزارشگری،

گفتمان‌سازی هم می‌کنید یا خیر؟

سؤال دقیقی است. اصلا هدف نهایی دانشنامه‌ها در یک دوره طولانی فرهنگ‌سازی است. این که عرض کردم نویسنده

دایرهالمعارفی باید بی‌طرف باشد، بدین معنی است که با اعتقاد به غنای فرهنگی مکتب اهل بیت b و برتریِ تشیع بر دیگر

مکاتب و مدارس فکری عالم اسلامی، وقتی که منابع تحقیق را کنار هم می‌گذاریم و از منابع معتبر استفاده می‌کنیم و مطالب

متناقض را می‌آوریم و به تمام نقض و ابرام‌ها اشاره می‌کنیم، آن‌چه در واقع، خواننده مقاله به عنوان رهیافت اول دریافت می‌کند،

این است که به نتیجه‌گیری می‌رسد؛ نه این‌که مقاله، بی‌هدف باشد و هیچ تحلیلی در مقاله نباشد. عرض من این بود که تحلیل،

برگرفته از خود منابع است. فرض کنید وقتی مرحوم علامه امینی، استدلالی را در کتاب شریف «الغدیر» در بیان «شبهات

غدیر» می‌آورد، نقل آن توسط مؤلّف مقاله به عنوان یک گزارشگر صادق با بیان شبهات و نقد و تبیین آن‌ها، جهت‌گیری فکری

را خودبه‌خود به مخاطب می‌دهد. سعی بر این است که در مباحث علمی، به‌خصوص در مباحث کلامی و مباحث اختلافی، از

زبان منابع مختلف که متکلّمان شیعه و اهل سنت به‌ طور مستوفی، در آن‌باره بحث کرده‌اند، سخن گفته شود. ما باید حرف حقّ

خودمان را از زبان منابع بیان کنیم.

به نظر می‌رسد جای خیلی از بزرگانی که صاحب فکر و اندیشه هستند، به‌خصوص فضلا و اساتید حوزوی، در دایرهالمعارف

بزرگ اسلامی خالی است. چه تمهیدی اندیشیده‌اید که از این ظرفیت هم بتوانید استفاده کنید؟

هیچ تعصّبی در کار نیست که حتماً همه اهالی قلم و تحقیق باید عضو این‌جا باشند. ما در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مقالات

بسیاری داریم که توسط شخصیت‌هایی نوشته شده‌اند که عضو مرکز نیستند؛ مانند آیت‌الله حسن‌زاده آملی و مرحوم آیت‌الله

معرفت، قرآن پژوه برجسته حوزه. مشکلی که هست، این است که متأسفانه برخی از اساتید در حوزه علمیه، آن‌قدر مشغله دارند

که به‌رغم مراجعات فراوانی که به آن‌ها شده است، فرصت نگارش مقاله ندارند. با این حال، تمام کتاب‌ها یا مقالاتی که اصحاب

حوزه نگاشته‌اند، در کتابخانه این‌جا موجود است و ما از حاصل فکری آن‌ها استفاده می‌بریم. از این جهت، مناظره‌ها، مباحث و

مطالب آن‌ها، در دسترس ما قرار دارد. پرونده و فایل علمی را هم دقیقاً با استفاده از همین منابع، تشکیل می‌دهیم.

آیا دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به زبان‌های دیگر هم منتشر می‌شود؟

این دایرهالمعارف، به سه زبان منتشر می‌شود که دایرهالمعارف فارسی تا جلد بیستم و یکم انتشار یافته است. ترجمه عربی آن

هم که برای جهان اسلام و جهان عرب منتشر می‌شود، به جلد هشتم رسیده است. ترجمه انگلیسی این اثر هم تحت عنوان «

اسلامیکا» در اروپا، زیر نظر دایرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ می‌شود.

آیا این مرکز توان علمی و تحقیقاتی خود را تنها مصروف تدوین دائرهالمعارف کرده یا تولیدات علمی دیگری هم دارد؟

به دلیل این‌که می‌خواستیم ترجمه آن دقیقاً هرچه بیشتر به زبان حرفه‌ای انگلیسی‌زبانان نزدیک باشد. نمی‌خواستیم ترجمه چنین کار

عظیمی، فقط به مترجمان عادّی در ایران سپرده شود. یک گروه ترجمه در انگلستان و گروهی هم در این‌جا، کار ترجمه

دایرهالمعارف را هم‌زمان انجام می‌دهند. این دو گروه، همواره در ارتباط هستند و تا به‌حال توانسته‌اند چهار جلد از آن را به

زبان انگلیسی منتشر کنند.

