پژوهش و گام های نوپا



 اشاره :دکتر بهزاد حمیدیه، دانش آموخته مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی بوده و نیز دارای مدرک دکترای ادیان و عرفان تطبیقی از دانشگاه تهران است. وی در سال ۱۳۹۰، دبیر دومین جشنواره علامه حلی استان تهران بود. او از دیرباز با مطبوعات و رسانه های نوشتاری، ارتباط داشته و نگاشته ها و یادداشت های متعدّدی را در آن ها منتشر نموده است. دکتر حمیدیه، در سلک اهالی قلم و پژوهشگران برتر حوزه علمیه و دانشگاه قرار دارد که تاکنون به انتشار چندین کتاب و مقاله علمی- پژوهشی اهتمام ورزیده است. «جنبش های نوپدید دینی» و «معنویت در سبد مصرف»، عناوین کتب انتشار یافته اوست. برخی مقالات وی نیز که در مجلات معتبر علمی- پژوهشی به چاپ رسیده اند، عبارت اند از: ۱- جنبش های نوپدید دینی (ادیان و عرفان)، ۲- ساختار قداست بخشی نوپدید (راهبرد فرهنگ)، ۳- مفهوم نمایی محالات ذاتی (منطق پژوهی)، ۴- بازخوانی انتقادی تحولات اخیر دینداری و معنویت گرایی (قبسات)، ۵- پیامدهای فرهنگ رفاه برای دینداری (فلسفه و کلام اسلامی)، ۶- آرای گوردون ملتون در ترازوی نقد (راهبرد).


پژوهش، گامی است به جلو در حوزه دانش که یا افق جدیدی برای کاوش و اندیشه در برابر انسان می گشاید، نظریه علمی جدیدی را عرضه می کند، استدلال و اثبات جدیدی برای نظریه پیشین ارائه می دهد، کاربستی جدید برای نظریه سابق می یابد، مجهولاتی سر به مُهر را آفتابی می کند و یا دست کم، صورت بندی جدیدی برای معلوماتِ از پیش موجود ارائه می نماید. در ضرورت پژوهش، سخن بسیار گفته شده است. درباره روش پژوهش هم کتاب ها و جزوات کاربردی و مفیدی در دسترس است. اما اجازه دهید در این یادداشت کوتاه، با استفاده از تجربیات عملی ام، نکاتی را راجع به نحوه ورود طلاب به عرصه پژوهش بیان کنم.


پژوهش بر روی کاغذ و در کلاس تدریس روش پژوهش، چیزی است و در صحنه عمل و میان قفسه های کتابخانه، چیزی دیگر. پژوهشگر باید فرق فیش منبع را با فیش مطلب بداند و نحوه وارد کردن یک متن دو سه صفحه ای را در فیش ها بشناسد. او باید متوجه باشد که فیش نویسی در واقع، نوعی تقطیع موضوعی یک متن است و نباید کلّ یک متن را تنها در یک یا دو فیش وارد کرد (و احیاناً اگر جا کم آورد، برگه ای را ضمیمه فیش کرد!). پژوهشگر با نحوه ارجاع دهی و نحوه تنظیم فهرست منابع و مآخذ آشناست و خوب می داند که حاصل پژوهش اش را چه گونه در قالب یک مقاله با مقدمه، فصول و نتیجه گیری بیاورد. او چکیده نویسی و واژگان کلیدی را خوب می شناسد. اما همه این دانستگی ها، یک طرف و مهارت های عملی، طرفی دیگر. یک استاد حاذق و در دسترس یا یک کارگاه پژوهش می تواند مهارت های عملی را در پژوهشگر نوپا ایجاد و تقویت کند و راه او را در نیل به یک پژوهش استاندارد، کوتاه و کم خطا نماید. ناگفته پیداست که چنین استادی باید خود سال ها و بارها پژوهش کرده باشد و محصول پژوهش هایش را ارائه نموده باشد (در قالب کتاب یا مقاله علمی- پژوهشی، مقاله علمی- ترویجی و یا نوشتارهای معتبر دیگر).


