نقش بی بدیل اساتید در الگوسازی پژوهشی برای طلاب

تلاش مستمر و خستگيناپذير مسئولين پژوهش مديريت حوزه علميه تهران، قابل تقدير است. جشنواره علامه حلي(ره) اکنون در مرحلهاي بسيار خوب قرار دارد و مسير را براي رشد طلاب هموار نموده است. اکنون که بنده از آن به «مرحله خارج شدن از پيله» تعبير ميکنم، وقت آن است که زيباييهاي تلاش مسئولين و طلاب، در محيطي وسيع به منصه ظهور گذاشته شود.

با وجود تمام اين تلاشها، هنوز جاي يک ساختار منسجم و هدفمند در فضاي حوزه خالي است؛ ساختاري که هر چه زودتر بايد طراحي گردد و مراقب باشيم دچار فرصت سوزي نشويم. در حال حاضر، با کمي جستجو در منابع علمي، به راحتي مشاهده ميکنيم که در نظام آموزشي و پژوهشي حوزه، نه تنها مقالات فراواني نوشته شده بلکه همايش و سمينارهاي متعددي برگزار شده است. پس جاي هيچ بهانهاي براي نبود برنامه و نرمافزار مناسب وجود ندارد. در حوزههاي علميه، فرهيختگاني حضور دارند که هر يک به تنهايي ميتوانند الگوي مناسبي براي رشد کمي و کيفي پژوهش باشند. پس مشکل را در جاي ديگري بايد جستجو نمود.

سؤال اساسي اين است که چرا با اين همه برنامه و هزينه، سطح پژوهشي حوزه به حد مطلوب نميرسد؟! بنده در اين مورد، شخصاً با اساتيد و پژوهشگران مختلفي مشورت و حتي مصاحبه کردهام. بيان تفصيلي نتيجه همه اين گفتگوها برايم بسيار دشوار است ولي در اين مجال به اهم نتايج اين گفتگوها اشاره ميکنم:

1 - پژوهش يک فرايند است؛ فرايند رسيدن به مطلوب. از اين رو، بيشتر از آنکه بخواهد معرفت باشد، يک مهارت است؛

2 - برخي از اين مشکلات به شيوه آموزش بر ميگردد. آموزش مقدم بر پژوهش است. طلبه تا زماني که به آموزش نگاه صحيحي نداشته باشد به پژوهش نميتواند برسد. تمرکز بيش از حد به آموزشِ صِرف، آسيبهايي را متوجه پژوهشگري در حوزههاي علميه نموده است؛ اساتيد، مستقيمترين الگوي طلاب هستند. آيا اساتيد، توان علمي و عملي و فرصت مناسب براي ياريرساني به طلاب را دارند؟ به نظر ميرسد که در اين زمينه، مشکلاتي وجود دارد؛

3 -  يکي از عوامل رکود روحيه علمي و پژوهشي در حوزههاي علميه، عدم اعتماد و بي مهري مسئولين و اساتيد حوزههاي علميه، به يکديگر است. کمتر ديدم استاد يک حوزه با استاد يک حوزه ديگر، با يکديگر تعامل علمي و ارتباط و تبادل فکري داشته باشند، چه آنکه استاد يک حوزه در يک شهر با استاد ديگري در شهر يا کشور ديگر ارتباط داشته باشد؛ در حاليکه سنت بزرگان سلف حوزه، داشتن چنين ارتباطاتي بوده است؛

4 - با توجه به اهميت جايگاه اساتيد در ايجاد رونق علمي و انگيزشي در حوزههاي علميه، پيشنهاد ميشود مسئولين، پيش و بيش از طلاب، به برنامهريزي براي سامان دادن وضعيت اساتيد مدارس علميه اهتمام ورزند؛ استادي که خود، اهل پژوهش، مقاله نوشتن و تعامل علمي با جامعه درون حوزوي و برون حوزوي نيست و فاقد انگيزه علمي است، چگونه مي تواند مسير پژوهش را براي طلبه تنوير و هموار نمايد؟

در زمينه سامان يافتن وضعيت پژوهش، چند پيشنهاد به نظر ميرسد:

1 - تهيه سند چشم انداز پژوهش براي حوزه علميه استان تهران. اين سند بايد در عين کلي بودن، اهداف قابل دسترسي را براي حداقل دو بازه زماني کوتاه، ترسيم نمايد و پس از تصويب، به مدارس ابلاغ شده تا معاونتهاي مدارس علميه؛ به عنوان بازوان معاونت پژوهش استان، به اجراي آن بپردازند؛

2 - استفاده از طلاب برتر جشنواره علامه حلي(ره) به عنوان هميار پژوهش در مدارس علميه. پيشنهاد ميشود طرحي تصويب گردد تا بر اساس آن، هر کدام از طلاب برگزيده ادوار پيشين جشنواره، مسئوليت مشاوره و راهنمايي دو اثر علمي را برعهده گرفته و حقالزحمه نيز دريافت کنند؛

3 - تقويت روحيه پژوهش و کار جمعي در بين طلاب و  ايجاد زمينه براي کشف استعدادهاي برتر و حمايت از آنها. در اين بين نقش کانونهاي علمي و فعال نمودن آنها بايد در دستور کار قرار گيرد؛

4 - ايجاد يک پژوهشکده مستقل، زير نظر معاونت پژوهش استان؛

5 - ايجاد يک پل ارتباطي بين معاونتهاي پژوهش مدارس، توسط معاونت پژوهش استان، تا از اين طريق، معاونتها تجربيات خود در امر آموزش و پژوهش را به اشتراک گذارند و زمينه براي فعاليت بين مدارس فراهم گردد.

مدرسه علميه خاتم الاوصياء(عج)، در تمام ابعاد پژوهش، حاضر به همکاري و دريافت و انتقال تجربيات جهت برگزاري نشستهاي تخصصي و دورههاي آموزش روش تحقيق و امور مربوط به آن است.