عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
.:: اقسام کلی (معقولات اولیّه وثانویّه) ::.
« امیرمیرزا همدانی، مجتبی بلوری - طلاب سطح یک »
چکیده
در بیان چیستی علم، این­طور مطرح می​­شود که علم، حالتی است که با پدیدآمدن آن در خود، می​­یابیم که چیزی بر وجود ما افزوده شده و چیزی به­دست آورده​­ایم. خود علم نیز به دو بخشِ حضوری(بی­​واسطه‌ی صورت ذهنی) و حصولی(با­واسطه‌ی صورت ذهنی) تقسیم می­​شود. علوم حصولی شامل دو قسم تصوّرات(مفاهیم) و تصدیقات می​­باشد. در بحث تصورّات از علم منطق، مفاهیم به دو بخش کلّی و جزئی، تقسیم می­​شود. مفاهیم جزئی، مفاهیمی هستند که تنها دارای یک مصداق هستند و مفاهیم کلّی یا معقولات(چون به​­وسیله​­ی قوّه­ی عقل درک می­​شوند)، دارای مصادیق متعدّد می­​باشند. مفاهیم کلّی اقسامی دارد که عبارتند از:
مفاهیم ماهوی(معقولات اولی)، 2- مفاهیم منطقی(معقولات ثانی منطقی)، 3- مفاهیم فلسفی(معقولات ثانی فلسفی)
خصوصیّات این مفاهیم به ترتیب عبارت است از:
1- عروض و اتصافشان، خارجی است؛ 2- عروض و اتصافشان، ذهنی است؛ 3- عروضشان ذهنی و اتصافشان خارجی است.

کلید­واژه­: علم حصولی، تصوّرات، مفهوم کلّی(معقول)، مفهوم جزئی، عروض، اتّصاف، معقولات اولی، معقولات ثانی، ادراک.

مفاهیم کلّی و جایگاه این مفاهیم

یکی از علومی که دارای اهمیّت بسیاری است و مقدّمه​­ای بر دیگر علوم، به­​ویژه علم فلسفه است، «منطق» می­​باشد و یکی از بخش­های سه­گانه​­ی آن، «منطق تصورّات» است که می­​توان گفت تصورّات(مفاهیم)، پایه‌ی دو بخش دیگر، یعنی تصدیق و استنتاج است. میدان حرکت و گردشِ تصورّات، بر دو قسم آن(کلّی و جزئی) است و در میان این دو قسم، قسم اصلی و محور و ستون این بخش، ممیّز و فصل بین انسان و حیوان، یعنی همان مفاهیم کلّی است که انسان با درک این مفاهیم، از دیگر حیوانات متمایز می­​شود و تمامی پیشرفت­ه​ای انسان، اعم از پیشرفت­ه​ایی که در علوم اسلامی و انسانی، ریاضیات، تجربی و... کرده است، مدیون قوّه​­ی مدرکه‌ی کلّیات، یعنی همان «قوّه​­ی عقل»است که متأسفانه در کتب منطقی، مورد عنایت کافی واقع نشده​­اند و بررسی­​های بیشتر در این باب، در علمی به نام «معرفت‌شناسی» یا «اپیستمولوژی»، آمده است.
برای نیل به اهداف مذکور، باید با مفاهیمی چون علم و ماهیّت آن، اقسام علم و برخی دیگر از مطالب آشنا باشیم که در ادامه آورده خواهد شد.
این تحقیق بر آن است تا با جمع بین مطالب برخی از کتب منطقی و معرفت‌شناسی، معرّفی ساده و روانی از مفاهیم کلّی و اقسام آن داشته باشد تا افراد مشتاق برای فراگیری آن، به راحتی بتوانند این مضامین را بیاموزند.

