مباني فقهي مرزباني در مسئولیت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران

چكيده :
حفاظت از مرزهاي سرزميني هركشور يكي از مهمترين وظايف و شايد بتوان گفت مهمترين وظيفه دولت ها به شمار مي رود. در نظام جمهوري اسلامي ايران نيز مجموعه نيروهاي نظامي و غير نظامي مسئوليت اين امر خطير را عهده دار هستند . نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در راستاي وظايف خود و در چارچوب پليس مرزباني تأمين امنيت نقاط مرزي را عهده دارمي باشد . بدين منظور پليس مرزباني جمهوري اسلامي ايران وظايفي همچون نظارت بر نصب و مقررات علائم مرزي، بررسي قوانين ومقررات مرزي، رعايت قوانين كشور و قوانين بين المللي مرتبط با مرزها و... را بر عهده دارد .
اين وظايف پليس مرزباني، اگر چه مبتني بر قانون و نظام اداري جمهوري اسلامي ايران است، اما ريشه در شريعت مقدس اسلامي و قوانين و متون فقهي دارد. درقرآن كريم آيات متعددي در باب جهاد با كفار مقاتله وحفظ مرزها و سر حدّات بلاد اسلامي وجود دارد. درسيرة پيامبر اكرم(ص) و ائمة معصومين نيز روايات زيادي هست كه به مسئلة مرزها، مسئله دارالاسلام و دارالكفر اشاره دارد. در نهايت بايد اذعان كرد كه مراجع عظام شيعه نيز در دفاع از مرزها، احكام فقهي زيادي داد ه اند. بدين ترتيب اصول و مباني فقهي نقش مهمي در تعيين حدود و ثغور وظايف مرزبانان و مسائل مرزباني و مرز و دفاع از كشور دارد.

کليدواژه :
مباني فقهي، مرز،پليس مرزبان، جمهوري اسلامي ايران، دفاع، مسئوليت،نيروي انتظامي.

مقدمه:

امروزه مرزهاي سرزميني در زمره يكي از مهمترين مسائل ملي و بين المللي به شمار مي​رود. از منظر فلسفه سياسي مرزهاي جغرافيايي يكي از چهار عنصر اصلي تشكيل دهنده دولت​هاي مدرن مي​باشد.(عالم، 1385، ص 35 ) چراكه بدون وجود عنصر سرزمين و مرزهاي ملي نمي​توان دولت ملي مدرن را متصور شد. پس بي​راه نخواهد بود اگر دفاع از مرزهاي ملي و سرزميني دولت را مهمترين وظيفه نيروهاي نظامي هر كشوری بدانيم.
نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران نيز در كنار ساير قواي مسلح عهده دار اين مسئوليت خطير مي​باشد. ناجا اين وظيفه را در قالب پليس مرزباني و تشكيل هنگ​هاي مرزي به انجام مي​رساند. قوانين، حقوق، تكاليف و وظايف مردم، نهادها و سازمانها در نظام جمهوري اسلامي ايران اگر چه ملهم از مكاتب علمي و فرهنگي مي باشد، اما بي ترديد از درياي زلال شرع مقدس اسلام سرچشمه مي​گيرد و از آبشخور قوانين و اصول دینی و مباني و معارف فقهي سيراب مي شود. بر اين اساس اين مقاله درصدد است تا اين سرچشمه و مباني فقهي را در زمينه مسئوليت پليس مرزباني و مسئله مرزها به مخاطب بنمايد. لذا تلاش نگارنده در اين مقاله بر اين است تا نشان دهد كه چگونه آيات قرآني و روايات وارده از معصومين عليهم السلام بر وظايف و تكاليف مرزداران و احكام و قوانين مرزداری دلالت دارد و نهايتا مراجع عظام تقليد با تأسي به اين مباني چه استنباطي پيرامون اين موضوع دارند. بدين منظور ابتدا سعي مي شود تا با مروري كوتاه بر اهّم وظايف نيروي انتظامي در حوزه مرزباني پرداخته و در ادامه مباني فقهي آن مورد بررسي قرار گيرد .

مرز
مرز نشا ن​دهنده پايان سرزمين و قلمرو يك کشور است. در داخل مرزهاي مشخص است كه مردم احساس وابستگي به آب و خاك مي​نمايند و به اين طريق است كه احساسات مليّ و ميهن پرستي شكل مي​گيرد. اشعار حماسي، اسطوره ها، نمادها و فرهنگ ملي هر كشور نشا ن‌دهنده تعلق خاطر مردمان آن کشور به سرزمین آبا و اجدادی‌شان است، به سرزمینی که در آن زندگی می​کنند و یا سال ها در آن زیسته​اند.
در واقع سرزمين خانه بزرگي است كه مردم با علائق مشترك خود نسبت به آن احساس مالكيت جمعي مي​كنند، امنيت خاطر خود را در آن مي​بينند و همبستگي عميق واجتناب ناپذيري را از اين طريق نسبت به همديگر احساس مي​كنند. همواره سربازي و مرگ در راه حفظ ميهن در نزد هر ملتّي امري مقدس و افتخاري جاويدان تلقي مي​شود. در واقع مرز حائل بین یک کشور با همسایگان و دیگر کشورهاست و در داخل مرزهاست که سرزمین یا قلمرو سرزمینی یک دولت معنا پیدا می‌کند. به میزانی که مرز های یک کشور طولانی​تر باشد از قلمرو سرزمینی بيشتر و احتمالا همسایگان بیشتری برخوردار می​باشد.
جمهوري اسلامي ايران داراي 8755 كيلومتر مرز دريايي- زميني- رودخانه​اي با هفت كشور همسايه است كه كمتر كشوري در جهان داراي اين ويژگي است.

مرزها به دو گروه اصلی تقسیم می شوند:
الف- مرزهای طبیعی: مرزهایی که با توجه به نشانه های طبیعی مشخص می‌شوند مانند مرزهای کوهستانی که نقطه خط‌مرزی بین دوکشور معمولاً بر اساس خط‌الرأس جغرافیایی مشخص می‌شود و یا مرزهای آبی که در رودخانه ها معمولا بر اساس خط تالوگ مشخص می‌شود.(بابايي، 1369، ص733)
ب- مرز های مصنوعی: این نوع مرز هما ن‌گونه که از اسم آن پیداست مصنوع و ساخته دست
بشر می باشد. مانند تفکيک نقاط مرزی با استفاده از سیم خاردار، کشیدن جاده بین مرز، آسفالت
مرزی، نصب میله و یا سایر علامت​هاي مرزي.
نوع دیگری از تقسیم بندی از مرز وجود دارد که به صورت زیر می باشد:
مرز هوایی: امتداد مرزهای سرزمینی به سمت بالا(آسمان) را مرز هوایی گویند. این گونه مرزبندی در زمان های قدیم مرسوم نبوده و مختص دوران جدید می​باشد. این نوع مرز بیشتر درزمینه صنایع هوایی همچون هواپیما، موشک، بالگرد و سایر مصنوعات هوایی می‌باشد.(همان734- ص 735)
مرز دریایی: مرز دریایی مختص کشورهایی است که هم‌جوار دریا ها و یا دارای خط ساحلی می باشند. مرز دریایی غالبا بر اساس دریای سرزمینی تعیین می​شود که به اندازة برد توپخانه و معادل 20 تا 25 مایل دریایی می​باشد. دریای سرزمینی نیز جزئی از خاک و قلمرو یک کشور به شمار می رود که تعرض به آن به مثابه تعرض به خاک کشور محسوب می شود و از جنبه حقوق بین الملل عمومی نیز جرم محسوب می شود. تقسیمات دیگری نیز در مرزهای آبی وجود دارد. مانند فلات قاره که در این جا مجال پرداختن به آن نیست و زمانی دیگر و بحثی دیگر دارد(والاس، 1378 ، صص 211و 213)
مرزهای خشکی: این نوع از مرزها مهمترین نوع مرز به شمار می رود که از قدیم الایام مرسوم بوده است و حائل میان کشور ها در عرصه سرزمینی به شمار می رود. تقریبا به جز جزایر، تمام کشور های جهان دارای مرزهای خشکی می​باشند و مضاف بر این مرزهای هوایی کشور​ها بر اساس این نوع مرز مشخص می​شود. بر این اساس می توان گفت که مرز خشکی بنیادی​ترین نوع مرز می​باشد. مرز خشکی نیز همان​گونه که در بالا گفته شد می​تواند به دو صورت طبیعی و مصنوعي باشد. حال که بحث مرز تا اندازه​ای روشن شد خوب است که به مسئله حفاظت و حافظان امنیت نقاط مرزی اشاره کنیم.

