تفکیک‌ناپذیری حیات و عقیده در اسلام

خودباختگان غرب با پیروی از اربابان زشت‌سیرت خود می‌گویند: اسلام فقط پاسخگوی نیازهای روحی انسان‌هاست، نه مشکلات اجتماعی- اقتصادی بشر و اسلام فقط یک باور داشته است که در پیوند بین انسان‌ها و خدا خلاصه می‌شود؛ بدین جهت برای برنامة زندگی، فکری دیگر باید داشت و دنبال رهبری دیگر برای انقلاب گشت؛ اما بر خلاف گمان واهی آنان، بنیاد اسلام، دگرگونی و انقلاب است و بین زندگی و عقیده، مرزی را قائل نیست و جنبه‌های اجتماعی را از محتوای فکری و ایدئولوژیک جدا نمی‌کند.
(نهادهای اقتصادی در اسلام: 27-26)
اسلام، نظر عمیق انسان به آسمان را از او نمی‌گیرد، بلکه معنای صحیح آسمان را در اختیار او می‌گذارد.
(الإسلام یقود الحیاة: 85/ به نقل از کتاب انتظار بشر از دین، نوشتة عبدالله نصری)