ضرورت پژوهش برای اساتید حوزه علمیه



بحمدالله پس از برگزاري چند دوره موفق جشنواره علامه حلي(ره) و توجّه مسئولين محترم مدارس علميه و طلاب به اين جشنواره، خود به خود، نياز به برگزاري جشنوارهاي براي اساتيد و فضلاي حوزه به وضوح مشاهده شد؛ چراکه اگر پژوهش و مقالهنويسي در سطح اساتيد و فضلا مطرح نباشد، اين حرکت در ميان طلاب به کندي پيش ميرود. پژوهش به عنوان يک فن اگر در دوره تحصيل به طلاب آموزش داده نشود و طلاب به صورت عملي، به پژوهش نپردازند، وادار نمودن آنها به پژوهش در آينده، امري مشکل به نظر ميرسد. طلابي که پس از 10 سال آموزش در حوزه، با رساله سطح سه مواجه ميشوند، با نوعي سردرگمي روبهرو هستند و شايد دورههاي کارگاهيِ روش تحقيق و پاياننامهنويسي که از سوي معاونت پژوهش حوزه علميه براي آنها برگزار ميشود، در عمل، تأثير اندکي داشته باشد؛ زيرا همانطور که اشاره شد، پژوهش به عنوان يک فن، نياز به تمرين مستمر دارد، تا اينکه طلاب با نگارش مقالات و انجام تحقيقات مختلف در طيّ تحصيل خود، به مرور زمان با اين فن آشنا شده و معايب کار خود را برطرف نمايند.


حال با توجّه به اين مقدمه، نقش اساتيد محترم حوزههاي علميه، نمود پيدا ميکند؛ چرا که اين، اساتيد حوزه هستند که بايد طلاب را به امر پژوهش ترغيب نموده و آنها را در مسير پژوهش هدايت کنند. اين امر، مرهون اين است که خود اساتيد با معاونتهاي پژوهش آشنا گرديده و از سويي، با ارائه آثار پژوهشيِ کاربردي، الگوي مطلوبي براي طلاب باشند. الگوپذيري طلاب از اساتيد فاضل حوزه، امري انکارناپذير است؛ از اين رو اساتيدي که دروس خود را به صورت تحقيقي ارائه مي دهند و طلاب را به پژوهش ترغيب مينمايند، خود نيز در امر پژوهش، توفيق يافته و بهعلاوه، موفّق به پرورش پژوهشمحور طلاب ميگردند. بهرغم وجود اساتيد پژوهشگر و اهل قلم در حوزه علميه، متأسفانه هنوز در اين زمينه دچار کمبود هستيم؛ بدين لحاظ، وجود جشنواره پژوهشي در سطح اساتيد و فضلاي حوزه، از دو جهت ضرروي است: اولاً تلاش اساتيد پژوهشگر حوزه، نمود پيدا کرده و در معرض ارزيابي و نقد قرار ميگيرد؛ ثانياً موجب ترغيب ساير اساتيد محترم حوزه شده و راه را براي ورود آنها به عرصه پژوهش ميگشايد.


در گذشته، هيچ نهادي در حوزه براي ارائه و ارزيابي آثار پژوهشي اساتيد و طلاب وجود نداشت. اين امر خود باعث کاهش رشد کلّي پژوهش در حوزه شده بود. اما در چند سال اخير با تأسيس معاونت پژوهش استان و پيگيري و زحمات فراوان متصدّيان امر و نيز برگزاري جشنواره علامه حلي(ره) در سطح استان تهران، شاهد رشد چشمگير کمّي و کيفيِ مقالات در ميان طلاب حوزه بوديم که به حق ميتوان گفت به عنوان نقطه عطفي در اين زمينه محسوب ميشود. اميد است طيّ سالهاي آينده، برگزاري جشنواره علامه شعراني(ره) نيز در ميان اساتيد و فضلاي حوزه، باعث رشد کمّي و کيفيِ پژوهش در اين سطح گردد.