استادی که تنها علقه اش با پژوهش، مطالعه دو سه کتاب و جزوه درباره نحوه پژوهش بوده است، خود نوپایی است که باید تحت نظر استاد صاحب مهارت، دوره های متعدّد ببیند. استادی هم که پژوهش هایی دارد، اما همگی آن ها در برگه ها یا دفترهایی در گوشه حجره اش آرمیده اند و رنگ آفتاب و مهتاب ندیده اند (کنایه از این که در معرض نقد و بررسی اندیشمندان قرار نگرفته اند)، معلوم نیست شایستگی تدریس در کارگاه پژوهش را داشته باشد؛ چه این که ممکن است پژوهش هایش، غیراستاندارد و نامطلوب باشند و روشن است که چنین استادی در تدریس، شاگردان اش را به بیراهه می کشاند. گاهی ما با تعارف و رودربایستی، کارهایمان را پیش می بریم و شخص بزرگواری را صرفاً به خاطر این که سال ها سمت استادی در دروس گوناگون حوزوی داشته است، در سمت هدایت پژوهش قرار می دهیم، شاید با ابتنا بر این پیش فرض نادرست که برای مدرّس متون مغلق و دشواری؛ هم چون مغنی یا مکاسب و کفایه، تدریس پژوهش که کاری ندارد! تا زمانی که این گونه پیش فرض ها بر حوزه ای حاکم باشد، پژوهش در آن حوزه به سامانی نخواهد رسید.


آموزش روش پژوهش و تشکیل کارگاه پژوهش را اینجانب حدود ۱۵ سال پیش در مدرسه علمیه باقرالعلوم(ع) آغاز کردم و هم اینک در مدرسه علمیه خاتم الأوصیاء(ع) ادامه دارد و این برنامه، تنها به لطف الهی، هیچ سالی تعطیل نشده است. در این کارگاه ها، تاکنون بالغ بر ۷۰۰ پژوهشِ هدایت شده و حدود ۱۲۰۰۰ نفر ساعت کار پژوهشی انجام گردیده است. محصول این تجربه و تجربه های دیگر در مراکز پژوهشی غیرحوزوی، آشنایی اینجانب با فراز و فرود، کاستی ها، موانع و مشکلاتِ فراروی پژوهشگران نوپا بوده است. تا این جا من به یک جمع بندی رسیده ام که آن را طیّ نکاتی در زیر تلخیص می کنم؛ بدین هدف که اساتید و اندیشمندان پژوهشگر بر من منّت نهاده، به نقّادی آن بپردازند و به تعمیق و چکش کاری پژوهش در حوزه کمک نمایند. نکات مزبور بدین قرارند:


