نگاهی دیگر به پژوهش



ما در اين نوشتار کوتاه برآنيم تا درباره پژوهش، مستفاد از روايات، مطالبي چند را هديه حضور اساتيد و فضلاي حوزه علميه نماييم. بر اين اساس مختصراً به چند نکته اساسي اشاره ميکنيم:


1. به نصّ فرمايش حضرت امير(ع)، همه کساني که اقدام به پژوهش يعني جدّ و جهد در کشف حقيقت ميکنند، حتماً و بيترديد به هدف خواهند رسيد: «قُرِنَ الإجتِهادُ بِالوِجدانِ‏»؛ «قَد سَعِدَ مَن‏ جَدَّ»، و اين همچون يک سنت لايتغيّر است که هرکس تمام توانش را براي دستيابي به علم و معرفت و يافتن حقيقت صَرف کند، به مرادش خواهد رسيد: «مَن‏ أعمَلَ‏ اجتِهادَهُ‏ بَلَغَ مُرادَه‏»؛ «مَنْ بَذَلَ‏ جُهْدَ طَاقَتِهِ بَلَغَ كُنْهَ إرَادَتِه‏».


2. بيشک پژوهش، خود نوعي از تجربه کردن و آزمودن و آزمايش است؛ يعني به جاي اينکه بنشينيم و صرفاً مصرفکننده انديشهها و آراء و افکار ديگران باشيم، آستين همّت بالا زنيم و با جدّيت و اجتهاد به حقيقت علم و آگاهي و کشف مجهولات برسيم. اين خود داراييِ بزرگي است و چنين انساني، داراترينِ مردمان از حيث انديشه صحيح خواهد بود: «أملَكُ النّاسِ‏ لِسَدادِ الرَّأيِ‏ كُلُّ مُجَرِّبٍ». ارزش و بهاي انديشههاي انسان به ميزان توليدات و تحقيقات او سنجيده ميشود: «رَأيُ‏ الرَّجُلِ‏ عَلَى‏ قَدْرِ تَجْرِبَتِه».


3. تمام آنچه را که درباره علم، عالم، معلّم، متعلّم، تعلّم و تعليم بيان شده، همگي بر پژوهش، قابل بيان و تطبيق است. در واقع بايد گفت که پژوهش همچون تفکّر و انديشيدن، راهبردي براي رسيدن به علم و آگاهي است. حتي برتر از اين بايد گفت: آنچه که در فکر اتفاق ميافتد که فرمودهاند: «الفِکرُ تَرتيبُ أمورٍ مَعلومَةٍ لِلتَّأدِّي إلي أمرٍ مجهولٍ» يا  «الفِكرُ حَركَةٌ إلَى‏ المَبادِي وَ مِن المَبادِى إلَى المُرادِ»، همان جستجو در پي يافتن مجهول است؛ همان پژوهش است؛ همان فعاليت و پژوهيدن ذهن است؛ از اين روست که امام علي(ع) فرمودند: براي دستيابي به حقيقت، هيچ کاري همچون تحقيق نيست: «لا عَمَلَ‏ كَالتَّحقيقِ‏»، و هيچ شيوهاي هم برتر و سودمندتر از تحقيق نيست: «لا سُنَّةَ أفضَلُ‏ مِنَ‏ التَّحقيقِ». اساساً اجتهاد که فعاليتي است براي دستيابي به علم، معرفت، آگاهي و حقيقت، جز با تحقيق حاصل نميشود «لا يَنفَعُ‏ اجتِهادٌ بِغَيرِ تَحقيقٍ‏».


4. بدين گونه است که آن کس که بر اثر پژوهش، به برهان دست مييابد، در واقع به اقتدار رسيده است؛ اقتدار و قدرتي بالاتر از قدرت بدني که ميتواند بر قدرت صاحبان زر و زور و ظالمان فائق آيد و بلکه بايد گفت: ابَرقدرت، کسي است که با قدرت برهان، نيرومند شده باشد: «قُوَّةُ سُلطانِ‏ الحُجَّةِ أعظَمُ مِن قُوَّةِ سُلطانِ القُدرَةِ».


