مهارت محوری، عنصر اصلی تحول آفرینی در حوزه

 

دين، برنامه زندگي انسان براي عبور از دنيا و حرکت به ابديت است. اين برنامه که در کتب آسماني و سخنان پيامبران آمده، بايد توسط يک اسلامشناس به درستي تبيين گردد. تبيين صحيح گزارههاي دين، مستلزم تسلط بر آن است و اين تسلط جز از راه تحقيق حاصل نميشود.

 امير المؤمنين عليهالسلام فرمود: «الحقيقةُ محوُ المَوهُوم مَعَ صَحوِ المعلوم»؛ حقيقت، از بين بردن توهمات و شفاف سازي آگاهيهاست. 

يک تحقيق مفيد و کاربردي، وقتي سامان مييابد که نياز، مشکل يا مسألهاي در ميان باشد. براي ارتقاي حوزههاي علميه، علاوه بر ايجاد شور و وجد معنوي در مخاطبين، ميبايست با حفظ وضعيت موجود در جهت توسعه علمي و کاربردي کردن مباحث گام برداشت و لازم است که حوزه به دنبال بهبود کيفيت و ايجاد تأثير عميق و پايدار باشد.

از آن جايي که دانايي محوري به تنهايي تحول آفرين نيست، به استناد «العلمُ يرشدُک و العملُ يبلغ بک الغاية» آن چه ميتواند وضعيت موجود را به سوي وضعيت مطلوب حرکت دهد، «مهارت محوري» است که عنصر اصلي «تحول آفريني» قرار گرفته است؛ يعني براي حرکت به سمت وضعيت مطلوب، بايد اهداف آموزشي، تحقيقاتي و فرهنگي، از محور «نگرشي و دانشي» ارتقا يافته و به محو«مهارتي» برسند و در محور نگرشي و دانشي، اهداف از سطح «فهمحافظهاي» ارتقا يافته و به سطح «فهمکاربردي» تعالي پيدا کند و در محور مهارتي و رفتاري، اهداف از سطح «توانايي» به سطح «مهارت در اجرا» برسند.

چنين حوزهاي، مهارت محور است و تلاش اساتيد و شاگردان براي توليد اطلاعات لازم براي به کارگيري در عمل است. اين طلاب در مواجهه با مردم، از بي سواد گرفته تا متخصصين رشتههاي علمي و تجربي، ميتوانند به سؤال «نظر اسلام در مورد... چيست؟» پاسخ بگويند و در برابر درخواستهاي منطقي چنين نظري، استدلال کنند و نسبت به نقد و شبهات وارده به اين نظر، دفاع علمي کنند.