پليس مرزباني
همان​گونه که در بالا گفته شد مرزها تعیین​کنندة قلمرو سرزمینی یک کشورند. سرزمين نیز مبيّن قلمرو حاكميت و صلاحيت دولت​هاست. قدرت​هاي عمومي حاكم بر كشورها در محدودة سرزمين خود از اختيارات تام و تمام زمامداري برخوردارند و براي مردم ساكن آن ايجاد حق وتكليف مي‌كنند. اين زمامداري طبعاً در محدودة مرزهاي شناخته شده متوقف مي​گردد و بدين ترتيب كشورها از هم بازشناخته مي​شوند و روابط بين المللي در نظمي خاص شكل مي​گيرد. بنابراين يكي از مهم​ترين وظايف دولت​ها پاسداري از مرزهاي كشور است تا بدين وسيله مردم احساس امنيت كنند. امنيت مرزي در واقع به اين معناست كه مرزهاي جغرافيايي كشور اسلامي از تعرض مصون باشد تا بيگانگان نتوانند به جان و مال و حيثيّت مسلمانان تعرض نمايند. مسئوليت اين نوع امنيت بر عهده پليس مرزباني در نيروي انتظامي است و در واقع این پلیس مرزبانی است که وظیفه حفاظت و امنیت مرز را بر عهده دارد.
متأسفانه در اغلب كشورهاي همسايه به دلايل گوناگون حكومت​هاي مركزي بر مرزهاي خود احاطه ندارند و ناامني موجود در كشورهاي همسايه امنيت كشور ما را تحت تأثير قرار مي​دهد و اين امر وظیفه خطیر پلیس مرزبانی را دشوارتر و ظریف​تر نموده است. به علاوه موقعيت راهبردي ايران در خاورميانه و خليج فارس با دارا بودن منابع عظيم نفت و گاز و معادن طبيعي همواره مورد طمع قدرت​هاي استكباري بوده است و این امر پای سایر دول را به حوزة مرزی ایران بازكرده است و اهمّیت وظایف پلیس مرزبانی را دو چندان كرده است. به طور کلی مسئوليت مراقبت و كنترل مرزهاي كشور، اجراي معاهدات و پروتكل​هاي مرزي، استيفاي حقوق دولت و امنيت مرزنشينان در مرزها و محدودة انحصاري و اقتصادي درياها به عهدة فرماندهي پليس مرزباني جمهوري اسلامي ايران مي​باشد(ناصرزاده، 1380، ص120).

اهمّ وظايف پليس مرزباني جمهوري اسلامي ايران:
در راستای تامین امنیت نقاط مرزی و حفظ تمامّیت سرزمینی، پلیس مرزبانی وظایفی دارد که در زیر به اهمّ آن اشاره می​کنیم:
- اقدامات لازم براي حفظ حقوق و تماميّت ارضي و حاكميّت و مالكيّت كشور و حفظ حقوق اتباع مرزنشين.
- رعايت و اجراي كامل قوانين كشور و قوانين بين​المللي كه مرتبط با مرزها باشد.
- رعايت اجراي مفاد كلية معاهدات و قراردادها و پروتكل​هاي مصوّب مرزي دو جانبه موجود بين
جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي همجوار(همان، ص 471).
- رسيدگي و اقدامات لازم قانوني در خصوص هرگونه حوادث مرزي.
- نظارت بر نصب و برقراري كلية علائم مرزي.
- بررسي قوانين و مقررات مرزي و ارائة پيشنهادات در اين زمينه.

مباني فقهي مرزباني
منظور از مبانی فقهی مرزبانی در واقع همان ریشه ها و مبانی اسلامی است که به پدیدة مرز و مرزبانی پرداخته است و غالب فقها نیز با توجه به همین منابع و متون اسلامی، احکام اسلامی در رابطه با مرزبانی صادر كرده​اند. بدین منظور و در راستای اهداف مقاله حاضر ما به بررسی آیات، روایات، ادعیه و نظرات و استنباط​های فقها و مراجع تقلید در این زمینه می​​پردازیم.

آيات قرآن
آيات قرآن كه به طور كلي بر همه ابعاد امنيت دلالت دارد، بسيار فراوان است و اگر در قرآن عبارات جهاد و مقاتله را جستجو كنيم از فراواني آيات به خوبي به اهميت موضوع آن، كه حفظ كيان اسلامي است پی می بریم. 1 در قرآن ، آيات متعددي در باب جهاد با كفار و دفع شر آنان، بيان شده است و اين باب آن​قدر با اهميت است كه اكثر مراجع و بزرگان دين، كتاب يا رساله​اي و يا حداقل قسمتي از رساله عمليه خود را به آن اختصاص داده اند.2 اما پرداختن به همه آنان، علی​رغم اهمیّتی که دارد، در اين مقال اندك نمي​گنجد و فرصت و نوشتاری دیگر را می‌طلبد. لذا ما برای جلوگیری از اطالة کلام به ذکر چند نمونه همراه با تفسیر آن می​پردازیم. خداوند در قرآن امنيت را يكي از نعمت​هاي بزرگ الهي دانسته و به خاطر آن بر مسلمانان منت نهاده است.(سوره قریش، آیه 4) بهترين شهرها را، شهري دانسته است كه امنيت در آن وجود داشته باشد.(سوره تین، آیه 3) لذا ازآن​جايي كه مسئوليت‌‌هاي امنيتي نيروي انتظامي جنبه دفاعي دارد ، در اين پژوهش صرفاً به آياتي از قرآن كريم اشاره خواهد شد ، كه بر جهاد دفاعي تاكيد دارد. همچنین اگر چه آیات قرآنی در این زمینه بسیار زیاد می باشد اما در اینجا صرفا به آياتي از قرآن كريم که در آن به صورت روشن به حفظ مرزها و سرحدات بلاد اسلامي اشاره و تأكيد شده است، مي​پردازيم.
در متون فقهي از مرز بيشتر با واژه«ثَغَْر» كه جمع آن «ثغُور» مي​باشد، نام برده شده است و درقرآن كريم مرز با واژه «رباط»آمده كه اين واژه در كلام فقها نيز بكار رفته و از مرزباني با عنوان «مرابطه» نام برده شده است و حتی رساله هاي فقهي با همين نام نوشته شده است.كلمه رباط ومشتقات آن پنج بار درقرآن تكرار شده است كه دو مورد آن در رابطه با موضوع مرز و تقويت بنيه دفاعي مرزبانان مي باشد، كه در ادامه به بررسي آن مي‌پردازيم.