چیستی علم
علم حالتی است که با پدیدآمدن آن در خود، می­​یابیم که چیزی بر وجود ما افزوده شده و چیزی به دست آورده​­ایم. هم‌چنین می­​یابیم که این حالت، با حالت­​های دیگر مثل ترس، اضطراب، محبت و...، متفاوت است. بنابراین علم را در درون خود می​­یابیم.1

علم حضوری و حصولی
نخستین تقسیم علم را، می­​توان به حضوری و حصولی دانست. در علم حضوری، قوّه یا ابزاری در حصول شناخت دخالت ندارد و عالم با ذات خود، واقعیّات معلوم را می​­یابد. به تعبیری دیگر، علم بدون واسطه​­ی صورت و مفهوم ذهنی را، «علم حضوری» می​­نامند. علم ما به خودمان و حالات و قوای نفسانی​مان هم‌چون ترس و نیروی تفکر، از این دسته است. امّا در علم حصولی، ابزار و قوّه‌ی مخصوصی دخالت می​­کند و صورتی تهیّه می­​کند. در نتیجه معلوم، مورد شهود درک‌کننده قرار نمی­​گیرد، بلکه درک‌کننده، از راه مفهوم یا صورت ذهنی، معلوم را درک می​­کند. مانند علم به این مقاله، میز، درخت و... .2

تصور و تصدیق
نخستین بار فارابی علم حصولی را، به تصوّر و تصدیق تقسیم کرد. تصوّر در لغت به‌معنای «نقش پذیرفتن» و «صورت پذیرفتن» است و در اصطلاح عبارت است از «پدیده­­​ی ذهنی ساده، بدون آن­که ذهن درباره​­ی آن حکمی کرده باشد. مانند تصوّر لباس، ماشین، مثلث، درخت و... . به این صورت­​های ذهنی، «مفهوم» یا «معنا» نیز می­​گویند.»
تصدیق در لغت به معنای «راست شمردن» و «اعتراف کردن» است و در اصطلاح به علمی گفته می​­شود که مشتمل بر حکم و متضمّن إسناد امری به امر دیگر است. مانند: ظلم بد است، علی و حسین برادرند.3

جزئی و کلّی
تصوّرات در تقسیم‌بندی، به کلّی و جزئی تقسیم می​­شوند:
- «تصوّرجزئی» عبارتست از صورت ذهنی که نشان‌دهنده­​ی یک شی­ء باشد. مانند: فردوسی، کعبه؛
- «تصوّر کلّی» عبارتست از مفهومی که نشان‌‌دهنده​­ی اشیاء یا اشخاص متعددی باشد. مانند: مفهوم انسان. 4
باید توجّه داشت آن‌چه یک مفهوم را کلی می­​کند، صِرف امکان فرض تعدد مصادیق است و نه وجود بالفعل مصادیق. بنابراین، یک مفهوم کلّی ممکن است در خارج تنها یک مصداق داشته باشد. مانند: واجب‌الوجود و مولود کعبه و یا اصلاً مصداقی نداشته باشد. مانند: کوهی از طلا و شریک الباری. 5
اقسام کلّی(معقولات اولیّه وثانویّه)
فلاسفه­ ی اسلامی، مفاهیم کلّی(معقولات) که در علوم عقلی از آ­ن­ها استفاده می​­شود را، بر سه قسم کرده‌اند:
مفاهیم ماهوی(معقولات اولی)؛
مفاهیم منطقی(معقولات ثانی منطقی)؛
مفاهیم فلسفی(معقولات ثانی فلسفی).
این تقسیم سه­​گانه که از ابتکارات فلاسفه​­ی اسلامی است، فوائد فراوانی دارد و عدم دقّت در بازشناسی و تمییز آن­ها از یکدیگر، موجب خلط​­ها و مشکلات زیادی در بحث­های فلسفی می­​شود و بسیاری از لغزش­​های فلاسفه​­ی غربی، در اثر خلط بین این مفاهیم حاصل شده که نمونه​­ی آن­ها را در کلمات هگل و کانت می­توان یافت.6

