ضرورت های برگزاری جشنواره های علمی



دين و معنويت در جامعه ايراني، ريشه در عميقترين لايههاي فرهنگي كشور دارد. تحوّلات تمدّني و فرهنگيِ چند سده اخير در دنيا، بيشتر از هر حوزه ديگري بر حوزه دين تأثيرگذار بوده است. جريان جهاني شدن، فرآيند دينداري و نوع برداشت مردم از دين را تحت تأثير خود قرار داده و اين مسئله، جوامع و نظامهاي سياسيِ مبتني بر آموزههاي سنتي ديني را با چالشهاي جدّي مواجه نموده است. در چنين وضعيتي، اشاعه فرهنگ ديني و اسلامي و توسعه مباني اعتقادي بر اساس قرآن كريم، ضرورتي اجتنابناپذير ميباشد كه طلاب حوزههاي علميه، به عنوان متولّيان ديني كشور، در اين زمينه نقش بنياديني بر عهده دارند. طلاب پژوهشگر، بايد تلاش نمايند با نظريهپردازي و مفهومسازي در قبال موضوعات و مسائل گوناگون در عرصه دين، در كوتاهمدت به برآورده ساختن نيازهاي فكري دينداران كمك نموده و در درازمدت، زمينههاي ايجاد يك بافت تئوريك منسجم را فراهم آورند.


برگزاري جشنواره علامه شعراني(ره) ميتواند در راستاي دستيابي به اهداف پيشگفته ارزيابي شود. اين جشنواره با موضوع كلّي دين كه شامل موضوعات مختلفي؛ مانند مطالعات تطبيقي اديان، عرفان اسلامي، كلام و مذاهب، فقه، تاريخ اسلام و... مي باشد، اتفاق مهمي است كه در جامعه حوزوي كشور افتاده است. طبيعتاً برگزاري جشنوارههايي در اين سطح، در وهله اول ميتواند به توسعه فرهنگ پژوهش و تحقيق در ميان جامعه حوزوي كمك نموده و در وهله دوم باعث شود كه پژوهشگران حوزوي شناسايي گرديده، مورد حمايت قرار گرفته و در برنامههاي تحقيقاتي كه احياناً مراكز حوزوي، دستاندركار اجراي آنها هستند، مورد استفاده قرار گيرند. اين امر به شكوفا شدن هر چه بيشترِ استعدادهاي محققين حوزوي و نيز گسترش پژوهش در حوزههاي علميه منجر خواهد شد. حُسن مهم ديگر اين قبيل جشنوارهها، اين است كه با توجّه به كلّي بودن موضوع جشنواره كه به دين ارتباط پپدا ميكند، با بررسي مقالات ميتوان دريافت كه براي فضلا و طلاب پژوهشگر حوزوي كه اتفاقاً متولّيان ديني در جامعه نيز هستند، اولاً چه دغدغههاي ديني در اولويت بوده و آنان براي رفع اين دغدغهها با چه روشهايي وارد عمل ميشوند؛ ثانياً آنان تا چه اندازه با نيازهاي ديني جديد جامعه، مقتضيات عصر، شبهات مطرح در حوزه دين و... آشنا هستند. البته لازم به ذكر است كه اين اهداف با برگزاري يك يا چند جشنواره به دست نميآيد، بلكه نيازمند بك سياستگذاري و برنامهريزي درازمدت و دقيق است كه در پرتو آن بتوان از بين طلاب، هم به كادرسازي دست زد و هم اينكه جهتگيري درستي را براي پژوهشهاي حوزوي تدوين نمود.


اما نكته ديگري كه ميتوان از آن به عنوان نقطهضعف جشنواره نام برد، كلان بودن موضوع و واگذار كردن انتخاب موضوع با قيد ديني بر عهده نويسنده ميباشد، كه اگرچه با اين كار ميتوان دغدغههاي طلاب پژوهشگر را در حوزه دين كشف كرد، اما متنوّع بودن موضوعات، ارزيابي مقالات را براي داوران مشكل ميسازد و باعث ميشود كه در ارزيابي مقالات، برخي ملاكهاي كلّي مدّنظر قرار گيرد. همچنين اگر براي جشنواره، موضوع مشخّصي انتخاب ميشد، خروجي آن ميتوانست چاپ كتابي حاوي مجموعه مقالات باشد. بنابراين، پيشنهاد ميشود كه در جشنوارههاي بعدي، مطابق با نيازها و ضرورتهاي جامعه، بر روي يك موضوع خاصّ ديني تمركز شود.