آيه اوّل:
Pيا أيَهَُّا الذَّينَ آمَنُوا اصْبرُِوا وَ صابرُِوا وَ رابطُِوا وَ اتقَُّوا ا لعََلكَُّمْ تفُْلحُِونَ ( آل عمران، 200)
ترجمه آیه :« اي كساني كه ايمان آورده​ايد شكيبايي پيشه سازيد و پايداري ورزيد و مرزها را پاس بداريد و از مخالفت با دستورات خدا پروا كنيد شايد رستگار شويد و به بهشت و نعمت​هاي جاودانه آن برسيد» اين آيه شريفه كه آخرين آيه از سوره مباركه آ ل​عمران است، پس از ترسيم وضعيت دو گروه مؤمن و كافر، كه از آيات 196 شروع مي​شود و تا 199 ادامه دارد، مؤمنان را مخاطب قرار داده و سه عامل موفقيت آنان را به اين شرح بيان مي​كند و در قالب صيغة امر به آنان فرمان مي​دهد و آنان را به شكيبايي بر انجام وظايف و جهاد در راه حق و عدالت فرا مي​خواند:
الف-«اصبروا »يعني شكيبايي پيشه سازيد در بدوش كشيدن بار مسئوليت​ها.
ب- «صابروا»در برابر فشارها پايداري ورزيد.
ج-«رابطو» مرزها را نگهباني كنيد(ناصري، ج1، 1360، ص 671).
واژه رابط در اصل به معناي نسبت است اما در مورد آنان كه در دژي پناه مي​گيرند و از ورود دشمن به درون آن سرسختانه جلوگيري مي​كنند نيز بكار مي​رود و «رباط»به مفهوم آماده ساختن و به صف كردن اسب‌ها براي رويارويي با دشمن، بكار رفته است.(همان، ص 679).
در تفسيراین آية شريفه ديدگاه​هاي متفاوت وجود دارد که در ذیل به اهم آنها اشاره می کنیم:
تفسیر مجمع البیان : صاحب تفسیر مجمع البیان این آيه شریفه را به اين صورت معنا كرده است«اي ايمان آورندگان در دين و آيين آسماني خويش، ثابت قدم باشيد و در برابر كفرگرايان و بيداد پيشگان پايداري ورزيد و در برابر تجاوز و تهاجم آنان در راه خدا پيكار كنيد»
معنا و مفهوم آية شريفه بيانگر اين نكته است كه در انجام وظايف و پرهيز از گناه و در جهاد بر ضد دشمن، صبور و پايدار باشيد.
گفتني است كه دو واژه صابروا و رابطوا از باب مفاعله​اند و بكار رفتن آنها در آيه نشانگر اين نكته ظريف است كه شما نيز بايد همانند آنان كه در باطن خويش پايداري مي​ورزند و نيرو و امكانات فراهم مي​آورند تا در راه حق و عدالت با قدرت و قوت بيشتر روياروي آنان بايستند، عمل کنید درست همان​گونه كه در آيه 60 سوره انفال به اين واقعيت تصريح شده است(همان، ص 400).
تفسير نور : در تفسير نور در شرح و تفسير آيه چنين آمده است:
اين آيه صبر در برابر انواع حوادث و مصائب را در سه مرحله توصیه می کند:
-در مرحله اول در برابر ناگوار يهاي شخصي و هوسها صبر كنيد « اصبروا » .
- در مرحله دوم در برابر فشارهاي كفار مقاومت بيشتر كنيد« صابروا » .
- و در مرحله سوم حفظ مرزهاي جغرافيايي از هجوم دشمن، حفظ مرزهاي اعتقادي و فكري ، از طريق مباحث علمي و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه ها بکوشيد .«ورابطوا» (قرائتي، ج 2، 1387 ، ص 232).
در همين كتاب در توضيح كلمه رابطوا آمده است كه كلمه رابطوا از ريشه رباط به معناي بستن چيزي در مكان است كه به كاروان​سرا نيز به اين دليل رباط مي​گويند كه كاروان​ها در آنجا اتراق كرده و مال التجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه مي​دارند(همان، ص 233).
هم​چنین در تفسیر نور در ذيل آيه و در پيا م​هاي استخراج شده آورده شده است كه اگر كفار دركفر خود مقاومت مي​كنند، كشته مي​دهند و مال خرج مي​كند، شما نيز بايد در راه خدا با جان ومال پايداري كنيد و همچنین در خصوص اهمیت حفاظت از مرزها همین بس که صبر و تقوي در كنار توجه به مرزها بيان شده است. اصبروا و صابروا و رابطوا (همان، ص 234).
تفسير الميزان: در تفسيرشريف الميزان ذیل این آیه و در تفسير كلمه رابطوا آمده است « مرابطه» از نظر معنا اعم از مصابره است، چون مصابره يعني اتحاد و پيوستن نيروها در برابر شدائد. امّا مرابطه يعني پيوستن همه نيروها و همه كارها بر جمع ستون اجتماعي ديني، چه درحال شدت و چه در حال خوشي و مراد از مرابطه اين است كه جامعه به سعادت حقيقي دنيوي و اخروي خود برسد.(علامه طباطبائی، 1383 ، ج 1، ص 231).
در تفسير شريف نمونه مطالب بسيار مفصل و دقيقي در تفسير اين آيه و در خصوص مسئله مرزبانی بيان شده است. تفسیر نمونه چنین بیان می کند که اين آخرين آيه سوره آل عمران و محتوي يك برنامه جامع چهارماده​اي براي مسلمين به شرح زیر مي​باشد.
نخست روي سخن را به همه مؤمنان كرده و به اولين مادة اين برنامه اشاره مي​كند و مي​فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورد‌ه‌ايد در برابر حوادث ايستادگي كنيد» يا ايها الذين امنوا اصبروا.
صبر و استقامت در برابر مشكلات، هوس​ها و حوادث در حقيقت ريشه اصلي هرگونه پيروزي مادي و معنوي را تشكيل مي​دهد تا جائي‌که درباره نقش و اهميت آن در پيشرفت​هاي فردي و اجتماعي آنرا به منزلة سر در برابر بدن معرفي كرده است الصبر من الايمان كالرأس من الجسد.در مرحله دوم به افراد با ايمان دستور استقامت در برابر دشمن مي​دهد و مي​فرمايد « وصابروا » وصابروا، از مصابره از باب مفاعله به معناي صبر و استقامت در برابر ديگران است.
بنابراين قرآن نخست به افراد با ايمان دستور استقامت مي​دهد ( كه هرگونه جهاد با نفس و مشكلات زندگي را شامل مي​شود) و در مرحله دوم دستور به استقامت در برابر دشمن مي​دهد واين خود مي​رساند كه تا ملتي در جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف دروني پيروز نشود پيروزي او بر دشمن ممكن نيست و بيشتر شكست​هاي ما در برابر دشمنان بخاطر شكستی است كه درجهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف خود دامنگير ما شده است. هم​چنین بدین معناست كه هرقدر دشمن بر استقامت خود بيافزايد ما نيز بر پايداري و استقامت خود بيفزاييم.
در جمله بعد (رابطوا) به مسلمانان دستور آماده​باش در برابر دشمن و مراقبت دائم از مرزها و سرحدات كشورهاي اسلامي مي​دهد و مي​فرمايد « از مرزهاي خود مراقبت بعمل آوريد» اين دستور بخاطر آن است كه مسلمانان هرگز گرفتار حملات غافلگيرانة دشمن نشوند و نيز به آنها دستور آماده​باش و مراقبت هميشگي در برابر حملات شيطان و هو س​هاي سركش مي​دهد، تا غافلگير نگردند. در بعضي از روايات از عليA اين جمله به مواظبت و انتظار نمازها يكي بعد از ديگري تفسير شده است زيرا کسي كه با عبادت مستمر و پي​در​پي دل و جان خود را بيدار مي​دارد همچون سربازي است كه در برابر دشمن حالت آماده​باش به خود گرفته است.
جمله«رابطوا» از ماده رباط گرفته شده و آن در اصل به معني بستن چيزي در مكاني است( مانند بستن اسب در يك محل) و به همين جهت به كاروا ن​سرا، رباط گويند و«ربط​القلب» به معني آرامش دل و سكون خاطر است؛ گويا به محلي بسته شده است و مرابطه به معني مراقبت از مرزها آمده است؛ زيرا سربازان و مركب​ها و وسايل جنگي را در آن محل نگهداري مي​كنند.
خلاصه آنکه «مرابطه» معناي وسيعي دارد كه هرگونه آمادگي براي دفاع از خود و جامعه را شامل مي​شود. در فقه اسلامي نيز در باب جهاد بحثي تحت عنوان «مرابطه» يعني آمادگي براي حفظ مرزها در برابر هجوم احتمالي دشمن ديده مي​شود كه احكام خاصي براي آن بيان شده است (مکارم شیرازی، 1383 ، ج 3، صص 266-255).