معقولات
زمانی­که یکی از «حواس» انسان با واقعیتی تماس حاصل کند، اثری از آن را در سلسله‌ی اعصاب و مغز پدید می­​آورد که به آن «ادراک حسّی» گویند.
تصویری از «ادراک حسّی» در قسمتی از ذهن که به آن «خیال» گویند، پدید می​­آید که نفس با توجّه به آن، می­​تواند آن اثر را یادآوری کند. به این تصویر، «صورت خیالی» یا «ادراک خیالی» می­​گویند.
بعد از به​­وجودآمدن چند صورت خیالی مشابه با ادراک خیالی موجود، تصویر دیگری که با آن­ها عینیت دارد، در عقل پدید می​­آید. این تصویر، ویژگی­​های فردی آن صورت خیالی را ندارد. امّا ویژگی­​های مشترک آن­ها را دربردارد. به این تصویر، «ادراک عقلی» یا «معقول» گویند.7

مفاهیم ماهوی(معقولات اولی)
ابتدا واقعیّتی خارجی در حوزه​­ی حس قرار می​­گیرد و سپس قوّه­ی خیال، تصویری جزئی از این واقعیّت می­​گیرد و درنهایت این تصاویر جزئی، به نحو کلّی در قوّه​­ی عقل منعکس می​­شوند و درنتیجه، مفهوم کلّی آن واقعیّت در ذهن به وجود می­​آید. معقولاتی که به این طریق در ذهن به وجود می­​آیند را، «مفاهیم ماهوی» گویند. مانند: انسان، ماهی، گلابی و... .
روند «ادراک حسی» «ادراک خیالی» «معقول اولی»، در بیشتر مفاهیم ماهوی و نه در همه­​ی آن‌ها جاری است. زیرا دسته​­ای از مفاهیم ماهوی، صور جزئی دارند. ولی صور جزئی محسوس ندارند. این دسته را که «مفاهیم شهودی» می­نامند، مفاهیمی هستند که از یافته​­های علوم حضوری حکایت می‌کنند. مانند: ترس، محبّت و... . بنابراین جریان شکل­​گیری این مفاهیم بدین شرح است:
«علوم حضوری» «ادراک خیالی» «معقول اول»8

مفاهیم منطقی(معقولات ثانی منطقی)
مفاهیمی هستند که برصورت​­های ذهنی حمل شده و عروض و اتصافشان ذهنی است و همیشه به صورت صفات و احکام موجودات ذهنی می­​باشند. مانند: مفهوم کلی و مفهوم جزئی9

مفاهیم فلسفی (معقولات ثانی فلسفی)
مفاهیمی هستند که عروضشان ذهنی و اتصافشان خارجی است و انتزاع آن­ها، به مقایسه و تحلیل​های عقلی نیازمند است و همیشه به صورت صفات و احکام موجودات خارجی هستند. هنگامی که بر موجودات حمل می­گردند، از شیوه­های وجود آن­​ها(نه از حدود ماهوی آن­​ها) حکایت می­​کنند. به تعبیر دیگر، مفاهیم فلسفی «ما بازاء عینی» ندارند، یعنی در إزاء آن​­ها، مفاهیم و تصورات جزئی وجود ندارد. مانند: مفهوم علت و معلول.10
این دسته از معقولات، از آن جهت که بر اشیای خارجی حمل می​­شوند و به اصطلاح، اتصافشان خارجی است، شبیه مفاهیم ماهوی (معقولات اولی ) هستند و از آن جهت که حکایت از ماهیّت خاصی نمی­​کنند و به اصطلاح عروضشان ذهنی است، شبیه مفاهیم منطقی هستند و از این رو، این مفاهیم گاهی با این دسته و گاهی با آن دسته اشتباه می­​شوند.11

