اسلام؛ حقیقت پیوند انسان با هستی

دین اسلام، دینی قراردادی و بیگانه با حقایق هستی نیست، بلکه حقیقت پیوند انسان با هستی است... خداوند متعال، خالق زمین و آنچه در زمین و آسمان است، می‌باشد و خالق همة هستی است. او مخلوقات خود را می‌شناسد و حقیقت و مصالح و مضارّ آن‌ها را می‌داند. او آدمی را آفریده و حقیقت او را می‌داند و می‌داند چه چیزی او را وسوسه می‌کند و از تمایلات و کشش‌های او به خیر و شرّ آگاه است و رغبات و حاجات و همه چیز او را می‌داند. خداوند با معرفتی که از حقیقت انسان و حقیقت هستی دارد (هیچ موجودی غیر از او تا بدین پایه چنین معرفتی را ندارد)، می‌گوید که من خالق توام و من هستی‌بخشم و برای اینکه از این هستی بهره‌مند شوی و رشد کنی و در ابعاد مختلف زندگی به کمال برسی، برای تو راه و روشی ترسیم می‌کنم. این راه و روش، تصادفی و اتفاقی نیست، بلکه حقیقت پیوند انسان با هستی و با خویشتن است.
(برای زندگی: 293-292)