آيه دوم
آية بعدي كه در آن واژه (رباط) آمده و دلالت بر تقويت بنيه دفاعي دارد آية 60 سوره انفال می​باشد و أعَدُِّوا لهَُمْ ماَ اسْتطََعْتمُْ منِْ قوَُّة و منِْ ربِاطِ الخَْيلِْ ترُْهِبوُنَ بهِِ عَدُوَالله و عَدُوَكَُّمْ و آخَرينَ منِْ دُونهِمِْ لا تعَلْمَُونهَُمُ الله يعَلْمَُهُمْ و ما تنُفْقِوُا منِْ شَيء في سَبيلِ الله يوُفََّ إلِيَكُْمْ و أنَتْمُْ لا تظُْلمَُونَ (انفال، آیه 60 )
ترجمه آیه شریفه « و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد، تا با اين (تداركات)،دشمن خدا و دشمن خودتان و (دشمنا ن) ديگرى را جز ايشان -كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد- بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت ».
آنچه كه از اين آيه شريفه برداشت مي شود لزوم حد اكثري توان دفاعي در برابر تهاجمات احتمالي دشمنان است و این وظيفه احاد امت اسلامی است. مرحوم علامه طباطبايي در تفسير اين آيه مي فرمايند « دشمن منافع يك جامعه اسلامى دشمن منافع تمامى افراد است، و بر همه افراد است كه قيام نموده و دشمن را از خود و از منافع خود دفع کنند، و بايد براى چنين روزى نيرو و اسلحه زير سر داشته باشند، تا بتوانند منافع خود را از خطر دست برد دشمن نگه​دارند، گو اينكه پاره​اى از ذخيره​هاى دفاعى هست كه تهيه آن جز از عهده حكومت​ها بر نمىآيد، و ليكن پاره​اى ديگر هم هست كه مسئول تهيه آن خود افرادند، چون حكومت هر قدر هم نيرومند و داراى امكانات زيادى باشد به افراد مردم محتاج است، پس مردم هم به اندازة خود بايد قبلاً فنون جنگى را آموخته و خود را براى روز مبادا آماده كنند. پس تكليف «و اعدوا » ،تكليف به همه است.( طباطبائی، پیشین، ج 9، ص 151 ) از آنجا که تهاجم دشمن همواره از طريق مرز انجام مي​شود لزوم اين آمادگي در مرزها بيش از ساير نقاط كشور مي​باشد. جمع آوري تجهيزات و ادوات نظامي به دو منظور انجام مي شود:
1- بالابردن قدرت دفاعي کشور.
2- ترساندن دشمن وپايين آوردن احتمال حمله آن.
مرحوم علامه در ادامه تفسير آيه ترُْهِبُونَ بهِِ عَدُوَّ الله وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ منِْ دُونهِِمْ لا تعَْلمَُونهَُمُ الله يعَْلمَُهُمْ مي​فرمايند « اين قسمت از آيه شريفه در مقام بيان تعليل جمله « وَ أعَِدُّوا لهَُم »است و معنايش اين است كه اين قوا و امكانات دفاعى را تدارك ببينيد تا به وسيله آن دشمن‌خدا و دشمن خود را ترسانيده و از آنان زهرچشم گرفته باشيد، و اگر دشمن دين را هم دشمن خدا و هم دشمن ايشان خواند براى اين بود كه هم واقع را بيان كرده باشد و هم اين​كه ايشان را تحريك نموده باشد» (همان، ص 160 ). در واقع همین دو نکته، یعنی بالا بردن قدرت دفاعی کشور و ترساندن دشمن و پایین آوردن احتمال حمله آن، اشاره به وظایف خطیر پلیس مرزبانی دارد. پلیس مرزبانی در عین اینکه باید توان دفاعی کشور را در سطح بالایی حفظ بکند، باید با افزایش توانمندی خود در دل دشمنان احتمالی کشور ایجاد ترس كند و از حمله احتمالی آنان به مرزهای کشور جلوگیری كند.

روايات
مطالعه و بررسي رواياتي كه در كتب جهاد نقل شده است مبین این نكته است که این روايات،جهاد در تمام انواع خودش را (جهاد ابتدايي، جهاد دفاعي، و.....) را واجب دانسته که در اين مجال به بررسي پاره​اي از آنها مي​پردازيم.
بررسي روايات نشان می​دهد که این روایات در سه موضو ع در باره جهاد بحث کرده است که ​در زیر به آنها اشاره می​کنیم:

رواياتي كه بر فضيلت جهاد و مرابطه دلالت دارند:
اين دسته از روايات فراوان است، و در كتب حديثي به آنها اشاره شده است. رسول خدا (ص) در خصوص فضيلت مرزباني فرمودند:
«خير تمام آن در شمشير (جهاد) است و در سايه شمشير مي باشد و امور انسانها جز با شمشير (جهاد) به سامان نمي رسد و شمشير ها کليد هاي بهشت و جهنم هستند » (طوسی، ج 6 بی تا، ص 126).
«يك روز مرزداري در راه خدا از دنيا و آنچه در دنياست بهتر است» (بخاری، 1371 ش، 1992 م، ج 4، ص 32).
«يك روز حفاظت از مرزهاي كشور اسلامي بهتر است از پرداختن به اين موضوع، هزار روز در غير مرزها» (همان).
«يك شب حفاظت از مرزهاي كشور اسلامي بهتر است از اينكه شخص در خانه خود هزار سال روزها روزه بگيرد و شبها به شب زنده​داري و تهجد بپردازد»( ابی داود، 1371 ش، ج 3، ص 12)
« يك شب مرزداري در راه خدا مانند اين است كه هزار شب به تهجّد پرداخته و هزار روز، روزه گرفته ( همان، ص 12 ) در روايات فوق گرچه از آن وجوب مرزباني برداشت نمي شود اما اهميت امنيت مرز و فضيلت امر مرزباني در مكتب اسلام كه در جامعيّت آن هيچ شكي نيست، كاملاً محسوس است.

رواياتي كه بر وجوب جهاد و مرابطه دلالت دارند :
اميرالمومنين(ع) مي فرمايد:
«خداوند جهاد را بر مردان و زنان واجب كرد پس جهاد مرد اين است كه بذل مال و جان نمايد تا اينكه در راه خدا كشته شود و...».(طوسی، بیتا، ج 6، ص 126 ).
- حضرت علي(ع) در دوران حكومت خود با هر نوع نا امني مرزي برخورد داشته و ديدگاه​هايش را مي​توان از اين برخوردها و سخنان استنباط كرد. از جمله سخنان آن حضرت نامة ايشان به مرزداران كشور است كه در آن ضمن بيان رهنمودهايي، وظيفة خطير مرزباني را به آنان گوشزد مي‌كنند و در قسمتي از آن مي​فرمايند:
« بدانید كه حق - شما مرزداران مسلح كشور- بر من اين است كه هيچ رازي را از شما پنهان ندارم جز اسرار نظامي دربارة جنگ را، در هيچ جرياني جز اجراي قانون خداوندي بي​رايزني با شما تصميم نهايي نگيرم، پرداخت حقوق​تان را به تأخير نياندازم و جز به پرداخت كامل آن بسنده نكنم و در رابطه با حق، تمامي شما را به يك چشم بنگرم چون من چنين باشم، حق است كه شما هم نعمت خداوند را پاس داريد، از من فرمان بريد، وظيفه خويش بدانيد كه دعوتم را بي​بهانه پاسخ دهيد. درخودسازي و سامان دادن به حوزه مسئوليت خويش كوتاهي نكنيد و در راه حق بي​محابا خود را به امواج خطر بسپاريد. پس اگر شما جز در راستاي همين حقوق متقابل حركت كنيد برخورد با تخلف و انحرا ف​هاي شما بر من ساده​ترين باشد و متخلف كيفر عظيم بيند(نهج​البلاغه، نامه 50) .

- نيز اميرالمؤمين(ع) در مواردي كه مرزهاي كشور اسلامي به خطر افتاده، بشدت با مسئولين مربوطه برخورد و آنها را مورد انتقاد شديد قرار مي​دهد. چنانچه به «كميل پسر زياد نخعي » حاكم شهر هيت كه از جانب حضرت منصوب شده بود به سبب رها كردن مرزهايي كه مسئوليتش بر عهده وی بود و پرداختن به تاراج « قرقيسا» نامه​اي انتقادآميز مي نويسد و مي​فرمايد:
« اما بعد بي گمان اين روش که مرد مأموريت و مسئوليت خويش را تباه كند و درگير كاري شود كه مسئوليت آنرا ندارد، سند ناتواني به شمار آيد و بيانگر انديشه​اي ويرانگر باشد. اقدام تو به تاراج قرقيسا و وانهادن مرزهايي كه مسئوليتش را به تو سپرده بوديم در حاليكه براي دفاع از آن نقاط و راندن دشمن در آنجا نيرويي نبود جز پراكندگي انديشه نباشد(همان، نامه 61 ).
بنابراين حضرت علي(ع) از دريده شدن مرزها و از بين رفتن امنيت مردم و سستي مرزبانان در اين امر به شدت احساس ناراحتي مي​كند.

