معرفی مقاله؛ «اندیشه تفکیک یا روشی در فهم دین؟»

چکیده مقاله: مقاله «اندیشه تفکیک یا روشی در فهم دین؟» به بررسی اندیشه مکتب تفکیک به مثابه یک روش در حوزه دین شناسی پرداخته است و ساختار و هویت مکتب تفکیک را با توجه به نسبتش با فلسفه و عرفان که مانند یک روش در دین فهمی مطرح است، تبیین میکند. و نهایتا نیز برخی از چالشهای پیش روی روش تفکیک را بیان می‌کند.
مقاله مذکور مطابق تصریحات خود تفکیک اندیشان، این جریان را در تقابل با روش فلسفی و عرفانی معرفی نموده و برخی از مختصات این جریان ؛ مانند: بهره‌مندی از ظواهر آیات و روایات در توجیه معارف و طرد روش فلسفی در فهم حقایق و نیز بهره‌مندی از روش تذکر و تنبه در القاء معارف را طرح می‌کند. نویسنده دو روش تفکیکی در الغاء حجیت براهین نظری فلسفه و عرفان را تبیین نموده و در پایان مقاله، مکتب تفکیک را در مواجهه با دوازده چالش قرار می‌دهد...
از نظر نگارنده مواجهه روشی با جریان تفکیک از این جهت حائز اهمیت است که مجموعه پراکنده دعاوی تفکیک را بر سر یک موضوع یعنی «روش فهم معارف» متوقف می‌کند و حقانیت و عدم حقانیت این شیوه را در گرو پاسخ صحیح به اشکالات روش شناسانه فهم معارف قرار می‌دهد.
اهم مباحث مطرح شده در مقاله اندیشه تفکیک یا روشی در فهم دین به شرح زیر است:
مختصری از تاریخچه تفکیک
شروع این جریان از مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (1303ق– 1365ق) به بعد است. آیات: شیخ مجتبی قزوینی، شیخ محمد باقر ملکی میانجی، شیخ محمود حلبی، میرزا جواد آقا تهرانی، میرزا حسنعلی مروارید از موثرترین شخصیت‌های این جریان شناخته شده‌اند.
دغدغه، چرایی و ضرورت تفکیک
دغدغه مکتب تفیکیک، همان جدا سازی معارف وحیانی از معارف برآمده از اندیشه فلسفی و عرفانی است. تفکیک اندیشان معتقدند: دین برای تبیین حقایق، خود بسنده است.
سه راه اندیشه فلسفه،عرفان،تفکیک؟!
تبیین دقیق گذرگاه فلسفه، عرفان و تفکیک.
موارد اختلاف تفکیک با فلسفه و عرفان
حدوث وقدم، فاعليت حق تعالي، معاد جسماني، كيهان شناسي، خير و شر، تاويل، سنخيت خالق و مخلوق، بينونت ما بين خالق و مخلوق، جبر و اختيار، مسئله خلود، حقيقت عقل، علم، نفس و روح و...
ماهیت عقل از نگاه تفکیک
عقل، نوری است خارج از ذات انسان، بنابراین رجوع به قیاس‌های فلسفی و منطقی اساسا بی راهه است (بیان مرحوم میرزا مهدی). عقل همان «ما به الادراک» است، اما این عقل صریح و بدیهی است که حجت است (بیان استاد سیدان). نتیجه هر دو قول نقض اعتبار معرفت شناختی گزاره‌های نظری فلسفه و عرفان در مواجهه با متون دینی را در پی دارد.
برخی چالش‌های فلسفه و عرفان از نگاه تفکیک
ترجمه فلسفه، سیاستی از جانب خلفا برای بستن درب خانه اهل بیت علیهم السلام بوده است. فلسفه خاستگاه یونانی و خارج تمدنی دارد. گزاره‌های فلسفی و عرفانی در تعارض با نصوص و ظواهر متون دینی است. پذیرفتن برخی از گزاره‌های فلسفی و عرفانی مستلزم سنخیت مابین خالق و مخلوق بلکه عینیت آن دو است. آنچه بعنوان «خدا» در فلسفه و عرفان مطرح می‌گردد با خدای دین متفاوت است. در فلسفه و عرفان اختلاف نظر وجود دارد، بنابراین راه قابل اعتمادی نیست. پذیرش گزاره‌های فلسفی و عرفانی مستلزم تاویل قرآن است، درحالیکه تاویل از شئون معصومین می‌باشد (همچون بحث معاد جسمانی).