تفاوت معقولات اولی و ثانیّه (فلسفی و منطقی)
مفاهیم ماهوی، قالب­​های مفهومی​­اند که از ماهیّت و چیستی اشیاء حکایت می­​کنند و حدود وجود آن­​ها را مشخّص می­​کنند. امّا معقولات ثانیه، بیان‌کننده نحوه­​ی هستی اشیاء هستند.12
مفاهیم ماهوی، مفاهیمی هستند که می­​توان برای آن­​ها در خیال صورت جزئی پیدا کرد و رابطه­​ی آن­ها با واقعیّات خارجی، رابطه​­ی «عینیّت» و «این‌همانی» است.13 امّا معقولات ثانیه هیچ‌کدام مسبوق به صور جزئی نیستند و با واقعیّات خارجی، رابطه​­ی عینیّت و این‌همانی ندارند.14
مفاهیم ماهوی، ما بازاء عینی جداگانه دارد. توضیح آن­​که به تعداد معقولات اولی، واقعیّت خارجی دارد و نمی­​توان دو معقول اول پیدا کرد که با یک وجود موجود باشند.15 اگر دو مفهوم درخت و سبز بودن را، دو معقول اول دانستیم، به این معنا که درخت برای خود وجودی دارد و سبز بودن هم وجود دیگری، پس بازاء هر یک از معقولات اولی، واقعیّتی داریم. ولی معقولات ثانیه ما بازاء ندارند. یعنی از خود وجودی در عرض وجود سایر اشیاء ندارند و چنین نیست که نفس، آن­ها را یافته و صورت جزئی و سپس صورت کلی آن­​ها را در ذهن پدید آورده است. بلکه واقعیّات این معقولات، عین واقیعیّت ذهنی یا خارجی سایر اشیاء است. در توضیح بیشتر باید گفت: «معقولات ثانیه، همیشه به صورت صفات و احکام سایر اشیاء هستند.»16
ذهن در پیدایش معقولات اولی، منفعل عمل می­​کند. به عبارت دیگر، معقولات اولی معمولاً صور واقعیّات خارجی هستند و هنگامی­که نفس ما آن واقعیّات را با حواس یا بدون حواس بیابد، در ذهن به وجود می​­آیند. به عبارت دیگر، ذهن تا حدودی شبیه به دوربین عکّاسی عمل می­​کند. اگر دریچه​­ی دوربین بسته باشد، فیلم داخل آن خود به خود هیچ نقشی را به وجود نمی­​آورد و آن‌گاه روی فیلم، تصویر به وجود می­آید که شی­ء مقابل دریچه​­ی دوربین قرار گیرد. به دیگر سخن، کثرت معقولات اولی، معلول کثرت مدرکات است.17 امّا در معقولات ثانیّه فعّال است و نتیجتاً کثرت آن­​ها، تابع کثرت مدرکات نیست. چه بسا نفس با یافتن یک واقعیت، چندین معقول ثانی در خود به وجود آورد.18

پی‌نوشت‌ها
حسن پناهی‌آزاد، شناخت، جهان‌بینی، ایدئولوژی، ص 14.
رک: عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص234؛ حسن پناهی آزاد، شناخت، جهان‌بینی، ایدئولوژی، ص 16.
داود حیدری، منطق استدلال-منطق حملی، ص54.
رک: عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص245.
داود حیدری، منطق استدلال-منطق حملی، ص119.
رک: عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص260و261.
محمد حسین‌زاده، معرفت‌شناسی، ص73 و 74.
محمد حسین‌زاده، معرفت‌شناسی، ص74 و 75.
رک: محمد حسین‌زاده، معرفت‌شناسی ص 78؛ داود حیدری، منطق استدلال-منطق حملی، ص 125؛ عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص 261.
رک: محمد حسین‌زاده، معرفت‌شناسی ص 78؛ داود حیدری، منطق استدلال-منطق حملی، ص 125؛ عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص 263.
10- عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص 262.
11- داود حیدری، منطق استدلال-منطق حملی، ص 125؛ عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی، ص 263.
12- محمد حسین‌زاده، معرفت‌شناسی، ص 78.
13- همان، ص 76.
14- همان، ص 78.
15- همان، ص77.
16- همان، ص 78.
17- همان، ص 76 و 77.
18- همان، ص 79.

منابع

1- عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت‌شناسی از نظر حضرت آیه‌الله مصباح یزدی(حفظه‌الله‌تعالی)، قم: مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)، 1388؛
2- پناهی آزاد، حسن، شناخت، جهان‌بینی، ایدئولوژی، تهران: کانون اندیشه‌ی جوان، 1389؛
3- حسین‌زاده، محمّد، معرفت‌شناسی، قم: مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)، 1385؛
4- حیدری، داود، منطق استدلال-منطق حملی، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1389

نقشه سایت :: sitemap