- در مواردي ديگر نيز امام علي(ع) از شكسته شدن حريم امنيت مردمان و سستي مردم كوفه در دفاع از مرزها شكايت مي​كند، چنانچه در خطبه معروف به «جهاديه» درباره حرمت مردمان و مرتبت امنيت ايشان مي​فرمايد:
«اينك اين برادر غامد است كه با نيروي سوارش بر انبار درآمده است و با كشتن حسان پسر حسان بكري لشگربانتان را از مواضع مرزي واپس رانده است. گزارش تأييد شده​اي دريافت كرده​ام كه مردان مهاجم بر زنان آن سرزمين-كه بعضي مسلمان و بعضي از اقليت​هاي رسمي و ذمّي بوده‌اند- حمله آورده​اند و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره​هايشان را برمي​گرفته​اند و زنان جز شيون و زاري و التماس، هيچ مدافع و پناه و پناهگاهي نداشته​اند و از پس اين همه، دشمن متجاوز بي​آنكه زخمي بردارد و از بيني يكيشان قطره خوني بريزد، سالم و با دستان پر به پايگاه​هاي خويش بازگشته است. به خدا سوگند كه اين گزارش چنان تلخ و تحمل​ناپذير است، كه اگر مسلماني در پي​شنيدن اين فاجعه از شدت اندوه جان سپارد، نه تنها سرزنش سزاوار او نيست، كه از ديدگاه من واكنش فراخور او باشد » ( همان، خطبه 27).
بنابراين آنچه از اين بخش خطبه جهاديه برداشت مي​شود آن​است كه، حضرت علي(ع) نسبت به امنيت مرزها حساسيت خاص داشته، و امنيت مرزهاي كشور اسلامي در انديشه ايشان بسيار والا و مهم مي​باشد و موضوع مرزبانی و حقوق مرزبانان از وظايف خاص حكومتي است . در بيان ايشان مرزبانی یک وظیفه فردی و يك مسئوليت سادة سازماني را انجام نمی​دهد، بلکه برای حفظ مكتب اسلام و بیت المال و جان و مال مسلمین تلاش می​كند. لذا این مطلب تنها یک تکلیف فردی نیست بلکه افرادی که تعیین می​شوند برای این کار بایستی از شرایط مکفی حقوقی برخوردار باشند و همانطور که علی(ع) وعده تأمین وحقوق آنها را تضمین می​كند از آنها نیز می​خواهد که درعمل​شان پایدار ، وفادار، و صادق باشند.
از این بیان نورانی می​توانیم استفاده کنیم که پلیس و هر کسی که عهده دار امنیت اجتماعی است، مخصوصاً آنان که در مناطق مرزی مستقر و مشغول به خدمت هستند، حق معيشت کامل از خود و افراد تحت تكفل خود را از حكومت دارند و چنین افرادی که به عنوان (رباط اسلام)سازمان یافته​اند، تحت پوشش حاکمیت از مزایا و حقوق کافی برخوردار باشند.

ادعیه
در میان ادعیه​ای که از امامان معصوم به ما رسیده است ، بهترین دعا و کاملترین آن برای اهل​ثغور یا مرزبانان می​توان به دعای امام سجادA اشاره کرد. در واقع این دعا دستورالعمل​جامعی برای مرزداران و اصول مرزداری در اسلام است، اما اینکه چرا حضرت آن را در قالب دعا بیان​کرده است بر می​گردد به شرایط ایشان و دوران خفقانی که پس از واقعه عاشورا برای حضرت ایجادکردند. در اینجا ترجمه قسمتي از آن ، به همراه آنچه که می​توان از آن فهم کرد را ذکر می​کنیم .

دعاي امام سجاد برای مرزداران :
« بارالها بر محمد و آلش درود فرست و سرحدّات و مرزهاي مسلمانان را به عزت خود پاس دار، و نگهبان مرزها را به قوّت خود تأييد كن، و عطاياي ايشان را به توانگري بي​پايانت سرشار ساز.خدايا بر محمد و آلش درود فرست و بر شمار ايشان بيفزا، و اسلحه و جنگ​افزارشان را كارايي ده و حوزه آنان را محافظت فرما و جوانب جبهه آنان را محكم و نفوذ ناپذير گردان و جمع آنان را يكدل و هماهنگ كن، و كارشان را روبه​راه كن، و آذوقه شان را پياپي برسان، و خود به تنهايي مؤونه آنان را كفايت نما، و به نصرت خود تقويت​شان فرما و به صبر ياريشان ده، و ايشان را چاره​جويي​هاي دقيق بياموز، خدايا بر محمد و آلش درود فرست و آنان را به آنچه نمي​دانند معرفت ده و از آنچه بي​خبر هستند آگاهشان ساز و به آنچه بينش ندارند بينش عطا كن.
خدايا بر محمد و آلش درود فرست و به هنگام برخورد با دشمن ياد دنياي دلفريب را از خاطرشان ببر، و انديشه​هاي فتنه​انگيز را از دلهايشان محو كن و بهشت را نصب العين آنان قرار ده، و آنچه را كه در بهشت فراهم آورده​اي از مساكن ابدي و منازل كرامت، و حوريان زيبا روي، و نهرهاي روان با آشاميدني​هاي رنگارنگ و درختاني بارور با ميوه​هاي گوناگون در برابر ديد​گانشان جلوه ده تا هيچ كدام از آنان آهنگ پشت​كردن به دشمن ننمايد و فكر گريز از هم​آورد را به خاطر نگذراند.
بارخدايا بدين وسيله دشمنانشان را درهم شكن، و دست قدرت آن بي​خبران از حق را از ايشان كوتاه كن و بين دشمن و جنگ​افزارشان جدايي افكن و بندهاي دلشان را بگسل، و ميان آنان و زاد و توشه​شان جدايي انداز، و در راه​ها سرگردانشان ساز، و از مقصد گمراهشان كن و كمك و مدد را از آنان قطع فرما و از تعدادشان بكاه و دلشان را پر از رعب و وحشت كن و دستشان را ازفعاليت عليه مرزداران بازدار و زبانشان را از سخن حق بر عليه آنان قطع فرما و با شكست دشمن جمع پشت سر ايشان را متفرق كن و به واسطه شكست اينان پيروانشان را از ادامه جنگ بازدار و با خواري و زبوني آن​ها طمع كساني را كه پس از آن‌ها آيند قطع ساز.
الهي بر آنچه از تو خواستيم قدرت و تدبير اسلاميان را نيرو بخش و شهرهايشان را استواري ده و اموالشان را فزوني بخش و خاطراتشان از جنگ با دشمن براي بندگي خودت و از كارزار با آنان براي خلوت و راز و نياز با خودت آسوده كن، آن​چنان تا در سراسر سرزمين، جز تو پرستش نشود و احدي از آنان جز براي تو صورت بخاك نسايد.
بارخدايا مسلمانان در هر ناحيه با مشركاني كه در برابر آنانند به كارزار بدار و ايشان را از جانب خود به صفوف پياپي از فرشتگانت مدد فرست، تا دشمنان را به دورترين نقطه زمين برانند، شرشان را به كشتن و اسارت آنان از سر مردم بردارند تا اين‌كه به وحدانيت تو كه برايت همتا و شريكي نيست، اقرار نمايند.
بارخدايا مشركان را به مشركان گرفتار ساز تا از دست​يابي بر سرزمين مسلمانان بازمانند و آنان​را با كاستن عددشان از كاستن مسلمين بازدار و رشته اتحادشان را بگسل تا از همدستي عليه مسلمين بازمانند.
بارخدايا دل​هايشان را از آرامش تهي​ساز و بدن​هايشان را از توانايي بي​بهره كن و دل​هايشان را از چاره​جويي غافل​ساز و اعضايشان را در هماوردي با رجال مسلمين سست گردان و از زد وخورد با قهرمانان اسلامي در دلشان هراس افكن و سپاهي از ملائكه​ات را بر آنان برانگيز تا بر آنان عذاب بارند. چنان​كه روز بدر كردي و به نيروي خود بنيادشان را بركني و شوكت​شان را ريشه​كن سازي و جمعيت‌شان را پراكنده نمايي.
بارخدايا هر رزمنده از اهل آيين تو كه با آنان نبرد كند و هر مجاهد از پيروان سنّت تو كه با آنان جهاد نمايد، تا دين تو برتري يابد و حزب تو نيرومندتر شود و بهره دوستانت افزون گردد، پس آساني نصيبش كن و كار را بر او سهل فرما و وي را به درستكاري رسان و همنشينان او را نيكو برگزين و پشت وي را قوي كن و درآمدش را فراوان نما و او را از نشاط و خرمي كامياب ساز و آتش شوق را در دلش فرو نشان و او را از غم تنهايي پناه ده و ياد همسر و فرزندانش را فراموشش​كن و حسن نيّت را برايش برگزين و عافيتش را خودت به عهده​گير و سلامت را همراهش ساز و او را از ترس نگه​دار و وي را جرأت ده و نيرومندي را روزيش كن و او را به حضرت خود تأييد فرما و سيره و سنن اسلامي را به او بياموز، و راه صواب در داوري را به او بنماي و ريا را از او دور كن و از عشق به شهرت و آوازه خلاصش كن، و فكر و ذكر و مسافرت و اقامتش را در راه خود براي او قرار ده و وقتي كه با دشمنت كه نيز دشمن اويند به مصاف ايستد عدد ايشان را بر چشم او اندك نماي و شأن و مقاصدشان را در دل او كوچك ساز و او را بر دشمنان پيروزي ده و دشمن را بر او پيروزي مده و اگر زندگي او را نيكبختي پايان دادي و شهادت را سرنوشت او ساختي، شهادتش را پس از آن قرار ده كه دشمنت را ريشه​كن ساخته، و اسارت آنان را به رنج و تعب افكنده و پس از آنكه اطراف مسلمانان امنيت يافته و دشمنت هزيمت كرده باشد.
بارخدايا هر مسلماني به وقتي كه جنگجو در ميدان جنگ است و مرزداران به مرزداري مشغول است به امور خانه آنان رسيدگي كند يا در نبود او به كفايت خانواده​اش برخيزد يا او را به قسمتي از مال خود ياري دهد يا او را به ساز و برگ جنگ مدد رساند يا همت او را به نبرد با دشمن برانگيزد، يا در روي او دعاي خير كند يا حرمتش را در نبود وي رعايت نمايد، به او نيز اجر همان رزمنده را وزن به وزن و مثل به مثل عنايت كن و عمل او را پاداش نقد ببخش كه بدون درنگ سود كار خيري را كه پيشاپيش فرستاده و شادي خاطري كه نتيجه كار اوست، در همين دنيا به چنگ آورد تا آنكه فرا رسد زمان آن فضل و پاداشي كه بر او روا داشته​اي و كرامتي كه براي او آماده ساخته​اي.
بارخدايا هر مسلماني كه امر اسلام او را مهم آيد و از اجتماع اهل شرك در برابر ملت اسلام غصه​دار شود تا جايي كه قصد جنگ كند يا آهنگ جهاد نمايد، ولي ضعف و ناتواني او را خانه​نشين​كند يا تنگدستي كارش را كند سازد يا حادثه​اي تصميم او را به تأخير اندازد يا در برابر اراده​اش​ مانعي قرار گيرد، پس نامش را در زمره شهيدان و صالحان قرار ده.
خدايا بر محمد كه بنده و فرستاده توست و بر آلش درود فرست، درودي كه برتر از درودها و بالاتراز تحيّت​ها، درودي كه زمانش را پايان نرسد و رشته​شمار آن قطع نگردد، مانند كامل​ترين درودهايي كه در روزگاران گذشته به هر يك از اوليائت نثار فرمودي​كه تويي عطابخش ستوده آغازكننده و بازگرداننده و تويي كه هر چه فرمايي به جاي آوري»(صحیفه سجادیه، 1418 ق، ص 149 ).