۱. سزاوار است طلاب از همان سال اول به پژوهش بپردازند؛ هرچند با لحاظ این نکته که پژوهش نباید از عمق برنامه درسی حوزوی بکاهد. در نتیجه باید زمان پژوهش، اندک باشد (حدود ۱/۰ ساعات کلاس های درسی)، اما کیفیت آن بالا باشد. ۲. اولین نیازمندی طلاب پس از فراگرفتن روش استاندارد پژوهش، آشنایی با مراجع و منابع اولیه است (در این جا منابع اولیه علوم اسلامی). ۳. برای آن که طلاب، مراجع و منابع اولیه را بشناسند، کافی نیست اسم آن ها یا حداکثر، اوصافی از آن ها را بشنوند، بلکه باید از نزدیک، آن ها را در دست بگیرند و تلاش کنند یک مطلب را از میان صفحات فراوان آن ها بیابند. ۴. برای آشنایی عملی و عمیق با منابع اولیه، لازم است موضوعاتی را برای پژوهش طلاب در نظر بگیریم (یعنی پژوهش هایی موضوع محور، نه مسئله محور برایشان تعیین کنیم). این موضوعات، مانند سرنخی عمل می کنند که پژوهشگر را به سراغ کتاب های منبع می کشاند. آن ها عملاً فرامی گیرند که وقتی موضوع شان، معرفی یک شخصیت تاریخی است، باید به سراغ کدام منابع بروند و وقتی موضوع شان، معرفی یک کتاب است، از کدام منابع بهره بگیرند. آشنا کردن عملی طلاب با دائرةالمعارف ها، منابع شخصیت شناسی، منابع کتاب شناسی، منابع نسخ خطی، منابع جغرافیا، منابع لغت و نظایر آن، در واقع، مانند آن است که به جای ماهی، تور ماهی گیری بدان ها داده اید. آن ها از این پس خواهند توانست از این منبع عظیم، همراه با روش پژوهش، پژوهش های متعدّدی را سامان دهند. ۵. پژوهش های مسئله محور در سال های اولیه تحصیل حوزوی، چند مشکل دارد: اولاً در بسیاری موارد، آن ها را درگیر منابع اولیه عمومی نمی کند، بلکه درگیر منابع تخصصی در یک حوزه دانشی خاص می نماید. در برخی موارد هم آن ها را گرفتار منابع دست چندم و کتاب های کوچه بازاری می کند. ثانیاً در بسیاری موارد، پژوهشگر نوپا به جهت عدم برخورداری از دانش کافی و ناآشنایی با ابعاد متعدّد مسئله مورد تحقیق، راه به جایی نمی برد و نمی تواند مسئله را به درستی، شکافته و راه حلی برای آن بیابد. در نتیجه یا گرفتار جهل مرکب می شود یا سرخورده، دست از تحقیق می کشد. ثالثاً در بیشتر موارد، مسئله پژوهی، مستلزم زمانی طولانی است. به لحاظ روان شناختی، سزاوار آن است که پژوهشگر نوپا، پژوهشی محدود را بر عهده بگیرد تا در زمانی اندک، بتواند محصول کارش را در قالب یک مقاله، آماده کند. این کار به او اعتماد به نفس خوبی می دهد؛ همان گونه که برای حفظ قرآن کریم، توصیه می شود کار از سوره های کوچک تر شروع شود. مسئله پژوهی در مواردی کثیر، چنان است که یا حوصله پژوهشگر را سرمی برد یا او را چنان شیفته خود می کند که از دروس حوزوی کم می گذارد. رابعاً بسیاری از تحقیقات مسئله پژوهانه از پژوهشگران نوپا، هیچ گونه قابلیت انتشار ندارند؛ در حالی که غالب تحقیقات موضوع محور، دست کم ارزش ترویجی دارند؛ مثلاً تصور کنید یک طلبه پایه سوم بخواهد درباره علل بدحجابی در تهران تحقیق کند و مسئله اش این باشد که چرا پدیده بدحجابی در تهران تا این اندازه گسترده است. او نه از دانش جامعه شناسی اطلاع دارد و نه از دانش روان شناسی. او اطلاعات میدانی نیروی انتظامی راجع به بدحجابان را در اختیار ندارد و پژوهش های آماری در مورد سنّ و سال بدحجابی، طیف های مختلف بدحجابان و اموری از این دست را ندیده است. او احیاناً خبر ندارد که مسائل اقتصادی و زد و بندهای شرکت های تولید لباس زنانه، چه میزان در پدیده بدحجابی مؤثر است. تحوّلات فکری مدرن و پست مدرن در شهروندان چه میزان در این قضیه مدخلیت دارند؟ تغییر سبک زندگی چه قدر مؤثر است؟ تأثیر امپریالیسم رسانه ای چه قدر است؟ تغییرات نظام خانواده چه طور؟... به هر حال، بدحجابی، ابعاد بسیاری دارد؛ از ابعاد فرهنگی و اجتماعی گرفته تا سیاسی و اقتصادی. در نتیجه، کار پژوهشی او بیشتر تبدیل می شود به تفکّر و اندیشه شخصی و نتایج من درآوردی و نهایتاً مطالعه دو سه کتاب سطحی و غیرعلمی که نمونه هایش در بازار کتاب، فراوان وجود دارد. چنین نوشته ای، نه ارزش علمی دارد و نه ارزش کاربردی و در نتیجه، چاپ کردن اش به معنی اسراف کاغذ است. اما اگر او درباره زندگی و آثار دانشمندان مبرزی؛ هم چون فاضل مقداد سیوری یا تقی الدین حلبی و مانند آن ها، تحقیق می کرد، علاوه بر آشنایی اش با منابع شخصیت شناسی و دائرةالمعارف ها، می توانست محصول کارش را در یک مجله علمی- ترویجی یا دست کم در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ برساند به آشنایی عمومی با این ذخایر فکری- فرهنگی اسلام کمک نماید. ۶. ایجاد فضای پژوهشی، بسیار مهم است. کتابخانه حوزه ها باید تقویت شود. امکان دسترسی سهل طلاب به کتابخانه های عمومی مهمی؛ مانند کتابخانه ملک، کتابخانه مجلس و کتابخانه ملی، باید به طور جدّی پیگیری شود. اردوهای پژوهشی به شرط برنامه ریزی درست، موقعیت و فضای خوبی برای پژوهش ایجاد می کنند. حتی می توان به چند کارگاه متمرکز در استان ها (به طور خاص در شهر تهران) فکر کرد و دوره هایی را در برنامه درسی حوزه ها گنجاند که طلاب را موظّف به حضور در این کارگاه ها و انجام پژوهش نماید.