عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: ضرورت پژوهش و نویسندگی بر اساتید حوزه علمیه ::.



ضرورت پژوهش


صاحبان فكر و اندیشه، و پژوهشگران و تولیدكنندگان یك علم، غالباً خود در بند نظام علمی خویش نیستند. آنها غالباً انبوهی از مطالب را در آثاری متعدّد، در نظم و نسقی ابتدایی ارائه میكنند؛ بیآنكه مسائلی را كه سازه اصلی نظام را تشكیل میدهند، از سایر مسائل متمایز كنند و نقش آنها را در سازه مذكور مشخص نمایند. آنها بیشتر به اثبات مدّعیات علمیِ خویش اهتمام دارند و كمتر به تصویر آنها میپردازند. آنها خود را با مخاطبان خاص روبهرو میدانند؛ مخاطبانی كه هم صاحبنظرند، هم از اطلاعات وسیع درباره آن علم برخوردارند، هم با رأی یا آرای مشهور در هر مسئلهای آشنایند و هم نحوه اثبات یا نفی آن را میدانند؛ به طوری كه درك درست آرای آنها و تصویر دقیق نظامشان برای چنین مخاطبانی میسّر است، نه برای دیگران. با این اوصاف، كسی كه به معرّفی نظام آنها میپردازد، باید اولاً مسائل اصلی را كه مقوّم نظاماند، از مسائل فرعی تفكیك كند؛ ثانیاً مسائل فرعی را حذف كند؛ ثالثاً رابطه مسائل اصلی را با یكدیگر و نیز میزان اهمیت هر یك را مشخص كند تا بدین نحو، سازه اصلی نظام آشكار شود؛ رابعاً بیشتر به تصویر مدّعیات اهتمام داشته باشد تا به اثبات و استدلال بر آنها؛ و خامساً غیر صاحبنظر را هم مدّ نظر قرار دهد. در حقیقت معرفیكننده، مباحث علمی را كه توسط محققی تولید شده، در نظمی نو و به زبانی سادهتر ارائه میكند تا قابل استفاده همگان قرار گیرد.


مجموعه مباحثی كه تولیدكننده یك علم در آثار خود ارائه میكند، شبیه مجموعه فیلمهایی است كه كارگردان قبل از تدوین در دست دارد؛ معرّفی و عرضه آنها نیز شبیه تدوین این مجموعه است. در حقیقت این مجموعه، شامل ساعتها فیلم است كه از صحنههای گوناگون، در طیّ چند ماه فیلمبرداری، به منظور نمایش داستانیِ بهخصوص تهیه شدهاند، لكن نمیتوان آنها را در معرض دید تماشاگران قرار داد؛ زیرا در این مجموعه، نه جزئیات بیفایده صحنهها حذف شدهاند، نه صحنههای اصلی از فرعی تفكیك یافتهاند، نه رابطه صحنهها با یكدیگر معلوم است و نه نقش هر صحنهای در پیكر اصلی داستان قابل درك است، تا تماشاگر با دیدن آنها به مضمون داستان پی ببرد. اما كارگردان با تدوین این فیلمها، از همین مجموعه، فیلمی یكساعته تهیه میكند كه برای همه تماشاگران بهخوبی قابل درك است.


غرض از بیان مطالب فوق، توجّه دادن به این نكته است كه پژوهش در علوم و معارف را باید از دو زاویه مورد بررسی قرار داد: یكی از زاویه تولید علم و دیگری از زاویه معرّفی و عرضه آن متناسب با ذائقه مخاطبان؛ چراكه معرّفی و عرضه مسائل یك علم به مخاطبان، روشی متفاوت از تولید علم دارد و باید سازوكارهای خاص خودش را داشته باشد. بنابراین در كنار تولید علم، باید عدّهای به معرّفی و عرضه آن در بستههای گوناگون و متناسب با استعداد مخاطبان بپردازند؛ از این رو پژوهش در یك علم شامل هر دو حوزه میشود و عدم اهتمام به یكی، دیگری را هم عقیم خواهد كرد. اگر در شاخهای از علوم اسلامی، تولید و نوآوری صورت نگیرد، پاسخگویی به مسائل و شبهات مستحدثه در آن علم، ممكن نخواهد بود، و اگر در شاخهای از علوم اسلامی، معرّفی و عرضه صحیح صورت نگیرد، موجب میشود كه آن علم در جامعه، ناشناخته باقی بماند، و عمده خطر آن، جایگزین شدن علومی است كه با اندیشههای اسلامی، تفاوت محتوایی دارند و بعضاً در ستیز با آن هستند؛ مثلاً اگر نسبت به تولید و معرّفی فلسفه اسلامی در جامعه اسلامی اهتمام نشود، طبیعتاً فلسفههای غیراسلامی، جای آن را پُر خواهد كرد، و اگر جامعه به حقیقت عرفان اسلامی دسترسی نداشته باشد، فرصت برای عرفانهای كاذب باز خواهد شد و علیرغم سراب بودن، خود را در قالب آب حیات به تشنگان معرفت و جویندگان طریقت، عرضه خواهد كرد.