نکات قابل توجه در دعای امام سجاد در مورد مرزداران
در فراز های اين دعاي شریف، مطالب ارزشمند و مفیدي است که در بردارنده نکات منظم درامور اداره مرز می​باشد که می​توان آنها را به شرح زیر دسته بندی کرد :
از خداوند می​خواهد که او خود حافظ سرحدّات مسلمین باشد . قبل از همه سعي و تلاش​های انسان و مسلمانان، خداوند است که ارادة او فوق اراده​هاست. اگر او بخواهد ضعیف را بر قوی پیروز می​سازد و اگر نخواهد قوی هم بر ضعیف پیروز نخواهد شد.
از خداوند می​خواهد که مؤید اعمال و رفتار و زحمات مرزداران باشد، زیرا در عمل آنها تأییدات​الهی، همان مدد غيب است که اگر برای آنها پیش بیاید در عقیده و توان ظاهریشان بیش از پیش​تأثیر خواهد داشت. از خداوند مسئلت می​كند که بر مرزداران که صالح و آماده به خدمت هستند عنایت​های ظاهری خود را از آنان نگیرد و نیرو و تجهیزات​که لازم است از آن استفاده کنند؛ به آنها عنایت فرمايد تا در نظر دشمن ضعیف جلوه نکنند و خودشان نیز بر حسب آمار و ابزار قدرت احساس غرور و قدرت در برابر دشمن را داشته باشند؛ فلذا تأکيد می​کند که خدایا به آن‌ها آذوقه ، مؤونه، سلاح و كثرت نيرو عطا فرمايد.
از خداوند می​خواهد کمال روحی و قدرت معنوی شخصی آنها مضاعف شود. مانند صبر و شناخت ، ذهن سرشار از آگاهی، خرد ورزی ، تقوی و بندگي، پاداش اخروی و تمام آن​چه را که یک انسان لازم است داشته باشد برای آنان طلب می​نماید .
دعا می​کند خداوند اتّحاد و پیوستگی آنها و محبت و دوستی يکدیگر که از مهمات نظام مرزداري است، به آنها عنایت کند ، زیرا هر چند که آنان توجه دارند که اختلاف باعث تضعیف است، اما وسواس و فریب بعضی از مسائل ناخواسته موجب نفاق می​شود و از خدا می​خواهد چنين​چیزی در میان آنها نباشد، بلکه خداونددل​های آنها را به يکدیگر نزدیک بسازد .در این دعا نفرین به دشمنان مرزداران می​كند و از خداوند شکست و زبونی آنها و آنچه باعث اضمحلال آن‌ها می​شود را مسئلت می​کند. زیرا ارادة خدا بر شکست دشمن همان تقویت دوستان​است .
به هر تقدیر در بند ششم و هفتم از خداوند می​خواهد که توسعه زیر بنایی اجتماعی مسلمین که همان اقتصاد است لطف كند تا از رونق مطلوب برخوردار باشد ومسلمين از نعمت خدادادی بهره​مند باشند . آباداني شهرها و مزارع و کار و تلاش آنها در پرتوی عنایت الهی دچار آفت نگردد وبالعکس با نظر مساعد معبود در بخت و اقبال پیشرفت داشته باشند و در مورد مشرکان و ظالمان به​مسلمین عکس آن را از خداوند طلب مي​كند و از معبود می​خواهد که نظر غضب و عذاب خود را بر آنها نازل كند و بخت و اقبالشان سرنگون ، دچار فساد و تباهی شود و خود به خود به کام نابودی​هدایت شوند و اقتصاد و مشاغل و مزارع و آبادانی آنها دچار تلاطم و ضعف قرار شود.
در فراز نهم و دهم از خداوند متعال می​خواهد که نابودی مشرکان محدود اطراف كشور اسلامي​نشود بلکه بلاد دور و نزدیک که از دشمنان اسلام حساب می​شوند همه را دچار تعدّي و تخریب​نموده و آنان را كيفر نمايد.
در بند یازده و دوازده مطالب در مناجات و استدعای امام از خداوند دیده می​شود که بسیار اعجاب انگیز است . در این بند ابتدا چیزهایي را که واقعا از شرائر و فساد بزرگ براي یک فرد و ياجامعه است، برای دشمنان دین مسئلت می​کند. مثلا باریدن سنگ ، ميکروب وبا و ساير امراض، قحطی، زلزله ، خشکسالی و همه آفات، آن​هم آفت​های نظیر متعفّن شدن آب آشامیدنی را برای مشرکین طلب می​کند .
متقابلاً برای مرزداران و مجاهدین محافظت از بلاد اسلامی را درست از نقاط مقابل آفات استفاده نموده و برای آنها سلامتی و صحت و شادابی، تحمل دوری از همسر وپدر و دوست ، سلامت بعد از شکست دشمن ، وقار ، نعمت ، وفور استعدادها ، قدرت ، علم ، اتحاد و يکپارچگی، عقاید منصوص و محکم و امثال این​گونه عوامل ترقی و سعادت را که بهشت واقعی​دنیا با آنها ساخته می​شود، مسئلت می​کند.
در این فراز آن‌چنان انسان جذب کلام امامA می​شودکه امام اساسا همه خوبی​ها را از آن مرزداران و مجاهدین اسلام می​داند و هر چه فقر فلاکت وزبونی است برای دشمنانش آرزو می​کند و می​دانیم که خواست امام معصوم همان خواستة الهی است و در این مطلب شکی نیست .
در پايان که بند 14 و 15 باشد برای همه دلسوختگان دین مبین اسلام دعا می​کند؛ چه آنان​که که توفیق یافته و وظایف و سنن را انجام داده و پاداش و اجرت را از آن خود کرده است و چه آنان که در آرزوی چنین توفیقی بودند، ولی در عمل به دلايل قصوري نه تقصيري، نائل نشده اند، همه را دعا می​کند و در خاتمه یادی از شخصیت کامل بشریت جدش رسول خداa می​کند و بر او درود می فرستند و از اهل بیت معصومش با تحيت و اكرام نام مي​برد و آروزی این مقام رسالت و امامت را در جان هر مؤمن و هر عاشقی زنده می​سازد تا به ولات آنان پیوسته عشق بورزند و خود را به آرزوي وصال آن‌ها تجهیز کنند.
تا اينجا از آيات كريمه معلوم شد كه جهاد و دفاع از كيان اسلامي يك واجب شرعي است و روايات نيز در باب دفاع دلالت بر وجوب و در خصوص مرزباني و مرابطه، مادامي كه تهديد از ناحيه دشمن نباشد يك امر مستحب مؤكد مي​باشد . اما در هر صورت چه جهاد يا دفاعي در بين باشد يا نباشد ، بر حاكم اسلامي و امت اسلام واجب است که آمادگي لازم براي دفاع از كيان​اسلامي و خنثي نمودن هرگونه تهديد احتمالي از طرف دشمنان، كه اين مهم با ذخيره تجهيزات و امكانات و آموزش افراد ممكن است و در وجوب آن بين فقها اختلافي نيست را داشته باشند.آن چه در اينجا مورد بحث است نوع وجوب آن مي​باشد، بر این اساس در ادامه بحث به بررسی دیدگاه فقها در این زمینه می پردازیم.