پیش‌بینی می‌کنید که دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نهایتاً به چند جلد برسد؟

البته این دایرهالمعارف، تنها یکی از کارهای شاخص این مرکز است. هم‌زمان چندین دانشنامه دیگر هم در این مرکز در حال

تدوین است که به عنوان مثال می‌توانم از دانشنامه ایران که به 30 جلد خواهد رسید و یک دانشنامه عمومی است، نام ببرم.

هم‌چنین تاریخ جامع ایران در 20 جلد، به زودی و به صورت یک‌جا منتشر خواهد شد. دانشنامه فرهنگ مردم ایران که به

عادات و آداب و رسوم اقوام ایرانی می‌پردازد نیز کار بدیع دیگری است که تاکنون دو جلد آن منتشر شده است. تخمین ما این

است که دائرهالمعارف بزرگ اسلامی تا حدود 50 مجلّد پیش برود. البته ده جلد اول آن، فقط حرف «الف» است. دلیل

این‌که حرف «الف»، ده جلد را به خود اختصاص داده، این است که روش ما در نگارش احوال شخصیت‌ها و رجال، بر

اساس نام اشهر است و اسم اشهر یا با «ابن» شروع می‌شود یا با «ابو» و خاندان‌ها نیز با «آل» شروع می‌شود.

بخش اعظم تراجم و سرگذشت‌ها و شخصیت‌ها با این سه کلمه، ارتباط پیدا می‌کند. بنابراین، بخش زیادی از حرف «الف»

را این مدخل‌ها دربرمی‌گیرد.

وقتی که کار تدوین دائرهالمعارف به پایان رسید، آیا مجدداً مورد بازبینی و ویرایش قرار خواهد گرفت؟

این را هم عرض کنم که یک دایرهالمعارف، وقتی به اتمام می‌رسد، تازه کار خود را باید شروع ‌کند؛ چون این، ویرایش اول و

تدوین اول است. به هر حال، کار بشری، مصون از خطا نیست. البته کار جمعی، خطای کمتری دارد. در این عصر، دنیا به

سمتی رفته است که کار جمعی انجام دهد. دایرهالمعارف‌ها در همین راستا نوشته می‌شوند؛ چون دایرهالمعارف در حقیقت،

تولید فکری گروهی از اندیشمندان است. جهت کار مراکز انتشار دایرهالمعارف در دنیا، به این سو رفته است که ویرایش‌های

بعدی را هم ارائه می‌دهند. الآن دایرهالمعارف بریتانیکا به عنوان یک دانشنامه عمومی، هر ده سال، یک ویرایش کامل ارائه

می‌دهد و هر سال، یک پیوست و ذیل فرهنگی منتشر می‌کند؛ چون دائماً به‌‌ویژه نسبت به آمارها، اعداد، ارقام و جمعیت‌ها،

تغییرات به وجود می‌آید؛ هم‌چنان‌که ویرایش دوم لغت‌نامه دهخدا با همّت عالی مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی، با چاپ زیبا و

اصلاحات فراوان و با تکمیل نواقص، منتشر شد و واقعاً نسبت به لغت‌نامه اول، تغییر بزرگی بود. در دایرهالمعارف بزرگ

اسلامی هم بعد از پایان یافتن انتشار آن، تازه کار ما شروع می‌شود؛ به این شکل که مقالات ضعیف و یا جاافتاده، دوباره بازبینی

و یا تألیف می‌گردند؛ نقدهایی هم که در طول این سال‌ها در مجلات و مباحث علمی نسبت به مقالات دایرهالمعارف صورت

گرفته است، در ویرایش و بازبینی مجدّد، مورد  استفاده قرار خواهد گرفت.

این درست است که دایرهالمعارف، کتاب مرجع محسوب شده و عمدتاً در کتابخانه‌ها باید از آن استفاده کرد؛ اما چه‌بسا برخی

از محقّقان تمایل داشته باشند که برخی دایرهالمعارف‌ها، به‌خصوص دایرهالمعارف بزرگ اسلامی را که از اهمیت ویژه‌ای

برخوردار است، در کتابخانه شخصی خود داشته باشند. البته معمولاً این کار به دلیل گران بودن و پُرهزینه بودن مجلّدات

دایرهالمعارف، برای بسیاری از افراد ممکن نیست. آیا با توجه به این مسئله، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تمهیداتی را

اندیشیده است که مقالات دایرهالمعارف را از طریق اینترنت در دسترس اهالی تحقیق قرار دهد؟

بله، همین‌طور است که می‌فرمایید. خب، دایرهالمعارف‌ها در همه جای دنیا، بسیار گران و پُرهزینه تولید می‌شوند. این هم دلیل

دارد. شاید برای شما جالب باشد که معمولاً حق‌التألیف محقّقان و مؤلّفان بر اساس تعداد کلمات یک مقاله، پرداخت می‌شود. به

عنوان مثال، فرض بفرمایید رئیس بخش فلسفه، به مؤلّف می‌گوید که مدخل «ابن‌سینا» را مثلاً در 2000 کلمه بنویسد.