5. آنچه که مطلوب پروردگار عالم و خالق عالم و آدم است نيز همين است که بندگان بر محور توحيد، با تفکّر و تحقيق، به معرفت و آگاهي برسند. هم پيچيدگيهاي موجود در عالم خلقت که انسان را وادار به انديشيدن ميکند، مؤيّد اين مطلب است که «يَتَفَکَّرونَ في خَلقِ السَّمواتِ وَ الأَرضِ» (آلعمران:191) و هم پيچيدگيها و بواطن و حقايق و لطايف موجود در آيات قرآن کريم در عين سادگي، آساني، رواني و تازگيِ اين کتاب. اهميت اين مسئله تا حدّي است که خداي متعال، آناني را که اهل پژوهيدن و جستجو براي دريافت حقايق و مطالب عميق نيستند، مورد توبيخ و سرزنش قرار داده است: «أفَلا يَتَدَبُّرونَ‏ القُرآنَ أم عَلى قُلوبٍ أقفالُها» (محمد:24).


6. از اين رو بايد گفت که محور آموزش پيامبر اعظم(ص) تدبّر، تفکّر و پژوهش بوده است و اگر قرآن فرمود: «يُعَلِّمُهُم الکِتابَ و الحِکمَةَ» (جمعه:2)، اين تعليم با ارائه راهبرد تفکر و تدبّر همراه است. در واقع آموزش پيامبر اکرم(ص)، بلکه تعاليم همه انبياي الهي، پژوهشمحور و تفکرمدار بود: «ليُثيروا لَهُم دَفائِنَ‏ العُقولِ»،‏ نه حافظهمحور و نه تقليدگرا و چشمبسته؛ مانند آنان که ميگفتند: «بَل وَجَدنا آبائَنا کَذلِکَ يَفعلونَ» (شعراء:74). شاگردان انبياء، «اولوالالباب»اند؛ ميانديشند و با تحقيق و جستجو درباره حقيقت و کنجکاوي در به دست آوردن معلومات صحيح، ردّ پاي آن را ميجويند: «إِنَّ‏ في خَلقِ‏ السَّمواتِ وَ الأرضِ وَ اختِلافِ الَّليلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأولِي الأَلبابِ»‏ (آلعمران:190). اگر در اين راه به هدف برسند که قطعاً ميرسند، «لِلمُصيبِ أجرانِ» و اگر احياناً به خطا روند: «لِلمُخطي أجرٌ واحدٌ»؛ در هر دو حال مأجورند.


7. امروزه به درستي واژه «دينپژوهي»، در فرهنگ و معارف ديني وارد شده است، و بايسته است که آحاد جامعه اسلامي عموماً و محققان و اهل فضل خصوصاً، هر يک با مقدمات و معلوماتي که در اختيار دارند، به پژوهش در حوزه دين بپردازند و مباني نظري اسلام و اعتقادات خويش را از راه جستجو و کنکاش، تقويت کرده، استحکام بخشند. بهويژه حوزههاي علميه که خاستگاه تربيت کارشناسان و فقيهان و عالمان اسلاماند، بايد با تکيه بر سنت ديرين و عامل موفقيتهاي تاريخي خود، تمام وجهه همّت خود را بر آموزشهاي پژوهشمحور و متّکي بر استعداد و دريافت، نه حافظهمحوري و سطحينگري، مبذول دارند. طلاب نيز که بهدرستي مدّعي شناخت اسلام با مأموريت تبليغ معارف نوراني آن در سطح عالم هستند، بايد با جدّ و جهد و همّت بلند و صبر و حوصله و پايداري، در عرصه تحقيق که غالباً ميداني ديربازده، اما پُرثمر و اصولي است، گام نهاده، به رسالت اصيل حوزوي خود عمل نمايند.1


پينوشت


1. فهرست ارجاعات و مستندات، در دبيرخانه جشنواره موجود است