دیدگاه حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري(مدظله العالي):
در اين مبحث به بيان آراء مختلف در اين زمينه مي​پردازيم كه آيا اين وجوب به نحو عيني​است كه بر تمام مكلفّين شرعا واجب است و با اقدام عده​اي از ديگران ساقط نمي​شود مانند نماز و روزه و امثال آن ، يا خير وجوب آن به نحو كفايي است كه اگر عده​اي انجام دهند وجوب آن از ديگران ساقط است؛ مانند امر به معروف ونهي از منكر و نماز ميت و امثال آن .

حضرت امام خمینی(ره)
حضرت امام خميني در كتاب تحريرالوسيله در باب دفاع چنين مي​فرمايند:
« لوغشي بلاد المسلمين او ثغورها عدو و مجتمعهم يجب عليهم الدفاع عنها بايه وسيله ممكنه من بذل الاموال والنفوس» «اگر بلاد مسلمين يا مرزهاي كشور اسلامي مورد تعرض دشمنان قرار گرفت واجب است بر مسلمانان دفاع از مرزهاي كشور اسلامي با هر وسيلة ممكن اعم از بذل مال يا بذل جان (و شركت در جنگ و شهادت)( امام خمینی، 1373 ، ج 1، ص 485)
و در جايي ديگر مي​فرمايند:«لا شرط ذالك بحضور الامام A و اذنه و لا اذن نائبه الخاص اوالعام فيجب الدفاع علي كل مكلف با يه وسيله بلاقيد و شرط» در دفاع از مرزهاي كشور اسلامي آن زمان كه مورد تجاوز دشمنان قرار گيرد اذن امام معصوم و حضور ايشان و همچنين حضور نائب خاص يا عام ايشان(مبني بر حكم جهاد) شرط نيست و دفاع بر تمام مكلفين با هر وسيله ممكن واجب است بدون هيچ گونه قيدي و شرطي و يا در جايي ديگر در خصوص دفاع از مرزهاي کشور اسلامي بياناتي فرموده اند که مؤيد نظر فقهي ايشان است.«حفظ ثغور اسلام جزء فرايضی است كه هيچ فريضه‌اي بالاتر از آن نيست» (امام خمینی، 1362 ، ص 90)

حضرت آيت الله خامنه​اي
معظم له در بيانات خود به مناسبت هاي مختلف ،​مطالبي به شرح ذيل بيان کرده‌اند که مؤيد نظريه فقهي ايشان مي​باشد:
براي حفظ مرزها و امنيت مردم آمادگي رزمي به معناي حقيقي كلمه جزء وظايف عمومي و همگاني است. نيروهاي مسلح در اين زمينه و ظايف سنگيني را بر عهده دارند(سايت مقام معظم رهبري).
«در همه​جا نيروي انتظامي يك فصل مشترك ميان آحاد مردم در كوچه و خيابان و مسكن و محل كار و جاده و بيابان و مرز- هرجا كه مردم هستند و ميان دستگاه​هاي اداره كننده كشوراست» (ناصر زاده، همان، ص 95).
«بخشي از اين امنيت مربوط به امنيت مرزها است، مرزهاي هر كشوري در معرض تهديد و شكسته شدن به وسيله نيروهاي متجاوز و متعرض و زياده​خواه و قدرت​هاي جهان​گشا قرار دارد. بنابراين امنيت مرزها يك بخش مهم از امنيت مليّ است»(همان، ص179).
«نيروي انتظامي بايد نظم و امنيت را طبق شرح وظايفي كه قانون برايش معين كرده در سراسركشور بخصوص در مناطق مرزي و بالاخص در برخي مناطق كه گاهي اشرار در آنجا نظم و امنيت را مورد اختلال قرار مي​دهند به اثبات برساند»(همان، ص 138).
«امنيت هم متعلق به همه است، امنيت تهران واجب‌تر از امنيت مردم مرزنشين جنوب و غرب کشور نيست»(همان ص 176).

آيت ا... نوري همداني
آيت ا... نوري همداني از مراجع معظم تقليد، دفاع در برابر هجوم دشمن را واجب شرعي دانسته اما نوع آن را كه عيني است ياكفايي معلوم نكرده است. ایشان در این زمینه می فرمایند:«اگر دشمن بر بلاد مسلمانان و سرحدات آن هجوم نمايد، واجب است بر جمع مسلمانان دفاع از آن به هر وسيله​اي كه امكان داشته باشد از بذل جان و مال و در اين امر احتياج به اذن حاكم شرع نيست».( نوری همدانی، 1386 ، مسئله 2813 ).

آيت​ا... فاضل لنكراني
مرحوم آيت​ا... فاضل لنكراني از دیگر مراجع معظم تقليد دفاع از مرزهاي كشور اسلامي را واجب دانسته و بدون اشاره به نوع وجوب مي فرمايند:«اگر دشمن بر بلاد مسلمانان و سرحدات آن هجوم نمايد واجب است بر جميع مسلمانان دفاع از آن به هر وسيله كه امكان داشته باشد از بذل جان و مال و در اين امر احتياج به اذن مجتهد جامع الشرائط نيست.» (فاضل لنکرانی، 1382 مسئله 2118).

به استناد نظرات مطروحه:
- جهاد را واجب كفايي دانسته اند
- جهاد را در دو دسته تقسیم بندی کرده​اند:
الف) جهاد ابتدايي عليه كفار و مشركان براي دعوت آنان به اسلام و يا پذيرش حكومت اسلامي. و پرداخت جزیه. حضرت آيه الله العظمي خامنه​اي(مد ظله العالي) در خصوص زمان غيبت و حاكميت ولي فقيه مبسوط اليد، قول قوي را اختيار ولی فقیه در صدور حكم جهاد ابتدايي مي​دانند.كه به بررسي اين نظريه در پايان اين مبحث خواهيم پرداخت.
ب)جهاد دفاعي براي دفع حمله كفار و مشركان که همگی آن را واجب دانسته​اند.