به نظر ميرسد در رشد کمّي و کيفيِ جشنواره علامه شعراني(ره)، نکات زير مؤثّر است:


1. متأسفانه مقالات پژوهشي در حال حاضر، امتيازي براي اساتيد حوزه محسوب نميشود؛ لذا اساتيد حوزه ميتوانند به کرسيهاي سطوح عاليِ تدريس دست پيدا کنند، بدون اينکه حتي احتياج به يک مقاله پژوهشي داشته باشند. خود اين مسئله باعث شده که در برخي موارد، اساتيد در مسير علمي خود، براي امور پژوهشي، اولويتي قائل نباشند. بر اين اساس، ضروري به نظر ميرسد که مديريت کلان حوزهها، در روند ارتقاي اساتيد، جايي را براي پژوهش در نظر بگيرد؛ به عنوان مثال، لحاظ کردن اخذ رتبه در جشنوارههاي علمي به عنوان امتيازي در ارتقاي اساتيد، ميتواند در جهت رشد اين جشنوارهها، مؤثّر باشد.


2. بهرغم وجود اساتيد فرهيخته و پژوهشگر در حوزه، در مجموع، در ميان اساتيد فاضل حوزه در زمينه روش تحقيق، ضعف وجود دارد؛ لذا جاي دادن آموزش روش تحقيق در مسير گزينش و ارتقاي اساتيد حوزه ميتواند مؤثّر واقع شود.


3. ايجاد ارتباط ميان نيازهاي پژوهشي کشور و اساتيد محترم و فراهم کردن شرايط پژوهشي براي اساتيد، ميتواند در توليد آثار پژوهشي مؤثّر باشد. برخي از قوانيني که براي اساتيد حوزه در زمينه آموزش وضع شده است؛ از قبيل تدريس چهار درس براي دريافت حکم تماموقت، عملاً فرصت پژوهش را از اساتيد سلب ميکند. بنابراين، انتظار از اساتيد براي شرکت در جشنوارهها، غيرمنصفانه به نظر ميرسد.


4. امر پژوهش در حوزه، به عنوان يک امر مستقل ديده نشده است؛ لذا معمولاً پژوهش به عنوان يک امر جنبي در حوزه محسوب ميگردد و اين خود به روند پژوهش در حوزه آسيب ميرساند.


5. عدم حمايت مالي از پژوهشهاي اساتيد حوزه (به نحوي که خالي از طول و تفصيلهاي اداري باشد)، يکي از عواملي است که ميتواند در کاهش گرايش اساتيد حوزه به سمت پژوهش مؤثّر باشد. از سويي، نبودن فرصت مطالعاتي به معناي مصطلح آن براي اساتيد حوزه، خود حديث ديگري است؛ چرا که در روند کنوني، با وجود تدريس و وظيفه سنگيني که در زمينه تبليغ بر دوش حوزه احساس ميشود، گرايش به تحقيقات جمعي در ميان اساتيد و ايجاد گروههاي پژوهشي، از رواج چنداني برخوردار نيست.


در پايان با کمال تواضع، چند نکته را به محضر اساتيد محترم، متذکّر ميشوم:


1. همانطور که قبلاً اشاره شد، روش تحقيق و شيوه نگارش مقاله، يک فن است. اما ممکن است استادي بهرغم داشتن مراتب علميِ بالا، فاقد اين فن باشد؛ از اين رو لازم است برخي از اساتيد که مهارت لازم را در اين زمينه ندارند، هر چه زودتر به فراگيري آن بپردازند، تا با همراه کردنِ ساختار درست و محتواي غني، به خلق آثاري بپردازند که در توليد علم و پيشرفت علوم اسلامي مؤثّر باشد.


2. با توجّه به نيازهاي پژوهشيِ سازمانها و ادارات مختلف، پرداختن به تحقيقات کاربردي و بسنده نکردن به مسائلِ صرفاً نظري، مهم به نظر ميرسد.


3. مسئلهاي که در اکثر آثار پژوهشيِ ارسال شده به جشنواره از طرف اساتيد محترم به چشم ميآمد، عدم توجّه به ساختار پژوهشي و ويرايش اثر بود، که در برخي موارد، به همان نکته اول بازگشت ميکرد.


4. عدم پذيرفته شدن يک اثر نبايد باعث سرخوردگي (خصوصاً در اساتيد جوان) و عدم شرکت در دورههاي بعدي شود؛ زيرا يکي از بايستههاي پژوهشگر، داشتن روحيه نقدپذيري است.