از اینجا میتوان نتیجه گرفت كه پژوهش در علوم اسلامی، در هر دو عرصه مذكور باید صورت پذیرد، و اساتید حوزههای علمیه كه به عنوان متولّیان و پاسداران سنگرهای اصول و فروع دین مبین اسلام محسوب میشوند، باید هم در زمینه تولید و هم در زمینه معرفی و عرضه آنها، وارد عمل بشوند. اما از آنجا كه حوزه علوم عقلی اسلامی، اولاً از بنیادیترین معارف اسلامی است؛ ثانیاً به بررسی و تحلیل اصول دین مبین اسلام میپردازد؛ و ثالثاً قابل عرضه برای صاحب هر فكر و اندیشه و مكتبی است؛ شناسایی، معرّفی و تبیین میراث اندیشمندان مسلمان در این زمینه، نقش مهمی در نشر معارف و حقایق اسلامی در سطح بینالمللی دارد؛ و از این رو باید كار مضاعفی در این زمینه صورت بگیرد.


ضرورت نویسندگی


اكنون كه ضرورت پرداختن به پژوهش اساتید حوزه، در دو حوزه تولید و معرّفی معارف اسلامی نمایان شد، آنچه امروزه نیاز به كار كارشناسی دقیق دارد، نحوه عرضه و معرّفی تولیدات علمی به جامعه است؛ چراكه تنوّع مخاطبان، میطلبد كه معرّفی علوم هم به گونههای متنوّع عرضه شود تا هم قابل استفاده برای گرایشهای مختلف باشد و هم هركس متناسب با استعداد و و توانایی خود از آن بهرهمند شود. اینجاست كه ضرورت روش نویسندگی در كنار روش خطابه، خود را نشان میدهد.


در این میان، یكی از مناسبترین راهها برای این كار، تدوین مقالات تخصّصی است كه میتواند به صورت تخصّصی و عمیق به جمعآوری و تنظیم حاصلِ اندیشههای عالمان بزرگ اسلامی بپردازد و مطالب مربوط به مسئله خاصّ علمی را به صورت جامع، دقیق، مستند، فشرده و منظم، در زمانی كوتاه در اختیار طالبان علوم و معارف عقلی قرار دهد. اما باید توجّه داشت كه نویسندگی در قالب علمی و آكادمیك نیز نمیتواند پاسخگوی نیازهای سطوح مختلف جامعه امروزی باشد؛ چراكه این روش فقط میتواند پاسخگوی متخصّصین امر بشود، و این در حالی است كه همه قادر به فهم استدلالهای پیچیده فلسفی و كلامی نیستند؛ از همین رو، در كنار تدوین مقالات علمی و تخصّصی و تحقیقات عمیق درباره مسائل دینی، باید نویسندگی در قالب داستان، فیلمنامه، شعر، رمان و... هم رواج پیدا كند، تا بتوانیم پاسخگوی همه اقشار جامعه باشیم، و هركس به هر روشی كه میخواهد كسب اطلاعات كند، معارف قابل عرضه به همان روش را داشته باشیم. به عبارت دیگر، تنزّل دادن مسائل علمی در سطح عموم جامعه، خود كاری است هنری كه نباید دستكم گرفته شود. این امر با استعدادیابی پژوهشگران هر دانشی و گردآوری آنها زیر یك مجموعه، ممكن است.


حجت الاسلام و المسلمين محمود شریفی