سخن نخست؛‌ در مورد کانونهای علمی

ضرورت تشکیــل محفل های پژوهشی طلاب
اینک که شماره جدید نشریه «محفل» تقدیم مخاطبین گرانقدر می‏‏‏‏‏‌‌شود، شاهد آغاز نشر مجلات داخلی حوزه‏‏‏‏‏‌‌های علمیه تهران هستیم. کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی هم به همت و تلاش معاونت‏‏‏‏‏‌‌های پژوهش مدارس در حال شکل گرفتن هستند. اندک اندک تابلوهای علمی مدارس فعال می‏‏‏‏‏‌‌شوند و اردوها و دوره‏‏‏‏‏‌‌های کارگاهی آموزش روش تحقیق برگزار می‏‏‏‏‏‌‌شود. شرکت فعال و پرشور طلاب در جشنواره علامه حلی(ره) را هم به این فهرست اضافه کنید. از اینها گذشته، برخی طلاب جوان حوزه‏‏‏‏‏‌‌های تهران به صورت خودجوش اما بی‏‏‏‏‏‌‌نام و نشان در گوشه کنار، به تولید مقاله یا کتاب مشغولند. این همه را به فال نیک می‏‏‏‏‏‌‌گیریم.
اجازه دهید در این میان اندکی درباره کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی سخن بگوییم. کانونهای علمی محل اجتماع طلابی است که توانایی علمی، استعداد و انگیزه لازم را دارند تا آموخته‏‏‏‏‏‌‌های علمی خود را از مرحله آموزش به مرحله پژوهش ارتقا دهند. در مرحله آموزش، یک سری مفاهیم و گزاره‏‏‏‏‏‌‌های تصدیقی فراگرفته می‏‏‏‏‏‌‌شوند. احیانا برخی از این گزاره‏‏‏‏‏‌‌ها به صورت مستدل آموخته می‏‏‏‏‏‌‌شوند یعنی استاد همزمان گزاره و استدلالات کافی برای اثبات آن را تعلیم می‏‏‏‏‏‌‌دهد. در مورد برخی گزاره‏‏‏‏‏‌‌ها، نظریات رقیب هم مطرح می‏‏‏‏‏‌‌شوند، اما استدلالات آن نظریات رقیب و رد آنها به نفع گزاره اصلی، کمتر مورد توجه است. در مرحله پژوهش، از طریق مطالعه منابع معتبر، مفاهیم و گزاره‏‏‏‏‏‌‌ها ریشه‏‏‏‏‏‌‌یابی تاریخی می‏‏‏‏‏‌‌شوند، همه نظریات و استدلالات رقیب مورد توجه قرار می‏‏‏‏‏‌‌گیرند و نهایتا رد استدلالات رقیب مورد بازخوانی و تامل قرار می‏‏‏‏‏‌‌گیرند. بدین سان، طالب علم از مرحله «تعلم» به «پژوهش» ترقی می‏‏‏‏‏‌‌کند و از «متعلم» به «پژوهشگر» بدل می‏‏‏‏‏‌‌شود. تفاوت اصلی پژوهشگر با متعلم در آن است که مطالب کتاب‏‏‏‏‏‌‌های درسی را به صورت جزمی و مندرج در مسلمات و اصول موضوعه نمی‏‏‏‏‏‌‌بیند، بلکه آنها را به صورت یک قول از میان اقوال بسیار می‏‏‏‏‏‌‌یابد و با کندوکاو در پی ابطال یا یافتن حقانیت آنها است. پژوهشگر بدین سان توانایی ارائه تازه‏‏‏‏‏‌‌های علمی به دیگران دارد، اما متعلم به صورت منفعل صرفا در صدد دریافت علم است نه تولید آن.
آنچه در کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی مدارس علمیه باید بگذرد همین است: ارتقای سطح طالب علم از تعلم به پژوهش در زمینه علم مورد نظر. ورودی کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی، متعلمین هستند و خروجی آنها، نشر کتاب، مقاله و مجلات تخصصی و برگزاری کنفرانس‏‏‏‏‏‌‌ها و نشست‏‏‏‏‏‌‌های علمی است. شاید این سؤال مطرح شود که متعلمین نوپای علوم عربیت یا فقه و اصول و منطق، چه میزان آمادگی لازم جهت پژوهش را دارند؟ آیا نباید پژوهش را مختص به اساتید و محققین عالی رتبه دانست؟ پاسخ آن است که قرار نیست کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی، حاوی متعلمین نوپا به صورت مستقل و بدون نظارت اساتید باشند، قرار نیست هر متعلم به صورت منفرد و بدون فعالیت شبکه‏‏‏‏‏‌‌ای و گروهی به تولید یک پژوهش به معنای واقعی آن دست یازد و قرار نیست هر متعلم به محض ورود در کانون یا در مدتی اندک، پژوهشی پخته و درخور تحویل دهد.
کانون علمی باید حلقه واسطی باشد میان طلاب مستعد و اساتید محقق. کانون علمی شرایط یک گلخانه را دارد؛ طلاب مستعد در کانون‏‏‏‏‏‌‌ها، باید تحت نظارت ویژه‏‏‏‏‏‌‌ اساتید قرار گیرند تا در کنار هم رشد کنند. ممکن است در آغاز، استاد ناظر، یک تقسیم کار ساده انجام دهد، از تهیه یک کتاب گرفته تا تایپ و تلخیص و فیش‏‏‏‏‏‌‌برداری. اولین کار یک طالب علم در کانون علمی می‏‏‏‏‏‌‌تواند بسیار ساده باشد مثلا مراجعه به یک کتابفروشی و خرید یک کتاب یا مراجعه به کتابخانه‏‏‏‏‏‌‌ای خاص و تهیه زیراکس از برخی صفحات یک کتاب. طالب علم ابتدا صرفا دستیار تحقیق استاد است، اما در کنار استاد بودن و کمک به پژوهشی که استاد، انجام می‏‏‏‏‏‌‌دهد، آرام آرام به صورت عملی و عینی، طالب علم را با ریزه‏‏‏‏‏‌‌کاری‏‏‏‏‏‌‌های پژوهش آشنا می‏‏‏‏‏‌‌سازد. همچنین طالب علم می‏‏‏‏‏‌‌آموزد که چگونه با دیگران کار کند و به صورت جمعی، پژوهشی واحد را به پیش ببرد.
در تشکیل کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی، با توضیحاتی که گذشت، ابتدا یافتن یک استاد خبره و مجرب، آشنا به زوایای مختلف پژوهش، دارای حوصله و زمان کافی و معتقد به فعالیت گروهی در زمینه پژوهش، امری حیاتی است. این البته حالت آرمانی است. اگر حالت آرمانی میسر نشد، باز هم تشکیل کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی فاقد ثمره نیست زیرا می‏‏‏‏‏‌‌تواند زمینه‏‏‏‏‏‌‌ای برای ترغیب اساتید به هدایت پژوهشی طلاب باشد، می‏‏‏‏‏‌‌تواند طلاب را به مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر سوق دهد، رابطه جمعی طلاب را بهبود بخشد و ...
امید آنکه کانون‏‏‏‏‏‌‌های علمی به حالت آرمانی نزدیک و نزدیک‏‏‏‏‏‌‌تر شوند.