بررسي نظر فقهي حضرت آيت الله العظمي خامنه​اي​مدظله​العالی در خصوص مسئله جهاد در عصر غيبت
همان طور كه گفته شد در دو مورد بين فقها اختلاف نيست:
1 - در جهاد ابتدايي يا دفاعي با حضور امام معصومAيا نائب خاص ايشان و دليل آن روشن است.
2 - در جهاد دفاعي یا احتمال ترس از تهاجم به اساس نظام اسلامي نيز بين فقهاء نظر واحد وجود دارد كه دفاع از كيان اسلام بر همه مكلفين واجب و هيچ شرط و محدوديتي ندارد.
اما سخن در جهاد ابتدايي در زمان غيبت امام معصومA با حضور ولي فقيه مبسوط اليد است كه آيت الله خامنه​اي قول قوي را در آن دانسته​اند كه در شرايط مذكور ولي فقيه مي​تواند اذن جهاد عليه كفار و مشركان را در صورت مصلحت صادر كند. به نظر مي​رسد آنچه در ابداع اين نظريه وجود دارد شرايط زمان و مكان است كه اين شرايط براي فقهاي قبل از ايشان فراهم نبوده است و اساسا تصور اينكه مي​توان در زمان غيبت حكومتي اسلامي تشكيل و در رأس آن ولي فقيه​جامع​الشرايط قرار گيرد و ايشان در آن نظام ديني داراي امكانات و اختيارات گسترده باشد براي گذشتگان نبوده، لذا در فتاواي خود نيز به آن نپرداخته اند .
علي هذا با عنايت به اينكه در حال حاضر زعامت امت اسلامي با ايشان است و ايشان مرجعي مبسوط اليد مي​باشند و با توجه به اينكه نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يكي از قواي مسلح در تابعيت معظم له مي​باشد ضرورت دارد قوانين و مقررات داخلي اين نيرو با مباني فقهي ايشان برابري داشته باشد كه در اين مجال و با توجه به امكان وقوع جهاد ابتدايي از طرف ايشان ضرورت دارد پرسنل اين نيرو شرايط شرعي مجاهد كه در نظريات فقها به آن اشاره شد، را داشته باشند(اجوبت الاستفتاءات، 1420 ه.ق).

نتيجه گيري
مرزبانی و حفاظت از مرزهای دولت اسلامی در زمره يکی از ارکان اصلی دولت اسلامی است، چرا که عدم حفاظت از مرزها و به تبع آن سرزمین های اسلامی دشمنان حکومت، جامعه و امت اسلامی را در موضع​شان قوی​تر و در حمله به بلاد اسلامی جری​تر خواهد کرد و نهایتا کيان حکومت اسلامی را با خطر مواجه خواهد کرد. بر این اساس است که حفاظت و دفاع از نظام اسلامی همانگونه که در احکام اسلامی آمده است وظیفه تک تک افراد جامعه اسلامی است. وظیفه ای که هم در قرآن به عنوان مهم​ترین کتاب و مرجع دینی ما مسلمانان و هم در سایر متون دینی هم​چون احادیث، روایات و ادعیه بر آن تأکيد شده است و نهایتا این​که فقها ومراجع تقلید به عنوان منبع و ملجا فکری، فقهی و معنوی جامعه اسلامی بر آن تا کيد کرده​اند.
پس بی​راه نخواهد بود که در پایان این نوشتار مدعی شویم که وظایف پلیس مرزبانی نه فقط یک وظیفه قانونی و عرفی بلکه به گونه​ای اساسی​تر یک وظیفه شرعی مبتنی بر احکام اسلامی است. امید است که همه ما در دفاع از سرزمین و نظام اسلامی از جان و دل نهایت همت وتلاش خود را به کار بندیم چرا که این مهم نه تنها وظیفه ما به عنوان شهروندان ایرانی بلکه به عنوان وظیفه​ای شرعی می​باشد. این امر در مورد پرسنل نیروی انتظامی به طور عام و پلیس مرزبانی به طور خاص از اهمیتی دو چندان برخوردار می​باشد، چرا که وظیفه اصلی این عزیزان در جامعه اسلامی حفظ امنیت مرزهای کشور است و بایسته است که از مبانی شرعی رسالت خود، حقوق و تکالیفی که از این مبانی مستفاد می​شود آگاهی داشته باشند تا هم به مردم خدمتی بزرگ کرده باشند و هم وظیفه شرعی خویش را به نحو احسن انجام دهند تا هم توفیق دنیوی و هم توشة اخروی حاصل نمایند.

پيشنهاد
پليس مرزباني و مرزبان غيور، علاوه بر اطلاع از وظايف و حقوق قانوني خود، بايسته است كه از جنبه​هاي فقهي و شرعي اين حقوق و تكاليف در ارتباط با وظيفة خطيرمرزباني، آگاهي يابند تا از انضباط معنوي و ارتقاي وجدان كاري كه غايت اخلاقي كاركنان ناجا مي​باشد، برخوردار شوند.

منـابـع:

* قرآن کریم.
1- 1389،نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، تهران ، گنجینه.
2- ابي داود ، سليمان بن اشعث السجستاني الازدي،1992م،1371ش، السنن، جلد 3 ، بيروت، دارالجليل.
3-امام سجاد (ع)، 1418ق، صحيفه سجاديه، ترجمه حسين انصاريان ، قم، دفتر نشر الهادي .
4- بخاري، محمدابن اسماعيل، 1371 ش، 1992 م.، جامع الصحیح، المسند المستخرج الصحیح الامام المسلم، جلد 4، بيروت، دار الفکر.
5- بهجت، محمد تقي، 1385،جامع المسائل، جلد 2 ،قم، دفتر حضرت آیت ا... العظمی محمد تقی بهجت،
6-حلّى، محقق نجم الدين جعفر بن حسن، 1371 ش، 1992 م، الرسائل التسع، بيروت، دار الفکر .
7-حسيني​خامنه​اي، سيد علي، 1420 ق ،اجوبت الاستفتائات، بيروت ، الدار السلاميه .
8- امام خميني، روح الله، 1373، تحرير الوسيله، جلد 1، قم، انتشارات مهر.
9- ......، 1362 ،جنگ و شهادت، تنظيم و گر دآوري منوچهر وكيليان، تهران، انتشارات وزارت، فرهنگ و ارشاد اسلامي.
10-طباطبائی ، محمدحسین، 1383، المیزان في تفسيرالقرآن، جلد 1 ، ترجمه موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم .
11- طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، 1375 ، تهذيب الاحكام، جلد 6، قم،موسسه النشر الاسلامیه . .
12-............ 1371، الاقتصاد الهادي إلي طريق الرشاد، قم، مؤسسة النشر الاسلاميه .
13- عاملى، محمد بن مكى(شهيداول)، 1373، للمعه الدمشقيه في فقه الاماميه،ترجمه و تبيین محسن غرویان و علی شیروانی، قم، دار الفکر.
14-عالم، عبد الرحمن، 1385، بنيادهاي علم سياست، چاپ پانزدهم ، تهران، نشر ني.
15- علي بابايي، غلامرضا، 1369، فرهنگ علوم سياسي، ج 1، تهران، شركت نشر ويس، چاپ دوم.
16-قرائتي ،​محس،ُ 1387 ،تفسير نور، جلد2، تهران، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن ،چاپ يازدهم.
17- كليني، ابو جعفر محمدبن​يعقوب، 1407 ق ،اصول کافي، كتاب جهاد،تهران، دار الكتب، اسلاميه ، چاپ چهارم.
18-لنكراني ، فاضل، 1382، رساله توضيح المسائل، مشهد، والعصر، .
19- مكارم، ناصر، 1383، تفسير نمونه، جلد 3، قم ، دار الكتب الاسلاميه .
20- .............. ، 1377،منتخب قوانين، تهران، گردآوري و تدوين توسط بازرسي ساعس ناجا، اداره كل تحقيق و امور قضايي.
21-ناصر زاده، هوشنگ، 1380، مجموعه قوانین نیروهای مسلح، تهران، انتشارات خورشید، .
22- ناصري ، محمد باقر، 1360،تفسير مجمع​البيان، جلد 4،، تهران، انتشارات فراهاني .
23-نوري همداني، حسين،1386، رساله توضيح المسائل، تهران، آدینه سبز.
24-والاس، ام​ام، ربه​كا،1378، حقوق بين​الملل عمومي، ترجمه محمد شريفي ، تهران ، نشر ني .