پژوهش، انضباط فکري، هويت علمي

فرايند آموزش در حوزههاي علميه از چنان وسعتي برخوردار است که کشف هويت علمي حتي بعد از صرف سالها آموزش فقه و اصول براي طلاب سخت مينماياند. طلبه، علوم مختلفي را در مدت بيش از ده سال فرا ميگيرد: ادبيات، منطق، فقه، اصول، کلام، فلسفه، رجال، درايه، تفسير و حتي عرفان؛ اينها نشان از گستردگي قابل توجه دوره آموزش است. در نگاه اول گويا ميتوان نخ تسبيح اين علوم را نشان داد و با تبيين غايي، جهت هر يک را به سوي يک علم خاص توضيح داد. به اين صورت که دروس ادبيات، منطق، رجال و درايه را در طول فقه اسلامي گنجاند و ترتيبي براي رسيدن به غايتي تصوير کرد. همين روند نسبت به علوم ديگر مانند تفسير قابل اجرا است. به اين معنا که تمام دروس مذکور به همراه فقه را در طول تفسير دانست. اما با اندک تأملي روشن ميشود که اولاً اين تقسيمبنديها هميشه واضح نيست و ثانياً طولِ زمان آموزش هرکدام و حد نصاب آموزش هر يک براي رسيدن به علم غايي چندان روشن نيست. ملاک کفايت آموزش در ميان اساتيد، مختلف است، علاوه بر اين، که هر يک از علوم پيشگفته، خود مباني و غايات منحصر به فردي دارند و ميتوانند به مثابه يک تخصص جداگانه در نظر گرفته شوند. فيالمثل مباني علم اصول و علم فقه، خود، مباحث گسترده و فراواني دارند که توجه انديشوران حوزوي و غير حوزوي را بيش از گذشته به خود جلب کرده؛ به نحوي که فلسفه اصول و فلسفه فقه و يا حتي فلسفه معرفتِ ديني، به تدريج در مباحث مختلف حوزوي به عنوان يک تخصص مطرح ميشود. از اين رو، گويا حد کفايت علوم نيز راهي است تخصصي؛ در نتيجه، به روشني و شفافيت، قابل توصيه به طلاب نيست. طلبه بعد از گذران چندين سال با گستردگي عجيبي مواجه ميشود. حتي برخي از طلاب با وجود اتمام دروس سطح، چندان نتوانستهاند دامنه علاقه، توانمندي و هويت علمي خود را  در ميان رشتههاي گوناگون حوزوي بيابند. راه حلهاي آموزشي و يا تربيتي، هر چه بوده، اگرچه خالي از تأثير نيست، ولي نتوانسته نياز به کشف هويت علمي را در ميان طلاب به نحو مطلوبي پاسخ دهد. در اين ميان، نگاه پژوهشي به علوم حوزوي، نقش موثّرتري را ايفا ميکند. فعاليت پژوهشي که يک فرايند نظاممند است، خود شامل ملزومات و مقوّمات متعددي از جمله نويسندگي، مسأله شناسي، مسألهيابي، منبعشناسي، فرضيهسازي، استناد دهي دقيق به آراء مختلف در قالب فيشبرداري، تحليل و بررسي و نقد آراء است؛ همين فرايند، ابزار بسيار مهمي براي انضباط فکري و کشف هويت علمي طلاب خواهد بود. پژوهش، مهارت ميطلبد و دادههاي مرحله آموزش را طبقهبندي ميکند؛ در نتيجه، به طالبِ دانش، انضباط فکري ميدهد. طلاب با درگير شدن با موضوعات جزئي، و آراء و منابع مختلف، فرايند تفکر را به صورت عيني، خارجي و آگاهانه تمرين ميکنند و پژوهش چيزي جز همين فرايند عيني تفکر نيست. خودآگاهيِ ناشي از اين تمرين عملي، به تدريج توانمندي و نقاط ضعف طلاب و ميزان پذيرش و وازَنِش دروني آنها به موضوعات مختلف را روشن ميسازد. همين فرايند، موجب انضباط فکري و کشف هويت علمي طلاب خواهد بود. معالاسف در حوزه برادارن، اساساً هيچ سازوکار جدّي در دوره سطح براي ساختارسازي و جهتدهي پژوهشي طلاب وجود ندارد. اين نقيصه در حوزه خواهران به نحو مطلوبي جبران شده است و حوزه خواهران با وجود چنين ساختار و نقشهاي، طبعاً آينده بهتري از حوزه برادران خواهد داشت. اکنون تنها روزنه جدي راهيابي موفق طلاب به امر پژوهش، برگزاري جشنوارههايي از جنس جشنواره علامه حلّي است که خوشبختانه براي پنجمين دوره، راه تکاملي خود را طي کرده است. طلاب محترم با رقابت در اين سطح، انگيزه مضاعفي در انجام دقيق مراحل پژوهشي مييابند و در نهايت، تلاش علمي خود را در معرض نقد داوران قرار ميدهند. در اين ميان، پذيرش آراء نقادانه داوران، خود، مهارت نقدپذيري و اصلاح انديشه را براي طلاب فراهم ميکند و طلاب در سطوح مختلف آماده انديشهورزي جديتر در مراحل بعدي ميشوند. از اين جهت، جشنواره با ايجاد فرصتهاي پژوهشي، فرايند کشف هويت علمي طلاب را تسريع ميبخشند که ميطلبد بيش از گذشته مورد توجه مسئولين قرار بگيرد.