خب، در این صورت، پرداخت حق‌التألیف به نویسنده این مدخل، بر حسب 2000 کلمه محاسبه می‌شود. البته تناسب مقالات

به لحاظ حجم؛ طوری که نه خیلی اطناب در آن باشد و نه خیلی موجز باشد، بسیار مهم است. نمی‌توانیم مقاله‌ای را در صفحات

متعدّد بیاوریم؛ در حالی که مقاله دیگر، خیلی مختصر و در چند خط آمده باشد. طبعاً بین مقالات به‌لحاظ کمّی، باید تناسب وجود

داشته باشد.

بنابراین، قبل از نگارش مقاله، سقف کلمات برای هر مقاله، تعیین می‌شود. البته چند صد کلمه بالاتر و پایین‌تر از آن، قابل پذیرش

است. بعد از آن‌که مقاله نوشته شد، بر اساس تعداد کلمات مقاله، به محقّق، حق‌التألیف پرداخت می‌شود. در این‌جا بد نیست به

خاطره‌ای از علامه حسن‌زاده آملی اشاره کنم. من یادم هست که یک‌وقت قرار شد از آیت‌الله حسن‌زاده درخواست کنیم مقاله

«افلاک» را برای دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بنویسند. برای همین، من به حضور ایشان در قم رسیدم. خب، ایشان مقاله

افلاک را بر اساس نظریات علم هیأت قدیم و با استفاده از آیات نوشتند. در جلسه بعد، مقاله را از ایشان گرفتم و حق‌التألیف را

به ایشان تقدیم کردم که مبلغ زیادی هم بود. ایشان فرمودند: این چیست؟ گفتم: این حق‌التألیف مختصری است که بابت نگارش

مقاله، خدمت‌تان تقدیم می‌شود. ایشان یک نگاهی کردند و گفتند: عجب! برای چند صد کلمه‌ای که نوشتم، چنین مبلغی پرداخت

می‌کنید؟ عرض کردم: بله، به دلیل این‌که یک مقاله، چه‌بسا حاصل چند دهه مطالعه و تحقیق مؤلّف باشد. ایشان به شوخی

فرمودند: پس من چه خسارتی کردم که این همه کتاب نوشتم و آن را به ناشران دادم و آن‌ها هم فقط پول قلم و کاغذش را به من

دادند. فرض کنید که مقاله «مهدویت» را می‌خواهیم مثلاً به استاد محمدرضا حکیمی بدهیم که یک عمر در این زمینه کار

کرده است. مقاله‌ای که ایشان می‌نویسند و ارائه می‌دهند، چه‌بسا حاصل چند دهه تألیف و تحقیق ایشان باشد.

بنابراین، انتشار دایرهالمعارف‌ها اصولاً خیلی گران تمام می‌شود، آن چیزی که می‌تواند در دسترس قرار بگیرد، معمولاً به لحاظ

مادّی، ارزان نخواهد بود. الآن شما اگر بخواهید به‌فرض، یک دوره «دایرهالمعارف بریتانیکا»، تهیه کنید، حداقل شش میلیون

تومان باید بپردازید. اما هدف در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، به هیچ​وجه، انتفاع مادی نیست؛ چون با فروش مجلّدات آن، حتی

اصل هزینه‌های تألیف دایرهالمعارف هم  تأمین نمی‌شود. با این حال، ما تمام مقالات دایرهالمعارف را بر روی سایت مرکز قرار

داده‌ایم؛ البته نه به این صورت که بتوان همه مجلّدات را یک‌جا دانلود کرد، بلکه فقط می‌توانید مقالات را به صورت تک‌به‌تک

مطالعه کنید یا دانلود کنید.

آیا طرح ارائه دائرهالمعارف در قالب نرم‌افزار، پیش‌بینی شده است؟

بله، این مهم در برنامه مرکز قرار گرفته است. امیدواریم با مذاکراتی که صورت گرفته است، در آینده نزدیک، مجلّدات

دائرهالمعارف‌های تولید شده در این مرکز، بر روی لوح فشرده همراه با نرم‌افزار جستجو، با قیمت مناسب در دسترس عموم

قرار بگیرد.

حجت الاسلام والمسلمین محمد انصاری

نقشه سایت :: sitemap